نامه ۷۶ ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

۷۶ ایضا از جمله سفارشهاى امام ( ع ) به عبد اللّه بن عباس موقعى که او را براى اتمام حجت به جانب خوارج فرستاد .

لاَ تُخَاصِمْهُمْ ؟ بِالْقُرْآنِ ؟ فَإِنَّ ؟ اَلْقُرْآنَ ؟ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ . . . وَ لَکِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً

لغت

محیص : راه انحراف

ترجمه

« با آنان به وسیله قرآن بحث و مناظره نکن ، زیرا قرآن تأویلات و معانى مختلفى دارد ، تو یک چیز مى‏گویى و آنها چیز دیگر ، بلکه با سنت پیامبر ( ص ) سخن بگو زیرا آنان راه گریزى از سنت ندارند » .

شرح

امام ( ع ) ، ابن عباس را از احتجاج به قرآن با خوارج منع کرده است ، و بر این مطلب به وسیله قیاس مضمرى او را توجه داده است که صغراى آن : فان القرآن . . . و یقولون است ، یعنى : آیاتى که به وسیله آنها با ایشان احتجاج مى‏کنى ممکن است صراحت در مقصود نداشته باشند ، بلکه این آیات ، ظاهرى دارند و تأویلهاى احتمالى چندى که ممکن است در مقام جدل ، دستاویز آنان قرار بگیرد ، و کبراى مقدّر آن چنین است : و هر چیزى که آن چنان باشد ، در بحث و گفتگوى با آنان به نتیجه نمى‏ رسد . آنگاه دستور داده است تا به سنّت با ایشان استدلال کند ، و بر این مطلب به وسیله قیاس مضمرى توجّه داده است که صغراى آن عبارت :

فانهم لا یجدون عنها معدلا است ، از آن‏رو که سنّت ، صراحت در مقصود دارد مانند حدیث نبوى « جنگ با تو یا على جنگ با من است » [ ۱ ] و امثال آن . و کبراى مقدّر چنین است : و هر آنچه که خوارج راه گریز از آن نداشته باشند ،براى استدلال با آنها بهتر است . ما ، قبلا به مجادله و مناظره ابن عباس با خوارج اشاره کرده‏ایم .

____________________________

[ ۱ ] حربک یا على حربى .

بازدیدها: ۵

نامه ۷۵ ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

۷۵ از جمله سفارشهاى امام ( ع ) به عبد اللّه بن عباس هنگامى که او را در بصره به جاى خود گمارد .

سَعِ اَلنَّاسَ بِوَجْهِکَ وَ مَجْلِسِکَ وَ حُکْمِکَ وَ إِیَّاکَ وَ اَلْغَضَبَ فَإِنَّهُ طَیْرَهٌ مِنَ اَلشَّیْطَانِ وَ اِعْلَمْ أَنَّ مَا قَرَّبَکَ مِنَ اَللَّهِ یُبَاعِدُکَ مِنَ اَلنَّارِ وَ مَا بَاعَدَکَ مِنَ اَللَّهِ یُقَرِّبُکَ مِنَ اَلنَّارِ

لغات

طیره بر وزن فعله : از طیران در مورد سبکى و آنچه بى‏قرار است به کار برده مى‏شود ، و طیره از تطیّر به معناى نامیمون بودن نیز آمده است .

ترجمه

« در برخورد با مردم و مجالست و حکومت خود گشاده‏ رو باش ، مبادا به خشم خدا رفتار کنى زیرا آن از کم خردى و از اعمال شیطان است ، و بدان که هر آنچه تو را به خدا نزدیک کند از آتش دورت مى‏کند ، و آنچه از خدا دورت سازد تو را به آتش نزدیک مى‏کند » .

شرح

امام ( ع ) ابن عبّاس را به چند فضیلت اخلاقى امر کرده است :

۱ با مردم گشاده‏رو باشد . مقصودش از آن ، خوش برخوردى و گشاده‏رویى است و همنشینى ، کنایه از فروتنى و حکم و داورى ، کنایه از دادگرى است ، زیرا دادگرى شامل تمام مردم مى‏شود ، اما ستمکارى ، تنگنایى است که همه کس آن را پذیرا نیست .

۲ او را از خشم برحذر داشته است ، این خود دستور به داشتن فضیلت پایدارى و بردبارى است . و او را با عبارت : فانّه طیره من الشّیطان از خشم برحذر داشته است ، یعنى [ خشم در اثر ] سبک مغزى است که از شیطان ریشه مى‏گیرد ، و یا از صفاتى است که مردم ، صاحب آن را نامیمون و ناپسند مى‏شمارند . خشم را به شیطان نسبت داده است تا از آن دورى کنند ، البته مقصود خشم بى‏مورد است و این عبارت صغراى قیاس مضمرى است که کبراى مقدّر آن چنین است : و هر چه آن طور باشد دورى از آن لازم است .

آنگاه امام ( ع ) او را بر آنچه باعث نزدیکى وى به خدا ، و در نتیجه باعث دورى او از آتش جهنم مى‏گردد ، وادار ساخته است ، و همچنین از آنچه که او را از خداوند دور مى‏کند و در نتیجه باعث نزدیکى وى به آتش دوزخ است برحذر داشته است . و این هر دو قسمت عبارت صغرا براى دو قیاس مضمرى هستند که کبراى مقدّر نخستین قیاس چنین است : و هر چه باعث دورى تو از آتش دوزخ است باید بدان پایبند باشى ، و کبراى مقدّر قیاس دوم نیز چنین است و هر آنچه باعث نزدیکى تو به آتش دوزخ است باید از آن دورى کنى . توفیق به دست خداست .

ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم جلد ۵

 

بازدیدها: ۲

نامه ۷۱ ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

۷۱ از جمله نامه‏ هاى امام ( ع ) به عبد اللّه بن عباس .

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّکَ لَسْتَ بِسَابِقٍ أَجَلَکَ وَ لاَ مَرْزُوقٍ مَا لَیْسَ لَکَ وَ اِعْلَمْ بِأَنَّ اَلدَّهْرَ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ وَ أَنَّ اَلدُّنْیَا دَارُ دُوَلٍ فَمَا کَانَ مِنْهَا لَکَ أَتَاکَ عَلَى ضَعْفِکَ وَ مَا کَانَ مِنْهَا عَلَیْکَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِکَ

ترجمه

« امّا بعد ، تو پیش از فرا رسیدن اجل نمى ‏میرى ، و آنچه روزى نشده ، به تو نمى‏رسد . و بدان که روزگار دو روز است : یک روز به سود تو و روزى به زیان تو .

براستى که دنیا خانه‏ اى است که دست به دست مى‏ گردد ، پس آنچه از دنیا به سود تو باشد به تو مى‏ رسد اگر چه ناتوان باشى ، و از آنچه به ضرر تو است هر چه نیرومند باشى نیز نمى ‏توانى جلوگیرى کنى . »

شرح

این بخش از نامه‏ هاى امام ( ع ) موعظه است . و در این موعظه چند نکته را خاطرنشان ساخته است :

۱ پیش از فرا رسیدن اجل نمى ‏میرد . چون اجل همان وقت معینى است که خداوند مى ‏داند زیدى در آن وقت مى‏ میرد ، و امکان ندارد ، زید ، پیش از آن بمیرد ، زیرا لازمه آن تبدیل علم خداوند به جهل است و آن هم غیر ممکن است .

۲ آنچه را که روزى او نشده ، به او نمى ‏دهند : یعنى آنچه را که خداوند مى‏داندکه روزى وى نیست محال است که نصیب او بشود ، به همان دلیلى که بیان کردیم .

۳ به وى آگاهى داده است که روزگار دو روز است : روزى که به سود اوست و آن روزى است که منافعى چون لذّت و کمالات دارد ، و روزى که به زیان اوست و آن روزى است که براى او زیانهایى همچون درد و گرفتارى و پیامدهاى آن را همراه دارد . و همین است معناى این که دنیا خانه‏اى است که دست به دست مى‏گردد ، همان طورى که خداوند متعال فرموده است : وَ تِلْکَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ [ ۱ ] .

۴ او را آگاه ساخته است بر این که آنچه از خوبى دنیا سهم او باشد با همه ناتوانى‏اش هر چند چیز گرانى باشد به او مى‏دهند ، به خاطر این که از علم خداوند گذاشته است که به او برسد و همچنین آنچه از شر دنیا به او مربوط باشد ، هر چند توانمند باشد ، نمى ‏تواند آن را از خود دفع کند .

از ناتوانى و توانایى یاد کرده است تا بفهماند که تمامى امور و همه روزیها مربوط به مدبّر داناست ، اوست که تمام اینها را افاضه مى‏کند و به وجود آورنده وسائل همه و ناظم وجود تمامى اینها اوست ، قسمت کننده کمالات و بخشنده کمال خیر و یا شر به کسى به مقدار استعدادش ، اوست گاهى موجود زنده‏اى ناتوان است در صورتى که روزى فراوان نصیبش مى ‏گردد . و همین ناتوانى ‏اش یکى از اسباب زمینه‏ ساز براى زیادى روزى‏اش مى ‏شود ، و به عکس گاهى نیرومند است امّا همین نیرومندى یکى از وسایل محرومیتش مى‏ گردد . و خداوند مافوق همه است و بر همگان احاطه دارد و او روزى دهنده و بسیار تواناست .

____________________________

[ ۱ ] سوره آل عمران ( ۳ ) آیه ( ۱۴۰ ) یعنى : و این روزگار را به اختلاف احوال میان مردم مى‏گردانیم .

ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم جلد ۵

 

بازدیدها: ۳

نامه ۶۵ ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

۶۵ از نامه‏ هاى امام ( ع ) به عبد اللّه بن عباس ، همین نامه با اختلاف روایت در عبارت قبلا گذشت

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْمَرْءَ لَیَفْرَحُ بِالشَّیْ‏ءِ اَلَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ وَ یَحْزَنُ عَلَى اَلشَّیْ‏ءِ اَلَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ فَلاَ یَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِی نَفْسِکَ مِنْ دُنْیَاکَ بُلُوغُ لَذَّهٍ أَوْ شِفَاءُ غَیْظٍ وَ لَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْیَاءُ حَقٍّ وَ لْیَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ وَ أَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ وَ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ اَلْمَوْتِ

ترجمه

« امّا بعد ، انسان با رسیدن به چیزى که ، باید به او مى‏رسید شادمان مى‏شود و در مورد چیزى که دسترسى بدان ممکن نبوده است ، اندوهگین مى‏گردد .

بنابر این ، برترین چیزى که در دنیا ، در وجود خود بدان دست مى‏یابى ، کمال لذّت و خوشى و یا فرونشاندن خشم نیست ، بلکه سرکوب باطل و به پا داشتن حقّ است .

و باید شادمانى تو براى کار خیرى باشد که از پیش فرستاده‏اى ، و تأسّفت بر چیزى باشد که پس از خود گذاشته‏اى ، نگرانى‏ات براى پس از مرگت باشد . »

شرح

شرح این نامه ، جز اندکى از عباراتش قبلا گذشت .

از جمله مطالب این نامه ، آن است که امام ( ع ) ، ابن عبّاس را بر فضیلت پاکدامنى و بردبارى ، بدین وسیله توجّه داده است که مبادا لذّتى از لذایذ دنیایى و یا انتقام‏گیرى را که دو طرف افراط و یا تفریط است ، آن دو فضیلتى بداند که بالاترین فضیلتى است که عاید وى مى‏گردد . سپس او را متوجّه بر چیزى کرده است که شایستگى آن را دارد تا برترین عمل دنیایى وى باشد ، یعنى فرونشاندن باطل و بر پا داشتن حقّ ، فرونشاندن باطل ، توجّه بر جهت استعمال قواى شهوت و غضب دارد ، یعنى این که هدف از کاربرد آنها دفع ضرر و به اندازه حاجت باشد .

و دیگر آن که امام ( ع ) در روایت اوّل ، ابن عباس را امر کرده است بر این که شادمانى ‏اش بر چیزى باشد که از آخرت نصیب او مى ‏گردد ، امّا در اینجا امر فرموده است تا سرور او به توشه تقوایى باشد که براى خود از پیش فرستاده ، به عنوان مقدّمه ‏اى براى آخرت ، و در روایت اول به ابن عباس دستور مى‏دهد که افسوسش براى از دست دادن چیزى از امور اخروى باشد ، امّا در این جا مى‏فرماید : تأسفش براى چیزى باشد که بعد از خود از اعمالى که انجام داده است به جا مى‏گذارد . توفیق از جانب خداست .

ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم جلد ۵

 

بازدیدها: ۳