شرح ابن ميثم
394- و قال عليه السّلام: مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ- مَكْتُومُ الْأَجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ- مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ- وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ
المعنى
ذكر كونه مسكينا و بيّن ذلك بضمير عدّد فيه وجوه المسكنة و الضعف صغراه قوله: مكتوم الأجل. إلى آخره و هى ظاهرة، و تقدير كبراه: و كلّ من كان كذلك فهو مسكين. و مسكين خبر المبتدأ قدّم عليه لأنّ ذكره أهمّ، و حذف تنوينه تخفيفا. و غرض الكلام كسر النفوس من سورة الكبر و العجب و الفخر و أمثالها عن الرذائل.
مطابق با حکمت 419 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
394- امام (ع) فرمود: مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ- مَكْتُومُ الْأَجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ- مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ- وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ
ترجمه
«بيچاره فرزند آدم، اجلش پنهان، و بيماريهايش پوشيده و عملش محفوظ است. پشه اى او را مى رنجاند، و آب در گلو گرفتن وى را مى كشد، و عرقى بد بويش مى كند.»
شرح
امام (ع) آدميزاده را بيچاره ناميده و با قياس مضمرى كه دلايل بيچارگى و ناتوانى او را بر شمرده، مطلب را توضيح داده است، صغراى قياس، عبارت مكتوم الاجل… است كه معناى آن نيز روشن است، و كبراى مقدّر آن چنين است: و هر كس چنين باشد، پس او بيچاره است. كلمه مسكين خبر مقدم بر مبتدا است چون داراى اهميّت است، و تنوين آن به خاطر تخفيف حذف شده است.
و هدف از اين سخن شكستن حالت خودخواهى و خودبينى و برترى جويى نفس از اين دست رذايل اخلاقى است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده