خطبه شماره ۲۲۲ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

کلام : ۲۲۲

و من کلام له ع قالَهُ عِندَ تِلاوَتِهِ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ:

إِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالَى جَعَلَ الذِّکْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَهِ، وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَهِ، وَ تَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَهِ، وَ ما بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلاَؤُهُ فِی الْبُرْهَهِ بَعْدَ الْبُرْهَهِ وَ فِی اءَزْمانِ الْفَتَراتِ عِبادٌ ناجاهُمْ فِی فِکْرِهِمْ، وَ کَلَّمَهُمْ فِی ذاتِ عُقُولِهِمْ، فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقَظَهٍ فِی الْاءَسْماعِ وَالْاءَبْصارِ وَالْاءَفْئِدَهِ، یُذَکِّرُونَ بِاءَیَّامِ اللَّهِ، وَ یُخَوِّفُونَ مَقامَهُ، بِمَنْزِلَهِ الْاءَدِلَّهِ فِی الْفَلَواتِ، مَنْ اءَخَذَ الْقَصْدَ حَمِدُوا إِلَیْهِ طَرِیقَهُ، وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجاهِ، وَ مَنْ اءَخَذَ یَمِینا وَ شِمالاً ذَمُّوا إِلَیْهِ الطَّرِیقَ، وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَکَهِ.

وَ کانُوا کَذلِکَ مَصابِیحَ تِلْکَ الظُّلُماتِ، وَ اءَدِلَّهَ تِلْکَ الشُّبُهاتِ، وَ إِنَّ لِلذِّکْرِ لَاءَهْلاً اءَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیا بَدَلاً، فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْهُ، یَقْطَعُونَ بِهِ اءَیَّامَ الْحَیاهِ، وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّواجِرِ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ فِی اءَسْماعِ الْغافِلِینَ، وَ یَاءْمُرُونَ بِالْقِسْطِ، وَ یَاءْتَمِرُونَ بِهِ، وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْهُ، فَکَاءَنَّما قَطَعُوا الدُّنْیا إ لَى الْآخِرَهِ وَ هُمْ فِیها فَشاهَدُوا ما وَراءَ ذلِکَ فَکَاءَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ اءَهْلِ الْبَرْزَخِ فِی طُولِ الْإِقامَهِ فِیهِ، وَ حَقَّقَتِ الْقِیامَهُ عَلَیْهِمْ عِداتِها، فَکَشَفُوا غِطاءَ ذلِکَ لِاءَهْلِ الدُّنْیا حَتَّى کَاءَنَّهُمْ یَرَوْنَ ما لا یَرَى النَّاسُ، وَ یَسْمَعُونَ ما لا یَسْمَعُونَ.

فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ لِعَقْلِکَ فِی مَقاوِمِهِمُ الْمَحْمُودَهِ وَ مَجالِسِهِمُ الْمَشْهُودَهِ وَ قَدْ نَشَرُوا دَواوِینَ اءَعْمالِهِمْ، وَ فَرَغُوا لِمُحاسَبَهِ اءَنْفُسِهِمْ عَلَى کُلِّ صَغِیرَهٍ وَ کَبِیرَهٍ اءُمِرُوا بِها فَقَصَّرُوا عَنْها، اءَوْ نُهُوا عَنْها فَفَرَّطُوا فیها، وَ حَمَّلُوا ثِقْلَ اءَوْزارِهِمْ ظُهُورَهُمْ، فَضَعُفُوا عَنِ الاسْتِقْلالِ بِها، فَنَشَجُوا نَشِیجا، وَ تَجاوَبُوا نَحِیبا، یَعِجُّونَ إِلى رَبِّهِمْ مِنْ مَقامِ نَدَمٍ وَ اعْتِرافٍ لَرَاءَیْتَ اءَعْلامَ هُدىً، وَ مَصابِیحَ دُجىً، قَدْ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَهُ، وَ تَنَزَّلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَهُ، وَ فُتِحَتْ لَهُمْ اءَبْوابُ السَّماءِ، وَ اءُعِدَّتْ لَهُمْ مَقاعِدُ الْکَراماتِ فِی مَقامٍ اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِیهِ فَرَضِیَ سَعْیَهُمْ، وَ حَمِدَ مَقامَهُمْ، یَتَنَسَّمُونَ بِدُعائِهِ رَوْحَ التَّجاوُزِ.

رَهائِنُ فاقَهٍ إ لى فَضْلِهِ وَ اءُسارى ذِلَّهٍ لِعَظَمَتِهِ، جَرَحَ طُولُ الْاءَسى قُلُوبَهُمْ، وَ طُولُ الْبُکاءِ عُیُونَهُمْ، لِکُلِّ بابِ رَغْبَهٍ إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ یَدٌ قارِعَهٌ، یَسْاءَلُونَ مَنْ لا تَضَیقُ لَدَیهِ الْمَنادِحُ، وَ لا یَخِیبُ عَلَیْهِ الرّاغِبُونَ، فَحاسِبْ نَفْسَکَ لِنَفْسِکَ، فَإِنَّ غَیْرَها مِنَ الْاءَنْفُسِ لَها حَسِیبٌ غَیْرُکَ.

ترجمه : 

سخنى از آن حضرت (ع ) هنگام تلاوت آیه رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله (۷۲)

خداوند سبحان ، یاد خود را روشنى دلها ساخت که به پرتو آن شنوا شوند، هر چند، زان پیش ناشنوا بوده اند، و بینا گردند هر چند، زان پیش ‍ نابینا بوده اند و آرامش یابند، هر چند زان پیش ستیزه جو بوده اند. همواره در پاره اى از زمان و در روزگارى که پیامبرى نبوده ، خداوند فراخ ‌بخشایش و نعمت را، بندگانى است ، با آنها از راه فکرتشان به الهام راز گوید و از طریق عقولشان به هدایت و راهنمایى سخن گوید و آنان به نور بیدارى که در گوشها و چشمها و دلهایشان مى افکند چراغ هدایت را روشن مى دارند.

