شرح ابن ميثم
371- و قال عليه السّلام: ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا- وَ لَا تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُولٍ عَنْكَ
المعنى
لمّا كانت محبّة الدنيا مستلزمة لاستتار عيوبها عن إدراك محبّيها كما قيل: حبّك الشيء يعمى و يصمّ. كان بغضها و الزهد فيها رافعا لذلك الستر كاشفا لما تحته من عيوبها و عوراتها فأمر بالزهد فيها لهذه الغاية المنفّرة عنها. ثمّ نفّر عن الغفلة فيها عمّا ورائها بضمير صغراه قوله: فلست بمغفول عنك، و تقدير الكبرى: و كلّ من ليس بمغفول فلا ينبغي أن يغفل عمّا يراد به.
مطابق با حکمت 391 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
371- امام (ع) فرمود: ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا- وَ لَا تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُولٍ عَنْكَ
ترجمه
«در دنيا پارسا باش، تا خداوند تو را به زشتيهاى آن آگاه سازد، و بى خبر مباش كه از تو بى خبر نيستند.»
شرح
چون علاقه به دنيا باعث پوشيده ماندن معايب آن از نظر دلبستگان به آن است، همان طورى كه گفته اند: محبّت به چيزى [انسان را] كور و كر مى سازد«». دشمنى با دنيا و پارسايى در آن باعث از بين بردن آن پوشش و ظاهر كردن عيبها و زشتيهايى است كه زير پوشش بوده است. بنا بر اين امام (ع) به خاطر همان نتيجه قابل احتراز، دستور به پارسايى در دنيا داده است آن گاه از غفلت در دنيا از ماوراى اين دنيا به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن جمله فلست بمغفول عنك، بوده و كبراى مقدر نيز چنين است: و هر چه كه غير مغفول عنه باشد، شايسته نيست كه از هدف آن غفلت شود.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده