حج خانه خدا كه قبله مردم قرار داده شده است (به قلم علامه محمدتقی جعفری)

حج خانه خدا كه قبله مردم قرار داده شده است

حجّ خانه خدا و اعمالى كه بايستى در آن مقدس‏ترين معبد الهى انجام بگيرد بقدرى در سازندگى فرد و اجتماع مؤثر است كه قابل توصيف با قضاياى معمولى نيست . بطوري كه مى ‏توان گفت : اگر انسانى بآن عمل سازنده توفيق يابد و با اين حال دگرگونى در وضع او بوجود نيايد و به مسير تكامل وارد نگردد ، حتما يا به حكمت آنچه كه ديده و عمل كرده است ، آگاهى نداشته است و يا نيروى غرايز حيوانى و خودخواهى او بقدرى مقاومت داشته است كه اگر خود حق و حقيقت را هم مى ‏ديد و در جاذبه او قرار مى‏ گرفت ، پا بفرار مى ‏گذاشت و كمترين نتيجه ‏اى را از آن مشاهده و قرار گرفتن در جاذبه حق و حقيقت بدست نمى‏ آورد .

ما براى توضيح مقدارى از عظمت‏هاى حج بيت اللّه ، اين عمل دگرگون كننده ، مطالبى را مطرح مى‏ كنيم :

1 مسلم است كه در همه جوامع و همه دوران‏ها مخصوصا در آن جمعيت‏هائى كه پيامبران و خداشناسان وجود داشته ‏اند ، جايگاه‏هاى مخصوصى براى عبادت و تفكرات معنوى ساخته شده است .

اين معابد در حقيقت رصدگاههائى براى نظاره به بى‏ نهايت و ايجاد رابطه ميان بى‏ نهايت بزرگ ( خدا ) و بى ‏نهايت كوچك ( انسان ) مى‏ باشند . در اين رصدگاه‏ها است كه آدميان بدون واسطه با خويشتن روبرو مى‏ شوند و با امواج مقدس وجدان خويش با خدا به راز و نياز مى ‏پردازند .

در هيچ يك از جايگاه‏ها و مسكن‏هايى كه بشر با دست خود مى ‏سازد ، مصالح ساختمانى از آنچه كه هستند ، تغييرى پيدا نمى ‏كنند ، مگر مصالح ساختمان معابد كه با آجر بالا مى ‏رود و مبدل به روح و جان شفاف مى شود و انوار الهى را در دل‏ها منعكس مى‏ سازد .

اين معابد مانند چشمه‏ سارهائى زلال در ميان سنگلاخ‏ها و دشت‏هاى سوزان زندگى حيوانى آدميان قرار گرفته است . انسان‏ها با شستشو در اين چشمه‏سارها طراوت و شادابى روح را درمى‏ يابند .

بيت اللّه الحرام كه كعبه و بكّه نيز ناميده شده است ، اولين معبد جهانى است كه براى همه مردم با دست ابراهيم خليل ( ع ) ساخته شده است .

اِنَّ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلْنَّاسِ لَلَّذى‏ بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدًى لِلْعالَمينَ [ آل عمران آيه 96] .

( اولين خانه‏ اى كه براى مردم بنا شده است خانه ‏ايست كه در مكّه ساخته شده است ، اين خانه مبارك و جايگاه و وسيله هدايت عالميان است ) . دومين خانه جهانى كه بعنوان معبد عمومى بنا شده است : مسجد اقصى است كه بوسيله حضرت سليمان ( ع ) در سال 1005 پيش از ميلاد پس از قرنها از تاريخ بناى كعبه ، ساخته شده است .

البته پيش از كعبه و مسجد اقصى معابد زيادى وجود داشته است ، زيرا بقول بعضى از انسان‏شناسان : تاريخ معابد مساوى تاريخ انسان‏ها است . خصوصيت اين دو معبد بجهت عمومى بودن و خالى بودن از رنگ و شكل محلّى و خصوصيات نژادى و غيره است .