ایام الله را به یاد مردم مى آورند و آنان را از عظمت و جلال خداوندى بیم مى دهند. اینان همانند راهنمایانى هستند در بیابانها که هر که از راه میانه رود طریقه اش را بستایند و او را به رهایى مژده دهند و هر که به راه راست یا چپ رود طریقه اش را نکوهش کنند و از هلاکتش بر حذر دارند و در این حال ، چونان چراغهایى هستند که تاریکیها را روشن مى سازند و راهنمایانى که دیگران را از گرفتار شدن در شبهه ها باز مى دارند.

مردمانى هستند که یاد خدا را به جاى دنیا برگزیده اند و تجارت و خرید و فروخت ، آنان را از آن مانع نشود. سراسر عمر را با یاد خدا گذرانند و نهى و منع خداوند را در آنچه حرام کرده به گوش غافلان مى خوانند. مردم را به عدالت فرمان مى دهند و خود به عدالت کار مى کنند. مردم را از کارهاى زشت بازمى دارند و خود مرتکب آن نمى شوند. گویى دنیا را طى کرده اند و به آخرت رسیده اند و اکنون در جهان آخرت اند و آنچه را که آن سوى دنیاست به عیان دیده اند. گویى به حالات پوشیده اهل برزخ با وجود طولانى بودن اقامتشان در آنجا آگاه اند و مى دانند که چه مدت است که در آن عالم به سر مى برند. قیامت وعده هایش را برایشان تحقق بخشیده و زنگ تردید از دلشان زدوده است . و اکنون براى مردم دنیا پرده از آن بر مى گیرند، چنانکه گویى آنچه مردم نمى بینند، آنان مى بینند و آنچه نمى شنوند، مى شنوند.

اگر آنان را در عقل خود تصور کنى بینى که در آن جایگاه پسندیده و مجلس شایسته دفترهاى اعمال خود را گشوده اند و براى محاسبه نفس ‍ خود از هر کار دست کشیده اند، هر خرد و بزرگ را که به آن ماءمور شده اند، ولى در انجامش قصور ورزیده اند، یا از آن نهى شده اند و مرتکب آن شده اند، مى نگرند. در حالى که ، بار گناهان بر پشتشان سنگینى مى کند و از تحمل آن ناتوان شده اند، گریه گلویشان را مى فشارد و با مویه و ناله پاسخ یکدیگر را مى دهند.

به درگاه پروردگار خود پشیمان و معترف به زارى آواز بر مى دارند. هم در آن حال ، نشانه هاى هدایت را بنگرى و چراغهاى ظلمت شکن را بینى . ملایکه گرداگردشان را گرفته اند. بر آنان آرامش و آسودگى نازل گشته ، درهاى آسمان برایشان گشوده شده و کرسیهاى کرامت در جایى که خداوند بر آن آگاه است ، زده شده ، از سعى آنها خشنود است و مقامشان نزد او پسندیده است . به هنگام رازگویى با خداى تعالى نسیم دلنواز عفو و بخشش را استشمام مى کنند.

فقیرانى هستند نیازمند فصل و کرم او، اسیرانى به خاک مذلت نشسته ، در برابر جلال و عظمت او، اندوه فراوان دلهایشان را و گریستن بسیار چشمانشان را خسته است . هر درى را که به لطف خداوندى باز مى شود، با دست نیاز مى کوبند، از کسى درخواست بخشش دارند که عرصه فراخ بخشایش او را تنگى نیست و هیچ خواهنده از آنجا نومید باز نمى گردد. پس تو، به حساب نفس خود برس که کسان دیگر را جز تو کسى هست که از آنها حساب بکشد.

_____________________________________

۷۲مردانى که بازرگانى و خرید و فروخت از یاد خدا بازشان نمى دارد. (سوره ۲۴، آیه ۳۷)

عبدالمحمد آیتی۲۱۳

بازدیدها: ۱۶۰

خطبه الْمُنافِقِینَ شماره ۱۹۴ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه : ۱۹۴

و من خطبه له ع یَصِفُ فِیهَا الْمُنافِقِینَ:  

نَحْمَدُهُ عَلَى ما وَفَّقَ لَهُ مِنَ الطَّاعَهِ، وَ ذادَ عَنْهُ مِنَ الْمَعْصِیَهِ، وَ نَسْاءَلُهُ لِمِنَّتِهِ تَماما وَ بِحَبْلِهِ اعْتِصَاما، وَ نَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خاضَ إِلى رِضْوانِ اللَّهِ کُلَّ غَمْرَهٍ، وَ تَجَرَّعَ فِیهِ کُلَّ غُصَّهٍ، وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْاءَدْنَوْنَ، وَ تَاءَلَّبَ عَلَیْهِ الْاءَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَیْهِ الْعَرَبُ اءَعِنَّتَها، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحارَبَتِهِ بُطُونَ رَواحِلِها، حَتَّى اءَنْزَلَتْ بِساحَتِهِ عَداوَتَها مِنْ اءَبْعَدِ الدَّارِ، وَ اءَسْحَقِ الْمَزارِ.

اءُوصِیکُمْ عِبادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ اءُحَذِّرُکُمْ اءَهْلَ النِّفاقِ، فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ، وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ، یَتَلَوَّنُونَ اءَلْوَانا، وَ یَفْتَنُّونَ افْتِنَانا، وَ یَعْمِدُونَکُمْ بِکُلِّ عِمادٍ، وَ یَرْصُدُونَکُمْ بِکُلِّ مِرْصادٍ، قُلُوبُهُمْ دَوِیَّهٌ، وَ صِفاحُهُمْ نَقِیَّهٌ، یَمْشُونَ الْخَفاءَ، وَ یَدِبُّونَ الضَّراءَ، وَصْفُهُمْ دَواءٌ، وَ قَوْلُهُمْ شِفاءٌ، وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَیاءُ، حَسَدَهُ الرَّخاءِ، وَ مُؤَکِّدُو الْبَلاءِ، وَ مُقْنِطُو الرَّجاءِ، لَهُمْ بِکُلِّ طَرِیقٍ صَرِیعٌ، وَ إِلَى کُلِّ قَلْبٍ شَفِیعٌ، وَ لِکُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ، یَتَقارَضُونَ الثَّناءَ، وَ یَتَراقَبُونَ الْجَزاءَ، إِنْ سَاءَلُوا اءَلْحَفُوا، وَ إِنْ عَذَلُوا کَشَفُوا، وَ إِنْ حَکَمُوا اءَسْرَفُوا، قَدْ اءَعَدُّوا لِکُلِّ حَقِّ بَاطِلاً، وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلاً، وَ لِکُلِّ حَیِّ قَاتِلاً، وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحا، وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحا، یَتَوَصَّلُونَ إِلَى الطَّمَعِ بِالْیَاءْسِ لِیُقِیمُوا بِهِ اءَسْواقَهُمْ، وَ یُنْفِقُوا بِهِ اءَعْلاقَهُمْ، یَقُولُونَ فَیُشَبِّهُونَ، وَ یَصِفُونَ فَیُمَوِّهُونَ، قَدْ هَیَّؤ وا الطَّرِیقَ وَ اءَضْلَعُوا الْمَضِیقَ، فَهُمْ لُمَهُ الشَّیْطانِ، وَ حُمَهُ النِّیرانِ اءُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ، اءَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ.

