شرح ابن ميثم
1- قَالَ عليه السّلام :كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ- لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ
اللغة
أقول: ابن اللبون ولد الناقة إذا استكمل سنتين و دخل في الثالثة لأنّ أمّه على الأغلب قد وضعت ولدا غيره فهي ذات لبن.
المعنى
و قد أمر أصحابه في زمن الفتنة أن يتشبّه بابن اللبون، و أشار إلى وجه الشبه بقوله لاظهر. إلى آخره. و أراد أنّه يكون في زمانها خامل الذكر ضعيفا غير مستكثر من المال كيلا يصلح لمعاونة الظالمين بنفسه و لا بماله، و لا ينتفع به في الفتنة.
كابن اللبون لا ينفع بظهره و لا لبنه. و ظهر مبتدأ خبره محذوف تقديره: له. و يركب عطف على الجملة. و روى منصوبا بإضمار أن في جواب النفى، و كذا قوله: فيحلب.
مطابق با حکمت 1 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
« در هنگام فتنه و آشوب هم چون کرّه شتر نر دو ساله که مادرش کرّه دیگرى را شیر مى دهد باش ، که نه پشتى دارد تا بر او سوار شوند ، و نه پستانى تا از او شیر بدوشند » .
شرح
ابن اللّبون ، کرّه شترى است که دو سالش تمام و وارد سال سوّم شده است ، مادر چنین کرّه شترى غالبا کره دیگرى مى زاید که شیرخواره است .
امام ( ع ) یاران خود را امر کرده است تا در هنگام فتنه و آشوب هم چون ،ابن اللّبون ، باشند و با عبارت : لا ظهر . . . به وجه شبه اشاره کرده ، و مقصود آن است که در زمان فتنه ، گمنام ، ناتوان و کم ثروت باشند تا براى کمک به ستمگران به جان و به مال شایستگى نداشته باشند و از آنان در فتنه و آشوب استفاده نکنند ، همان طورى که بچه شتر دو ساله نه با گردهاش فایده مىرساند و نه با شیرش . کلمه : ظهر مبتدا است و خبر آن محذوف و تقدیر ، له مىباشد ، و جمله یرکب ، عطف بر جمله قبل است ، و بعضى [ یرکب ] به نصب روایت کرده اند ، و همچنین جمله فیحلب ، که منصوب به آن مقدره در جواب نفى مى باشند .
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده