google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
20-40 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدید

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 39 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)واجبات ومستحبات

حکمت 39 صبحی صالح

39-وَ قَالَ ( عليه‏السلام  )لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ

حکمت 39 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 18   

39: لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ هذا الكلام يمكن أن يحمل على حقيقته-  و يمكن أن يحمل على مجازه-  فإن حمل على حقيقته-  فقد ذهب إلى هذا المذهب كثير من الفقهاء-  و هو مذهب الإمامية-  و هو أنه لا يصح التنفل ممن عليه قضاء فريضة فاتته-  لا في الصلاة و لا في غيرها-  فأما الحج فمتفق عليه بين المسلمين-  أنه لا يصح الابتداء بنفله-  و إذا نوى نية النفل-  و لم يكن قد حج حجة الإسلام وقع حجه فرضا-  فأما نوافل الزكاة فما عرفت أحدا قال-  إنه لا يثاب المتصدق بها-  و إن كان لم يؤد الزكاة الواجبة-  و أما إذا حمل على مجازه-  فإن معناه يجب الابتداء بالأهم-  و تقديمه على ما ليس بأهم-  فتدخل هذه الكلمة في الآداب السلطانية و الإخوانية-  نحو أن تقول لمن توصيه-  لا تبدأ بخدمة حاجب الملك قبل أن تبدأ بخدمة ولد الملك-  فإنك إنما تروم القربة للملك بالخدمة-  و لا قربة إليه-  في تأخير خدمة ولده و تقديم خدمة غلامه-  و حمل الكلمة على حقيقتها أولى-  لأن اهتمام أمير المؤمنين ع بالأمور الدينية و الشرعية-  في وصاياه و منثور كلامه أعظم

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (38)

لا قربة بالنّوافل اذا اضرّت بالفرائض. «اگر مستحبات، واجبات را زيان رساند موجب نزديك شدن-  به خدا-  نخواهد بود.» اين سخن را ممكن است به حقيقت معنى كرد و ممكن است بر مجاز حمل كرد.

اگر آن را به حقيقت معنى كنيم بسيارى از فقيهان در مذاهب مختلف همين گونه معنى كرده ‏اند و در مذهب اماميه هم همين گونه است، يعنى انجام دادن كار مستحبى بر كسى كه قضاى واجب بر عهده اوست صحيح نيست نه در مورد نماز و نه در ديگر عبادات. در مورد حج ميان همه مسلمانان اتفاق است كه براى كسى كه مستطيع بوده و حج واجب انجام نداده است، جايز نيست حج مستحبى انجام دهد و بر فرض كه نيت مستحب كند حج او به حساب حج واجب نهاده مى‏ شود. اما در مورد زكات هيچ كس را نمى‏ شناسم كه بگويد پرداخت زكات مستحبى-  صدقه-  براى كسى كه زكات واجب را پرداخت نكرده است ثواب ندارد.

و اگر اين سخن را به مجاز معنى كنيم، معنى آن چنين است كه بايد آنچه را كه مهم است بر آنچه كه مهم نيست مقدم بدارند و در آداب دربارى و برادرانه هم همين گونه است، نظير آنكه به كسى سفارش مى‏ كنى و مى‏ گويى نبايد پيش از تعظيم و خدمت به فرزند پادشاه به حاجب تعظيم و خدمت كنى كه مقصود تو از تعظيم و خدمت تقرب به پادشاه است و در صورتى كه خدمت به غلام پادشاه را مقدم بر خدمت به پسر او قرار دهى، بديهى است كه مايه تقرب نيست.

ولى بايد سخن على عليه السّلام را حمل بر معنى حقيقى كرد كه اهتمام‏امير المؤمنين عليه السّلام در سفارشهاى خود و خطبه ‏هاى خويش بيشتر در مورد كارهاى دينى و شرعى است و امور شرع در نظرش بزرگتر است.

جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديدجلد 7 //دكتر محمود مهدوى دامغانى

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=