ترجمه :

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در وصف منافقان : 

مى ستاییمش که توفیق طاعت داده و از معصیت دور داشته . از او خواهیم تمام کردن احسانش را بر ما و چنگ زدن در ریسمان او را. و شهادت مى دهیم که محمد (صلى الله علیه و آله ) بنده و پیامبر اوست . براى خشنودى او در هر ورطه اى فرو شد و هر شرنگ گلوگیر را سرکشید، تا آنجا که ، نزدیکان او رنگ دگرگون کردند و دوران بر ضد او گرد آمدند. عربها تا بر او تازند مهارها از سرها برگرفتند و براى تاختن بر او بر شکم مرکبها تازیانه زدند تا از دورترین اقامتگاههاى خود کینه توزى خود را در محل و ماءواى او فرود آوردند.

اى بندگان خدا، شما را به ترس از خدا سفارش مى کنم و از منافقان بر حذر مى دارم . منافقان ، گمراهان و گمراه کنندگان اند. خود خطا کارند و دیگران را هم به خطا اندازند. هر بار رنگى به خود گیرند و هر روز سخنى دیگر گویند و شیوه اى دیگر انگیزند و تا شما را گمراه کنند به هر وسیله چنگ مى زنند و در هر جا به کمین مى نشینند.

دلهایشان بیمار است ، بیماریى درمان ناپذیر، ولى ظاهرشان آراسته و پاکیزه است . در خفا این سو و آن سو روند و چون خزندگان درون جنگلها، نرم و پوشیده راه مى سپرند. سخن گفتنشان به دارو ماند و به زبان ، شفاى دیگران خواهند، ولى به عمل دردى درمان ناپذیرند. اگر دیگران در راحت باشند، رشک برند که به جد خواستار بلایند و رشته امیدها را مى برند. در هر راهى ، کسانى را فداى خود کرده ، به خاک هلاک افکنده اند و ایشان را نزد هر دلى شفاعتگرى است . بر هر غمى سرشکها افشانده اند.

مدح و ثنا به یکدیگر وام دهند و منتظر پاداشش باشند. اگر چیزى را خواهند، به اصرار خواهند و اگر مورد ملامت قرار گیرند، پرده درى کنند و اگر داورى کنند به اسراف گرایند. براى هر حقى باطلى مهیا کرده اند و براى هر راستى ، کژى . و براى هر زنده اى ، کشنده اى و براى هر درى کلیدى و براى هر شبى ، چراغى .

نومید نمایى را وسیله آزمندى خود سازند تا بازار خود گرم دارند و کالاى خود به بهاى بیشتر بفروشند. سخن باطل مى گویند و حق جلوه مى دهند تا دیگران را به اشتباه افکنند. اگر توصیف مى کنند، تزویر مى کنند. طریق باطل را آماده و آسان جلوه دهند و گذرگاههاى تنگ آن را پرپیچ و خم سازند تا رونده در آن سرگشته بماند. گروه شیطان اند و زبانه هاى آتش . (آنان حزب شیطانند و بدانید که حزب شیطان زیانکاران اند.)(۶۳)

____________________________________

۶۳-سوره ۵۸، آیه ۱۹٫

عبدالمحمد آیتی ۱۸۵

بازدیدها: ۲۱۰

موضوعات نهج البلاغه(برچسب های)

برچسب ها

بازدیدها: ۴۱۰

خطبه شماره ۱۶۲ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

  خطبه: ۱۶۲

و من کلام له ع لِبَعْضِ اءَصْحابِهِ وَ قَدْ سَاءَلَهُ کَیْفَ دَفَعکُمْ قَوْمُکُمْ عَنْ هذَا الْمَقامِ وَ اءَنْتُمْ اءَحَقُبِهِ؟ فَقالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: 

یَا اءَخَا بَنِی اءَسَدٍ، إِنَّکَ لَقَلِقُ الْوَضِینِ، تُرْسِلُ فِی غَیْرِ سَدَدٍ وَ لَکَ بَعْدُ ذِمَامَهُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْاءَلَهِ وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ.
اءَمَّا الاِسْتِبْدَادُ عَلَیْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الْاءَعْلَوْنَ نَسَبا وَ الْاءَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ صَلّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه نَوْطا فَإِنَّهَا کَانَتْ اءَثَرَهً شَحَّتْ عَلَیْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِینَ وَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَیْهِ الْقِیَامَهِ.

وَ دَعْ عَنْکَ نَهْبا صِیحَ فِی حَجَرَاتِهِ
وَ لَکِنْ حَدِیثا مَا حَدِیثُ الرَّوَاحِلَ

وَ هَلُمَّ الْخَطْبَ فِی ابْنِ اءَبِی سُفْیَانَ، فَلَقَدْ اءَضْحَکَنِی الدَّهْرُ بَعْدَ إِبْکَائِهِ وَ لاَ غَرْوَ وَ اللَّهِ فَیَا لَهُ خَطْبا یَسْتَفْرِغُ الْعَجَبَ وَ یُکْثِرُ الْاءَوَدَ، حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللَّهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ، وَ سَدَّ فَوَّارِهِ مِنْ یَنْبُوعِهِ، وَ جَدَحُوا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ شِرْبا وَ بِیئا، فَإِنْ تَرْتَفِعْ عَنَّا وَ عَنْهُمْ مِحَنُ الْبَلْوَى اءَحْمِلْهُمْ مِنَ الْحَقِّ عَلَى مَحْضِهِ، وَ إِنْ تَکُنِ الْاءُخْرَى (فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ، إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ).

ترجمه : 

سخنى از آن حضرت (ع ) به یکى از اصحابش که از او پرسید: چگونه قومتان شما را از اینمقام (یعنى خلافت ) باز داشتند، در حالى که ، از دیگران سزاوارتر بدان بودید؟ چنین پاسخداد:  

اى برادر اسدى (۴۶) بر مرکبى سوار شده اى که تنگش سست است و لغزان و، زمام آن رها کرده اى که به هرجاى که خواهد برود. ولى تو را حق خویشاوندى (۴۷) و پرسیدن است . مى خواهى از حقیقتى آگاه شوى ، پس ‍ بدان ، که آن زورگویى و خودکامگى که در امر خلافت با ما نمودند در حالى که ما به نسب برتر از آنها بودیم و با رسول الله (ص ) پیوند استوارترى داشتیم بدان سبب بود، که امر خلافت مقامى رغبت افزاست . گروهى سخت بدان آزمند شدند و گروهى سخاوت ورزیدند و از آن چشم پوشیدند. داورى با خداست و جاى داورى ، بازگشتنگاه قیامت است .

(و دع عنک نهبا صیح فى حجراته )(۴۸)
آن غنیمتها را که گردش هیاهو و جنجال است رها کن ) و از ماجراى بزرگ پسر ابوسفیان یاد کن . روزگار مرا به خنده آورد، پس از آنکه ، گریانم کرده بود. به خدا سوگند، جاى شگفتى نیست که بزرگى حادثه جایى براى شگفت زدگى باقى نگذارد و کژروى و ناراستى را افزون سازد. آن قوم خواستند که نور خدا را در چراغش خاموش سازند و آب را از سرچشمه اش که چون فواره مى جوشید قطع کنند. و آبى را که میان من و ایشان جارى بود، به وبا بیامیزند و فتنه برپا کنند اگر این آزمایش ‍ محنت افزاى از میان ما برداشته شود، آنان را به راهى مى برم که حقیقت محض باشد ولى اگر کار بر منوال دیگر باشد، (نباید که جان تو به خاطر آنها دچار اندوه شود زیرا خدا به کارهایى که مى کنند آگاه است .)(۴۹)

___________________________________________

۴۶-مردى از قبیله بنى اسد.
۴۷-زینب ، بنت حجش ، همسر رسول الله (ص ) از بنى اسد بود.
۴۸-مصراعى است از امرؤ القیس .
۴۹سوره ۳۵، آیه ۳۸٫

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

بازدیدها: ۶۱

خطبه شماره ۱۴۹ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه : ۱۴۹

و من کلام له ع قَبْلَ مَوْتِهِ:  

اءَیُّهَا النَّاسُ، کُلُّ امْرِئٍ لاقٍ ما یَفِرُّ مِنْهُ فِی فِرارِهِ، وَالْاءَجَلُ مَساقُ النَّفْسِ، وَالْهَرَبُ مِنْهُ مُوافاتُهُ، کَمْ اءَطْرَدْتُ الْاءَیّامَ اءَبْحَثُها عَنْ مَکْنُونِ هَذا الْاءَمْرِ فَاءَبَى اللَّهُ إِلا إِخْفَاءَهُ، هَیْهاتَ! عِلْمٌ مَخْزُونٌ.

اءَمّا وَصِیَّتِی : فَاللَّهَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئا، وَ مُحَمَّدا ص فَلا تُضَیِّعُوا سُنَّتَهُ، اءَقِیمُوا هَذَیْنِ الْعَمُودَیْنِ، وَاءَوْقِدُوا هَذَیْنِ الْمِصْباحَیْنِ، وَ خَلاکُمْ ذَمُّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا.

حَمَلَ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ مَجْهُودَهُ، وَ خُفَّفَ عَنِ الْجَهَلَهِ رَبُّ رَحِیمٌ، وَدِینٌ قَوِیمٌ، وَ إِمامٌ عَلِیمٌ، اءَنَا بِالْاءَمْسِ صاحِبُکُمْ، وَ اءَنَا الْیَوْمَ عِبْرَهٌ لَکُمْ، وَ غَدا مُفارِقُکُمْ، غَفَرَاللَّهُ لِی وَلَکُمْ، إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْاءَهُ فِی هَذِهِ الْمَزَلَّهِ فَذاکَ، وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنّا کُنّا فِی اءَفْیاءِ اءَغْصانٍ، وَ مَهابِّ رِیاحٍ، وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمامٍ، اضْمَحَلَّ فِی الْجَوِّ مُتَلَفَّقُها، وَ عَفا فِی الْاءَرْضِ مَخَطُّها، وَ إِنَّما کُنْتُ جارا جاوَرَکُمْ بَدَنِی اءَیَّاما، وَسَتُعْقَبُونَ مِنِّی جُثَّهً خَلاءً، ساکِنَهً بَعْدَ حَراکٍ، وَ صامِتَهً بَعْدَ نُطوقٍ، لِیَعِظْکُمْ هُدُوِّى وَ خُفُوتُ إِطْراقِی وَ سُکُونُ اءَطْرافِى ، فَإِنَّهُ اءَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِینَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِیغِ وَالْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ.

وَداعِی لَکُمْ وَداعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلاقِى ، غَدا تَرَوْنَ اءَیّامِى ، وَ یُکْشَفُ لَکُمْ عَنْ سَرائِرِى ، وَ تَعْرِفُونَنِى بَعْدَ خُلُوِّ مَکانِى ، وَ قِیامِ غَیْرِى مَقامِى .

ترجمه : 

سخنى از آن حضرت (ع ) پیش از وفاتش :  

اى مردم . هر کس چیزى را که از آن مى گریزد، به هنگام فرار خواهد دید. مدت عمر هر کس چونان میدانى است که در آن میدان به سوى مرگش ‍ مى رانند. فرار از مرگ ، گرفتار آمدن است به چنگ آن . چه روزگاران که براى دانستن راز اجل کنجکاویها نمودم ، ولى مشیت خداى تعالى آن بود که هر بار پوشیده ترش دارد هیهات ، دانشى است در خزانه اسرار.

