نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 356 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)مراتب جهاد

شرح ابن‏ ميثم

356- و عن أبي جحيفة قال: سمعت أمير المؤمنين عليه السّلام يقول: أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ- الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ- فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً- قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ

المعنى

الجهاد باليد و اللسان و القلب هو إنكار المنكر بها. و إنّما كان باليد أوّل مغلوب عليه لأنّ الغرض الأوّل للعدوّ إزالة سلطان اليد و مقاومته فإذا تمكّن من ذلك كان زوال سلطان اللسان سهلا.
فإن قلت: لم قال: ثمّ بقلوبكم. و معلوم أنّ القلب لا يطّلع عليه العدوّ و لا يتمكّن من إزالة الجهاد به.

قلت: أراد أنّهم إذا غلبوا على الجهاد باليد و اللسان و طالت المدّة عليهم ألقوا المنكر و تكرّر على سمعهم و أبصارهم و قلوبهم فلم يبق إنكاره و هو معنى غلبهم عليه. و قوله: فمن لم يعرف بقلبه إلى آخره. نفّر عن ترك الخصلتين بما يلزمه من قلب أعلى التارك أسفله، و استعار لفظ القلب للانتكاس في مهاوي الردائل و دركات الجحيم. و إنّما خصّص إنكار القلب بذلك لإمكانه في كلّ وقت و خلوّه عن المضارّ المخوّفة الّتي يخشى في الإنكار باليد و اللسان.

مطابق با حکمت 375 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

356- ابو جحيفه«» مى‏گويد شنيدم: امير المؤمنين (ع) مى ‏فرمود:
أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ- الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ- فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً- قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ‏

ترجمه

«نخستين چيزى كه باعث شكست شما مى ‏شود جهاد با دست و پس از آن جهاد با زبان و بعد از آنها جهاد با دلهاتان است. پس كسى كه به دل كار شايسته را نشناخت و ناشايست را انكار نكرد، وارونه گشته و زير و زبر شده است».

شرح

جهاد با دست و زبان و دل همان انكار و ردّ منكر به وسيله آنهاست، و جهاد با دست نخستين چيزى است كه باعث شكست مى‏ شود، از اين رو هدف نخستين دشمن، از بين بردن قدرت دست و مقاومت با دست است، در صورتى كه بتواند اين كار را بكند، از بين بردن قدرت زبان سهل خواهد بود.

پس اگر بپرسى: چرا امام (ع) فرمود: «ثمّ بقلوبكم» جهاد با قلب را در آخر آورد در حالى كه معلوم است، دشمن از دل آگاه نمى‏شود، و قدرت از بين بردن جهاد به وسيله دل را ندارد.

در پاسخ مى‏گويم: مقصود امام (ع) آن است كه وقتى آنان در جهاد با دست و زبان شكست بخورند، و مدّتى بر آنها بگذرد كه امر به معروف و نهى از منكر را ترك گويند و منكر مكرّر به گوشها، چشمها و دلهايشان برخورد كند و با اين همه، انكارى به عمل نيايد، اين خود معناى شكست در جهاد با دل است.

عبارت: فمن لم يعرف بقلبه…
براى آن است كه از ترك امر به معروف و نهى از منكر برحذر دارد به دليل آن كه باعث زير و رو شدن انسان مى‏شود، و كلمه قلب را براى واژگون افتادن در گودالهاى زشتيها و دركات آتش جهنّم استعاره آورده است. و از آن رو تنها انكار قلبى را باعث چنين پى‏آمدى دانسته كه انكار قلبى هميشه ممكن است و زيان ترسناك جهاد با دست و زبان را نيز ندارد.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.