خطبه شماره ۹۰(صبحی صالح) ترجمه عبدالمحمد آیتی

 خطبه : ۹۰

  و من خطبه له ع 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَیْرِ رُؤْیَهٍ وَ الْخَالِقِ مِنْ غَیْرِ رَوِیَّهٍ الَّذِی لَمْ یَزَلْ قَائِما دَائِما إِذْ لاَ سَمَاءٌ ذَاتُ اءَبْرَاجٍ وَ لاَ حُجُبٌ ذَاتُ اُرْتَاجٍ وَ لاَ لَیْلٌ دَاجٍ وَ لاَ بَحْرٌ سَاجٍ وَ لاَ جَبَلٌ ذُو فِجَاجٍ وَ لاَ فَجُّ ذُو اعْوِجَاجٍ وَ لاَ اءَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لاَ خَلْقٌ ذُو اعْتِمَادٍ.

پذَلِکَ مُبْتَدِعُ الْخَلْقِ وَ وَارِثُهُ وَ إِلَهُ الْخَلْقِ وَ رَازِقُهُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ دَائِبَانِ فِی مَرْضَاتِهِ یُبْلِیَانِ کُلَّ جَدِیدٍ وَ یُقَرِّبَانِ کُلَّ بَعِیدٍ قَسَمَ اءَرْزاقَهُمْ وَ اءَحْصَى آثارَهُمْ وَ اءَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ اءَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَهَ اءَعْیُنِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِیرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْاءَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إ لَى اءَنْ تَتَنَاهَى بِهِمُ الْغَایَاتُ.

هُوَ الَّذِی اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلَى اءَعْدَائِهِ فِی سَعَهِ رَحْمَتِهِ وَ اتَّسَعَتْ رَحْمَتُهُ لِاءَوْلِیَائِهِ فِی شِدَّهِ نِقْمَتِهِ قَاهِرُ مَنْ عَازَّهُ وَ مُدَمِّرُ مَنْ شَاقَّهُ وَ مُذِلُّ مَنْ نَاوَاهُ وَ غَالِبُ مَنْ عَادَاهُ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ کَفَاهُ وَ مَنْ سَاءَلَهُ اءَعْطَاهُ وَ مَنْ اءَقْرَضَهُ قَضَاهُ وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ.

عِبَادَ اللّهِ زِنُوا اءَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُحَاسَبُوا وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ وَ انْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیَاقِ وَ اعْلَمُوا اءَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یَکُونَ لَهُ مِنْها وَاعِظٌ وَ زاجِرٌ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ غَیْرِهَا لاَ زَاجِرٌ وَ لاَ وَاعِظٌ.

ترجمه : 

خطبه اى از آن حضرت (ع )

سپاس و ستایش خداوندى را که مى شناسندش بى آنکه دیده باشندش .خداوندى که آفریننده است بى آنکه اندیشه و فکرى به کار دارد. خداوندى که پیوسته باقى و برقرار است و همیشه بوده است ، آنگاه که نه از آسمان و برجهایش اثرى بود و نه از حجابهاى عظیم و ناگستردنى اش ‍ نشانى ، نه از شب تاریک و نه از دریاى آرام و نه از کوه ها با دره هاى گشاده و نه از دره هاى دراز پیچاپیچ و نه از زمین گسترده و نه از موجودى صاحب اراده و توان بر روى آن .او آفریننده جهان است و وارث آن . چون جهان از میان برود باقى خواهد بود.

خداوند آفریدگان و روزى دهنده آنان ، خداوند خورشید و ماه ، که به میل و اراده او از پى هم روان اند. هر تازه اى را کهنه سازند و هر دورى را نزدیک گردانند. روزى بندگان خود را میانشان تقسیم نموده و آثار و اعمالشان را حساب کرده و شمار نفسهایشان را مى داند و از نگاههاى دزدیده شان آگاه است و هر راز را، که در سینه نهفته اند، مى داند. از آن هنگام ، که در زهدان مادران و پشت پدران جاى داشته اند تا زمانى که زندگانیشان به پایان آید، باخبر است .

اوست خداوندى که خشم و انتقامش بر دشمنانش سخت است ، در عین گستردگى رحمتش و، رحمتش در حق دوستانش گسترده است ، در عین خشم و انتقامش . مقهور کننده است ، هر که را که خیال چیرگى بر او را در سر پزد و سرنگون کننده است ، هر که را با او به منازعه برخیزد. خوار و زبون مى کند آن را که دم مخالفت زند و مغلوب مى سازد کسى را که با او دشمنى ورزد. هر که را بر او توکل کند، کفایت نماید و هر که را که از او چیزى خواهد، عطا کند و هر که بدو وامى دهد، ادایش کند و هر که شکر و سپاس گوید، جزایش دهد.

اى بندگان خدا، خود را بسنجید، پیش از آنکه شما را بسنجند و از خود حساب بکشید، پیش از آنکه از شما حساب کشند و نفس بر آورید، پیش ‍ از آنکه گلویتان را بفشارند.
سر فرود آورید، پیش از آنکه بزور به سر فرودآوردن وادارندتان . هرکس که خود، خویشتن را از زشتیها باز ندارد و اندرز ندهد براى او باز دارنده و اندرزدهنده اى نخواهد بود.

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.