اما وصیت من به شما، هیچگونه شرک به خدا میاورید و سنّت و شریعت محمد (صلى اللّه علیه و آله ) را ضایع مگذارید و این دو ستون را همواره بر پاى دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید. تا زمانى که دست در دست یکدیگر دارید و پراکنده نشده اید، کسى شما را نکوهش ‍ نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیرد.

پروردگارى است بخشاینده و دینى است استوار و درست و، پیشوایى است دانا. من دیروز یار و مصاحب شما بودم و امروز عبرت شما هستم و فردا در میان شما نخواهم بود. خدا مرا و شما را بیامرزد.

اگر در این لغزشگاه (دنیا) جاى پاى استوار باشد و زنده بمانم ، که مطلوب شماست و اگر پاى بلغزد و مرگ در رسد، نه عجب ، در سایه شاخه هاى درختان و در معرض بادهاى وزنده و در سایه ابرها، ابرهایى که خود در فضا پراکنده مى شدند و از میان مى رفتند و سایه شان نیز از روى زمین ناپدید مى گشت ، به سر بردیم .

روزهایى همسایه شما بودم ، تنم در جوار شما بود. بزودى از من جسدى خواهد ماند، بیجان . پس از آن همه تلاش و جنبش ، ساکن و بى حرکت و پس از آن همه سخنورى ، ساکت و خاموش . آرام خفتن من ، از حرکت بازماندن دیدگانم و، دستها و پاها و سر و گردنم ، براى آنان که پند مى پذیرند، از هر بیان بلیغ و سخن شنیدنى ، اندرزدهنده تر است . وداع کردن من با شما، همانند وداع کردن کسى است که منتظر دیدار دیگرى است . فردا به یاد روزهایى زندگى من مى افتید و رازهاى درون من برایتان آشکار خواهد شد. آنگاه که من از میان شما بروم و دیگرى جاى مرا بگیرد، مرا خواهید شناخت .

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

بازدیدها: ۶۰

خطبه شماره ۱۴۴ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه : ۱۴۴

و من خطبه له ع 

بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ، وَ جَعَلَهُمْ حُجَّهً لَهُ عَلى خَلْقِهِ، لِئلاّ تَجِبَ الْحُجَّهُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذارِ إِلَیْهِمْ، فَدَعاهُمْ بِلِسانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِیلِ الْحَقِّ.
اءَلا إِنَّ اللَّهَ تَعالَى قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَهً لا اءَنَّهُ جَهِلَ ما اءَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ اءَسْرارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمائِرِهِمْ، وَ لَکِنْ لِیَبْلُوَهُمْ اءَیُّهُمْ اءَحْسَنُ عَمَلاً، فَیَکُونَ الثَّوابُ جَزَاءً وَ الْعِقابُ بَواءً، فضل اهل البیت اءَیْنَ الَّذِینَ زَعَمُوا اءَنَّهُمُ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ دُونَنا؟ کَذِبا وَ بَغْیا عَلَیْنا، اءَنْ رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُمْ، وَ اءَعْطانا وَ حَرَمَهُمْ، وَ اءَدْخَلَنا وَ اءَخْرَجَهُمْ، بِنا یُسْتَعْطَى الْهُدَى ، وَ یُسْتَجْلَى الْعَمَى .

إِنَّ الْاءَئِمَّهَ مِنْ قُرَیْشٍ غُرِسُوا فِى هَذا الْبَطْنِ مِنْ هاشِمٍ، لا تَصْلُحُ عَلَى سِواهُمْ، وَ لا تَصْلُحُ الْوُلاهُ مِنْ غَیْرِهِمْ.

مِنْهَا:

آثَرُوا عاجِلاً، وَ اءَخَّرُوا آجِلاً، وَ تَرَکُوا صافِیا، وَ شَرِبُوا آجِنا، کَاءَنِّى اءَنْظُرُ إِلى فاسِقِهِمْ وَ قَدْ صَحِبَ الْمُنْکَرَ فَاءَلِفَهُ وَ بَسِئَ بِهِ وَ وَافَقَهُ، حَتّى شابَتْ عَلَیْهِ مَفارِقُهُ، وَ صُبِغَتْ بِهِ خَلائِقُهُ، ثُمَّ اءَقْبَلَ مُزْبِدا کَالتَّیّارِ لا یُبالِى ما غَرَّقَ، اءَوْ کَوَقْعِ النّارِ فِى الْهَشِیمِ لا یَحْفِلُ ما حَرَّقَ!

اءَیْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَهُ بِمَصابِیحِ الْهُدى ، وَالْاءَبْصارُ اللاّمِحَهُ إِلَى مَنارِ التَّقْوى ؟ اءَیْنَ الْقُلُوبُ الَّتِى وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طاعَهِ اللَّهِ؟ ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطامِ، وَ تَشاحُّوا عَلَى الْحَرامِ، وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّهِ وَ النّارِ فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّهِ وُجُوهَهُمْ، وَ اءَقْبَلُوا إِلَى النّارِ بِاءَعْمالِهِمْ، وَ دَعاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا، وَ دَعاهُمُ الشَّیْطانُ فَاسْتَجابُوا وَ اءَقْبَلُوا.

  ترجمه : 

خطبه اى از آن حضرت (ع ) 

خداوند، رسولان خود را فرستاد و وحى خویش ویژه آنان ساخت . و آنها را بر آفریدگان خود حجت گردانید تا از آن پس ، آفریدگان را حجتى نباشد و عذرى نماند.
بندگان خود را به زبان راستگوى پیامبران به راه حق فراخواند.

بدانید، که خداوند از حال درون مردمان پرده برگرفت و آن را آشکار ساخت . نه آنکه ، بر رازى ، که در درون مى پرورند و اسرارى که در دل پنهان کرده اند، آگاه نبود، بلکه مى خواست بیازمایدشان که کدامیک در عمل بهتر از دیگران است ، تا پاداش نیک جزاى نیکان شود و کیفر بد سزاى بدکاران .