روايتى از امير المؤمنين عليه السلام درباره اينكه كعبه اولين معبد الهى است وارد شده است : « مردى از امير المؤمنين ( ع ) پرسيد : آيا اولين خانه خدا كعبه بوده است ؟

آن حضرت فرمودند : نه ، پيش از كعبه خانه ‏هايى براى عبادت ساخته شده است ، ولى كعبه اولين خانه مبارك و وسيله هدايت و رحمت و بركت است .

و اولين كسى كه آن را بنا نموده است ، ابراهيم خليل بوده سپس جرهم از قبيله عرب آن را تجديد بنا كرد و بار ديگر منهدم شد و عمالقه [ جمع عمليق و عملاق سلاطين شام از بقيه قوم عاد ] [ النهاية ابن الاثير ج 3 ص 129] آن را تجديد كردند . قدرت عمالقه در شام و يمن مانند فراعنه مصر بوده است .

2 كعبه در جايگاهى بنا شده است كه هيچ گونه وسيله تفريح و مناظر طبيعى خوشايندى ندارد . سنگلاخى در ميان اقيانوسى از ريگزارها و ديدگاه ‏هاى خشن كه مجالى به انديشه‏ هاى گسترده و عميق و فوق ضرورت‏هاى زندگى معمولى نمى ‏دهد .

حكمت بالغه ‏ايست كه كعبه را در اين جايگاه خسته كننده قرار داده است كه انسان‏ها از محيطهاى زيبا و خوش آب و هواى بهشتى روى بآن بياورند و هدف جز چشيدن طعم تكليف نداشته باشند .

در حجّ خانه خدا هيچ يك از عوامل طبيعى و نفسانى و اجتماعى دخالتى در انجام تكليف نمى‏ كند ، بلكه در آن تكاپو ، انسان است و خدايش كه رويارويش قرار گرفته است .

3 شگفت ‏انگيزترين حكمتى كه در حج بيت اللّه وجود دارد : احساس وحدت و يگانگى است كه در حدّ اعلاى مفهوم انسانيت بوجود مى‏ آيد .عالم و جاهل ، كوچك و بزرگ ، زن و مرد ، سياه و سفيد ، كسى كه عالى‏ ترين مقام جامعه خويش را داشته باشد و كسى كه گمنام‏ ترين فرد جامعه خود باشد ، همه و همه با دو قطعه لباس سفيد با جدّى ‏ترين قيافه حيات مى‏ جوشند و مى‏ خروشند و مى ‏روند و مى ‏نشينند .تضادها و تنوعاتى كه انسان‏ها را از يكديگر جدا كرده هر يك را مانند گرگى در برابر ديگرى قرار داده آنان را به جنگ و پيكار در كارزارهاى رنگارنگ وادار كرده است ، مبدل به هماهنگى و وحدتى مى‏ گردد كه تنها در شعر و سخنان مبلّغان آرمان اعلاى انسانى ديده مى ‏شود .اين احساس وحدت است كه اگر ادامه يابد و مربيان جوامع آن را بطور جدى در تعليم و تربيت‏ها اجرا كنند ، دردهاى بشرى را كه هر روز با كيفيّت ديگرى بسراغ افراد و جوامع مى‏ آيد ، مداوا خواهد كرد .

4 در اين عمل فوق العاده سازنده است كه خودخواهى آن عامل درّندگى آدمى با ضربه قاطعى از پاى درمى ‏آيد و فضاى درون را براى خداخواهى خالى مى‏ كند .براستى انسان آگاه در اعمال گوناگون حج بارها تجرد روح و فوق طبيعى بودن آن را ، بخوبى احساس مى‏ كند . روح در اين عمل با باز كردن زنجيرهاى سنگين بار محيط و اجتماع و خواسته‏ هاى طبيعى خويش ، به قدرت پرواز خود در بيكرانه‏ ها آگاه مى ‏شود و حيات خود را در افق بسيار والائى كه هدف اساسى خود را در سطوح مختلفش جاى داده است ، مشاهده مى‏ كند. 

5 در آن اجتماع الهى افراد اجتماعات گوناگون از همه نقاط دنيا بخوبى مى‏توانند از دردها و ناگواري هاى خويشتن اطلاع پيدا كنند . از حوادث و رويدادهاى ساليانه خود يكديگر را آگاه بسازند ، از امتيازات و احتياجات يكديگر باخبر گردند .درباره آينده خويش بي انديشند و راه‏هاى گوناگون تكامل و جلوگيرى از سقوط را در ميان بگذارند و ارتباطات خود را تا حد ارتباطات اعضاى يك خانواده بالا ببرند .

6 هر يك از اعمال متنوع حج ، عامل مستقلى براى بارور ساختن بعدى از ابعاد شخصيت آدمى است كه مجموعا در چند روز محدود ، حيوانى را مبدل به يك انسان مي سازند و انسان را بيك موجود الهى مبدل مى ‏سازند .

دو قطعه پارچه سفيد بنام لباس احرام عاريتى بودن لباس‏هاى فاخر و رنگارنگ معمولى را براى انسان قابل درك مي سازد . همين دو قطعه پارچه سفيد بخوبى مى‏ تواند اثبات كند كه حيات را نبايد قربانى وسيله حيات نمود .

آدمى با جمله لبّيك الّلهمّ لبّيك لبّيك ، مى ‏تواند عقده‏ هاى حقارتى را كه يك عمر روان او را مختل نموده است ، دريابد و مرتفع سازد و ارزش و عظمت موجوديت خود را لمس كند . زيرا او با اين لبّيك پاسخى به دعوت الهى به سوى خود مى ‏دهد .

با اين ذكر روحانى سازنده وابستگى خود را به خداوند اعلا كه او را به سوى خود خوانده است درك مى‏كند . پس اين بى‏نهايت كوچك شايستگى تماس با آن بى‏نهايت بزرگ را دارا است كه اين صدا را در گوش او طنين انداز كرده است كه :

باز آ باز آ هر آنكه هستى باز آ

آدمى با طواف خانه خدا كه ظاهرا چيزى بيش از چند سنگ رويهم نهاده نيست ،مى ‏تواند شفّافيت در و ديوار عالم طبيعت را كه پرده‏هاى كمّيّت و كيفيت روى آن را پوشيده است ، دريابد و بداند كه همين سنگ‏ها در مقابل روح سبكرو و بلندپرواز آدمى ، تيرگى و سختى خود را كنار مى‏گذارد و بشكل رصدگاهى براى نظاره و انجذاب ببارگاه ربوبى برمى ‏آيد .

دو ركعت نماز مقام ابراهيم ( ع ) بزرگترين حقيقتى را كه تعليم مى‏ دهد ،اينست كه معبدى كه در روى زمين بنا مى ‏شود و جايگاهى كه كمال‏ يافته‏ ترين مردم در آنجا مي ايستد و با خداى خود رابطه برقرار مى‏ كند ، براى همگان يكسان است .

چه حكمت والايى در سعى و تكاپو ميان صفا و مروه وجود دارد كه قابل توصيف نيست . اين حكمت مى ‏گويد : اگر انسانى ، بكوش ، حركت كن ، راكد و جامد مباش ، عنصر پايدار روح آدمى كوشش و تكاپو است .

يا اَيُّهَا الْإِنْسانُ اِنَّكَ كادِحٌ اِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ [الانشقاق آيه 6] .

( اى انسان ، تو ناچار با كوشيدن‏ها و تقلاها رهسپار پيشگاه پروردگار خود هستى و بديدار او خواهى رسيد ) . . .

بدين ترتيب هر يك از اعمال حجّ يكى از عناصر سازنده آدميان را بارور و تقويت مى ‏نمايد و به فعليت مى ‏رساند .

شرح وترجمه نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری خطبه1 جلد2

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.