google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
440-460 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدید

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 454 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)

حکمت 445 صبحی صالح

445-وَ قَالَ ( عليه‏ السلام  )إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا

حکمت 454 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 20

454 وَ قَالَ ع: إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِعَةٌ فَانْتَظِرُوا مِنْهُ أَخَوَاتِهَا مثال ذلك إنسان مستور الحال عنا-  رأيناه و قد صدرت عنه حركة تروعك و تعجبك-  إما لحسنها أو لقبحها-  مثل أن يتصدق بشي‏ء له وقع و مقدار من ماله-  أو ينكر منكرا عجز غيره عن إنكاره أو يسرق أو يزني-  فينبغي أن ينتظر و يترقب منه أخوات ما وقع منه-  و ذلك لأن العقل و الطبيعة-  التي فيه المحركة له إلى فعل تلك الحركة-  لا بد أن تحركه إلى فعل ما يناسبها-  لأنها ما دعته إلى فعل تلك الحركة لخصوصية تلك الحركة-  بل لما فيها من المعنى المقتضي وقوعها-  و هذا يتعدى إلى غيرها مما يجانسها-  و لذلك لا ترى أحدا-  قد اطلعت من حاله يوما على أنه قد شرب الخمر-  إلا و سوف تطلع فيما بعد منه على أنه يشربها-  و بالعكس في الأمور الحسنة-  لا ترى أحدا قد صدر عنه فعل من أفعال الخير و المروءة-  إلا و ستراه فيما بعد فاعلا نظيره أو ما يقاربه- . و شتم بعض سفهاء البصرة الأحنف شتما قبيحا فحلم عنه-  فقيل له في ذلك-  فقال دعوه فإني قد قتلته بالحلم عنه-  و سيقتل نفسه بجراءته-  فلما كان بعد أيام جاء ذلك السفيه فشتم زيادا-  و هو أمير البصرة حينئذ-  و ظن أنه كالأحنف فأمر به فقطع لسانه و يده

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (454)

اذا كان فى رجل خلّة رائعة، فانتظروا منه اخواتها.

«چون در مردى خصلتى پسنديده شگفت ديديد، همانندهاى آن را انتظار بريد.»

نظير اين موضوع اين است كه هرگاه از كسى كه احوال او بر ما پوشيده باشد، كارى زشت يا پسنديده سر زند كه موجب شگفتى باشد نظير آنكه بخش عمده‏اى از اموال خود را صدقه دهد، يا كار بسيار ناپسندى را كه ديگران از انكار آن بر او عاجزند انجام دهد و دزدى و زنا كند شايسته است منتظر صدور كارهاى ديگرى نظير آن از او گرديد زيرا عقل و سرشتى كه انگيزه او براى انجام دادن آن كار است او را به انجام دادن‏ نظاير آن وا مى‏ دارد.

بدين سبب است كه اگر روزى بر احوال كسى مطلع شوى كه باده‏نوشى كرده است به زودى پس از آن هم آگاه خواهى شد كه همچنان باده‏نوشى مى‏ كند، برعكس آن در امور پسنديده هم همين‏گونه است يعنى كسى را كه مى‏بينى از او مروت و كار خير سر مى‏ زند به زودى خواهى ديد كه كارهاى ديگرى نظير و نزديك به آن انجام مى‏ دهد.

يكى از سفلگان بصره به احنف دشنامى زشت داد. احنف بردبارى و گذشت كرد، در اين باره به احنف اعتراض كردند، گفت: رهايش كنيد كه من با بردبارى در مورد او، او را كشتم، و به زودى با گستاخى خويش خود را به كشتن خواهد داد. پس از مدتى همان سفله به زياد كه در آن هنگام امير بصره بود، دشنام داد و پنداشت كه او هم همچون احنف است، زياد فرمان داد دست و زبانش را بريدند.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=