کجایند کسانى که پنداشتند که راسخان در علم آنهایند، نه ما اهل بیت بر ما دروغ مى بندند و ستم روا مى دارند. خداوند ما را فرا برده و آنان را فروهشته . به ما عطا کرده و آنان را محروم داشته ، ما را به درون برده و آنها را از در رانده است .

راه هدایت به پایمردى ما طلب شود و کورى و گمراهى به ما از میان برود. هر آینه ، پیشوایان از قریش هستند. نهال پیشوایى را در خاندان هاشم کشته اند. پیشوایى غیر ایشان را سزاوار نیست و ولایت و امامت را کسى جز ایشان شایسته نباشد.

از این خطبه :(۴۰)

دنیاى ناپایدار و گذرا را برگزیدند و آخرت را واپس داشتند. زلال صافى را رها کردند و آب گندیده ناگوارا را آشامیدند. گویى بزهکارشان را مى نگرم که به زشتکارى الفت یافته و انس گرفته و با آن موافق گشته است . تا آنگاه ، که موى سرش در گناه سفید شده و همه رفتار و کردارش ‍ رنگ گناه گرفته است . سپس کف بر دهان آورده ، در این حال ، همانند دریاى مواجى است که از غرق کردن هیچکس و هیچ چیز باک ندارد. یا همانند شعله اى سرکش است که در گیاهان خشک در گرفته و هر چه را یابد مى سوزاند و نابود مى کند.

کجایند خردهایى که از چراغهاى هدایت روشنى مى جستند؟ و کجایند دیدگانى که به نشانه هاى پرهیزگارى مى نگریستند؟ و کجایند دلهایى که فقط به خدا تعلق داشتند و به اطاعت و بندگى او پیمان بسته بودند؟ بر سر متاع بى ارزش دنیا ازدحام کردند و براى اندک حرامى با یکدیگر به نزاع برخاستند. نشان بهشت و دوزخ برایشان افراخته و نمایان است . ولى از بهشت روى گردانیده ، با اعمالشان روى به دوزخ مى نهند. پروردگارشان ایشان را فراخواند، برمیدند و، روى واپس کردند، شیطان آنها را فراخواند، دعوتش را اجابت کرده ، روى به سوى او نمودند.

_______________________________________________________

۴۰-در توبیخ و مذمت بنى امیه و پیروانشان

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

بازدیدها: ۲۱

خطبه شماره ۱۰۵(نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

۱۰۵- و من خطبه له ( علیه‏السلام  ) فی بعض صفات الرسول الکریم

و تهدید بنی أمیه و عظه الناس‏

الرسول الکریم‏

 

حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّدا صَلّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه شَهِیدا وَ بَشِیرا وَ نَذِیر،ا خَیْرَ الْبَرِیَّهِ طِفْلاً، وَ اءَنْجَبَهَا کَهْلاً، وَ اءَطْهَرَ الْمُطَهَّرِینَ شِیمَهً، وَ اءَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِینَ دِیمَهً،

بنو أمیه

فَمَا احْلَوْلَتْ لَکُمُ الدُّنْیَا فِی لَذَّتِهَا، وَ لاَ تَمَکَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ اءَخْلاَفِهَا، إِلا مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا جَائِلاً خِطَامُهَا، قَلِقا وَضِینُهَا، قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ اءَقْوَامٍ بِمَنْزِلَهِ السِّدْرِ الْمَخْضُودِ، وَ حَلاَلُهَا بَعِیدا غَیْرَ مَوْجُودٍ، وَ صَادَفْتُمُوهَا، وَ اللَّهِ ، ظِلًّا مَمْدُود، ا إِلَى اءَجْلٍ مَعْدُودٍ، فَالْاءَرْضُ لَکُمْ شَاغِرَهٌ وَ اءَیْدِیکُمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ، وَ اءَیْدِی الْقَادَهِ عَنْکُمْ مَکْفُوفَهٌ، وَ سُیُوفُکُمْ عَلَیْهِمْ مُسَلَّطَهٌ، وَ سُیُوفُهُمْ عَنْکُمْ مَقْبُوضَهٌ.

اءَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ دَمٍ ثَائِرا، وَ لِکُلِّ حَقِّ طَالِبا، وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِی دِمَائِنَا کَالْحَاکِمِ فِی حَقِّ نَفْسِهِ، وَ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لاَ یُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ، وَ لاَ یَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ؛ فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ یَا بَنِی اءُمَیَّهَ عَمَّا قَلِیلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِی اءَیْدِی غَیْرِکُمْ وَ فِی دَارِ عَدُوِّکُمْ.اءَلاَ إِنَّ اءَبْصَرَ الْاءَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِی الْخَیْرِ طَرْفُهُ، اءَلاَ إِنَّ اءَسْمَعَ الْاءَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْکِیرَ وَ قَبِلَهُ.

وعظ الناس‏

اءَیُّهَا النَّاسُ اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَهِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَیْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْکَدَرِ.عِبَادَ اللَّهِ لاَ تَرْکَنُوا إِلَى جَهَالَتِکُمْ وَ لاَ تَنْقَادُوا لِاءَهْوَائِکُمْ فَإِنَّ النَّازِلَ بِهَذَا الْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ یَنْقُلُ الرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ لِرَاءْیٍ یُحْدِثُهُ بَعْدَ رَاءْیٍ یُرِیدُ اءَنْ یُلْصِقَ مَا لاَ یَلْتَصِقُ وَ یُقَرِّبَ مَا لاَ یَتَقَارَبُ فَاللَّهَ اللَّهَ اءَنْ تَشْکُوا إِلَى مَنْ لاَ یُشْکِی شَجْوَکُمْ وَ لاَ یَنْقُضُ بِرَاءْیِهِ مَا قَدْ اءَبْرَمَ لَکُمْ.

إِنَّهُ لَیْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلا مَا حُمِّلَ مِنْ اءَمْرِ رَبِّهِ الْإِبْلاَغُ فِی الْمَوْعِظَهِ وَ الاِجْتِهَادُ فِی النَّصِیحَهِ وَ الْإِحْیَاءُ لِلسُّنَّهِ وَ إِقَامَهُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّیهَا وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى اءَهْلِهَا فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِیحِ نَبْتِهِ وَ مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُشْغَلُوا بِاءَنْفُسِکُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ اءَهْلِهِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ فَإِنَّمَا اءُمِرْتُمْ بِالنَّهْیِ بَعْدَ التَّنَاهِی .

  ترجمه : 

از خطبه اى از آن حضرت (ع ) 

تا اینکه محمد (صلى اللّه علیه و آله ) را به رسالت فرستاد. گواه ، مژده دهنده و، بیم دهنده . او در خردسالى بهترین مردمان بود و چون به سن کمال رسید، برگزیده ترین آنها. به سرشت ، پاکتر از همه پاکان بود. باران نرم بخشش او بیش از هر بخشنده اى تشنگان را سیراب مى نمود.

پس ، دنیا به کامتان شیرین نگردید و خوردن شیر پستانهایش برایتان میسّر نشد، مگر آنگاه که آن را چون اشترى یافتید، گسسته مهار، که از لاغرى تنگش سست و لغزان بود. در نزد اقوامى ، حرامش به مثابه درخت سدرى از خار پیراسته و حلالش دور از دسترس و نایاب .به خدا سوگند، که دنیاى شما چونان سایه اى است تا زمانى معین بر زمین گسترده . عرصه زمین خالى افتاده و بى صاحب و، دست شما بر آن گشاده ، و دست پیشوایان واقعى را بر شما بسته اند، زیرا شمشیرهاى شما بر آنان مسلط است و شمشیرهاى آنها از شما برداشته . بدانید، که هر خونى را طلب کننده خونى است و هر حقى را جوینده اى . آنکه به خونخواهى ما بر مى خیزد، در میان شما چنان داورى کند که گویى در حق خود داورى مى کند. او خدایى است که هر که را که خواهد که به دست آورد، توان گریختنش نیست و هر که بگریزد از او رهایى نیابد.

اى بنى امیه ، به خدا سوگند مى خورم ، که بزودى دنیا را خواهید یافت که در دست دیگرى است غیر از شما و، در سراى دشمنان شماست .

بدانید، که بیناترین چشمها، چشمى است که نظرش در خیر باشد و شنواترین گوشها گوشى است که پند نیوشد و بپذیرد.
اى مردم از شعله چراغ آن اندرز دهنده اى که خود به آنچه مى گوید عمل مى کند فروغ گیرید. و از آن چشمه اى آب برگیرید که آبش صافى و گواراست نه تیره گون و گل آلود.

اى بندگان خدا، به نادانیهاى خود میل و اعتماد مکنید و در پى هواهاى نفس مروید، که آنکه در چنین منزلى فرود آید، به کسى ماند که بر کناره آب برده رودى فرود آمده که هر لحظه بیم فرو ریختنش باشد. بار هلاکت خود را بر دوش گرفته از جایى به دیگر جاى مى برد. زیرا هر بار راءیى دیگر مى دهد و مى خواهد چیزى را که سازوار نیست ، سازوار سازد و آنچه به نزدیک نمى آید به نزدیک آورد.

خدا را، شکایت به نزد کسى مبرید که اندوه شما نزداید و نیازتان بر نیاورد. و آنچه را که براى شما مبرم و محکم است با راءى فاسد خود نقص کرده بشکند.

هر آینه ، آنچه بر عهده امام است ، این است که آنچه را که خداوند به او فرمان داده به جا آورد چون ، رساندن مواعظ و سعى در نیکخواهى و احیاى سنت پیامبر و اقامه حدود خدا بر کسانى که سزاوار آن هستند و اداى حق هر کس از بیت المال .

پس به تحصیل علم بشتابید، پیش از آنکه کشته اش خشک شود. و پیش ‍ از آنکه به خود پردازید و از بر گرفتن ثمره علم از صاحبان حقیقیش ‍ محروم مانید. خود مرتکب کارهاى ناپسند مشوید و دیگران را از ارتکاب آن باز دارید. زیرا شما ماءمور شده اید که نخست خود از منکر بپرهیزید و سپس ، دیگران را از ارتکاب آن نهى کنید.

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

بازدیدها: ۱۷۴

خطبه شماره ۱۰۳ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

۱۰۳- و من خطبه له ( علیه‏السلام  )فی التزهید فی الدنیا

انْظُرُوا إ لَى الدُّنْیَا نَظَرَ الزَّاهِدِینَ فِیهَا، الصَّادِفِینَ عَنْهَا، فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ عَمّا قَلِیلٍ تُزِیلُ الثَّاوِیَ السَّاکِنَ، وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الْآمِنَ، لا یَرْجِعُ ما تَوَلَّى مِنْها فَاءَدْبَرَ، وَ لا یُدْرى ما هُوَ آتٍ مِنْها فَیُنْتَظَرَ، سُرُورُها مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ، وَ جَلَدُ الرِّجَالِ فِیها إ لَى الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ، فَلا یَغُرَّنَّکُمْ کَثْرَهُ مَا یُعْجِبُکُمْ فِیها، لِقِلَّهِ مَا یَصْحَبُکُمْ مِنْهَا.

رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَکَّرَ فَاعْتَبَرَ، وَ اعْتَبَرَ فَاءَبْصَرَ، فَکَاءَنَّ ما هُوَ کائِنٌ مِنَ الدُّنْیَا عَنْ قَلِیلٍ لَمْ یَکُنْ، وَ کَاءَنَّ ما هُوَ کائِنٌ مِنَ الْآخِرَهِ عَمّا قَلِیلٍ لَمْ یَزَلْ، وَ کُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ، وَ کُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ وَ کُلُّ آتٍ، قَرِیبٌ دَانٍ.

صفه العالم‏

مِنْهَا:الْعالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ، وَ کَفى بِالْمَرْءِ جَهْلاً اءَنْ لا یَعْرِفَ قَدْرَهُ، وَ إِنَّ مِنْ اءَبْغَضِ الرِّجَالِ إ لَى اللَّهِ تَعَالَى لَعَبْدا وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ، جَائِرا عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ، سَائِرا بِغَیْرِ دَلِیلٍ، إِنْ دُعِیَ إ لَى حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ، وَ إ نْ دُعِیَ إ لَى حَرْثِ الْآخِرَهِ کَسِلَ، کَاءَنَّ ما عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ وَ کَاءَنَّ ما وَنى فِیهِ سَاقِطٌ عَنْهُ.

آخر الزمان‏

وَ مِنْهَا:وَ ذَلِکَ زَمَانٌ لا یَنْجُو فِیهِ إِلا کُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَهٍ، إ نْ شَهِدَ لَمْ یُعْرَفْ، وَ إ نْ غابَ لَمْ یُفْتَقَدْ اءُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى ، وَ اءَعْلاَمُ السُّرَى ، لَیْسُوا بِالْمَسَایِیحِ، وَ لا الْمَذَایِیعِ الْبُذُرِ، اءُولَئِکَ یَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ اءَبْوابَ رَحْمَتِهِ، وَ یَکْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ.

اءَیُّهَا النَّاسُ، سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمانٌ یُکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلاَمُ کَما یُکْفَأُ الْإِنَاءُ بِما فِیهِ، اءَیُّهَا النَّاسُ إ نَّ اللَّهَ قَدْ اءَعَاذَکُمْ مِنْ اءَنْ یَجُورَ عَلَیْکُمْ، وَ لَمْ یُعِذْکُمْ مِنْ اءَنْ یَبْتَلِیَکُمْ، وَ قَدْ قالَ جَلَّ مِنْ قائِلٍ: إ نَّ فِی ذ لِکَ لاَی اتٍ وَ إ نْ کُنّ ا لَمُبْتَلِینَ.

قال السید الشریف

اءمَا قَوْلُهُ ع : (کُل مُؤ مِن نُوَمَهٍ) فَإ نَّما اءَرادَ بِهِ الْحامِلَ الذَّکْرِ الْقَلِیلَ الشَّرِ، وَ الْمَسایِیحُ جَمْعُ مِسْیاح ، وَ هُوَ الَّذِی یَسیِحُ بَیْنَ الناسَ بِالْفسادِ وَ النَّمائِمِ، وَ الْمَذایِیعُ جَمْعُ مِذْیاعٍ، وَ هُو الذی إ ذا سَمِعَ لِغَیرِه بِفاحِشَه اءَذاعَها وَ نوَهَّ بِها، وَ الْبُذُرُجَمْعَ بَذُورٍ، وَ هُو الَّذِی یَکْثَرَ سَفَهُهُ وَ یَلْغُو مَنْطِقُهُ.

ترجمه : 

خطبه اى از آن حضرت (ع )

به این دنیا به همان چشم بنگرید که زاهدان و روى برتافتگان از آن ، در آن مى نگرند. زیرا، به خدا سوگند، پس از اندک زمانى ، کسانى را که در آن جا خوش کرده اند، بیرون مى راند و صاحبان نعمت و امنیت را به رنج و درد گرفتار مى سازد.

هر چه از آن پشت کرده و رفته است ، باز نمى گردد و کس نمى داند که آنچه در راه آمدن است چیست ، تا چشم به راه آمدنش باشد. شادیش به اندوه آمیخته است و دلیرى و چالاکى مردانش به ضعف و سستى مى گراید. نفریبد شما را آنهمه چیزهایى که به اعجابتان وامى دارد، زیرا، زمان همراهى آنها با شما اندک است .

رحمت خداوند بر کسى که بیندیشد و عبرت گیرد و چون عبرت گرفت ، دیده دلش گشوده شود. گویى ، هر چه در دنیا موجود است ، پس از اندک زمانى از میان خواهد رفت و، هر چه از آخرت است ، هرگز زوال نیابد. هر چه به شمار در آید، پایان یافتنى است و هر چه انتظارش را برند، آمدنى است (و هر چه آمدنى است زودا که از راه برسد.)

و هم از این خطبه :

دانا کسى است که پایگاه خود را بشناسند. نشان نادان بودن انسان همین بس ، که پایگاه خود نشناسد. دشمنترین مردمان در نزد خدا، بنده اى است که خدا او را به خود واگذارد و او پاى از راه راست بیرون هشته ، بى هیچ راهنمایى ، راه مى پیماید. اگر به مزرعه دنیایش فراخوانند به کار پردازد و اگر به مزرعه آخرتش فراخوانند، اظهار ملالت و کاهلى کند، چنانکه گویى ، کار مزرعه دنیا بر او واجب است و کار آخرت ، که هر بار به تاءخیرش مى افکند، وظیفه او نیست .

و هم از این خطبه :

در آن زمان که در پیش است ، رهایى نیابد، مگر آن مؤ منى که گمنام زیسته باشد و شرّ او به کس نرسد. اگر در جمعى حاضر آید، نشناسندش و اگر از آنجا برود به جستجویش برنخیزند. چنین کسان ، چراغهاى هدایت اند و براى کسانى که در تاریکى گرفتارند، نشانه هاى روشن . اینان سخن یکى به دیگرى نبرند و عیوب نهان کسان آشکار نسازند. در آنها نشانى از سفاهت نیست . خداوند درهاى رحمتش را به روى آنان گشاده است و سختى عقوبت و سخط خویش از آنان برمى دارد. اى مردم ، بزودى زمانى بر شما خواهد آمد، که اسلام همانند ظرفى شود که وارونه اش ‍ کرده اند تا هر چه در آن بوده ریخته باشد. اى مردم ، خدا شما را پناه داده ، که بر شما ستم نشود، ولى پناه نداده که شما را نیازماید. خداى جلیل و بزرگ فرماید (هر آینه در این نشانه هاست و گرچه ما خود آزماینده بوده ایم .)

شریف رضى گوید :

اما گفته امام (ع ): (کلّ مؤ من نومه ) گمنامى را اراده کرده که شر و فسادى از او نزاید. (مساییح ) جمع کلمه (مسیاح ) است ، یعنى کسى که سخن چینى کند و (مذاییع ) جمع (مذیاع ) است و آن کسى است که چون زشتى و ناشایست کسى در بشنود آن را فاش کند و بر همه بگوید. و (بذر) جمع (بذور) است و آن کسى است که در او سفاهت بسیار است و سخنان بیهوده گوید.

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

بازدیدها: ۱۹۶