شرح ابن ميثم
276- و قال عليه السّلام: على قبر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم ساعة دفن:- إِنَّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلَّا عَنْكَ- وَ إِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلَّا عَلَيْكَ- وَ إِنَّ الْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَبَعْدَكَلَجَلَلٌ لَقَلِيلٌ
اللغة
الجلل: الأمر الهيّن و الأمر العظيم و هو من الأضداد،
المعنى
و إنّما كان الصبر غير جميل في المصيبة به صلّى اللّه عليه و آله، و الجزع عليه غير قبيح لأنّه صلّى اللّه عليه و آله أصل الدين و القدوة فيه فالجزع في المصيبة به يستلزم دوام تذكّره المستلزم لدوام ذكر أخلاقه و سننه و سيرته فكان غير قبيح من هذا الوجه، أو لأنّ المصيبة به مصيبة عظيمة و هو أعظم فائت فيستحسن الجزع عليه، و أمّا الصبر فإنّه يؤول إلى سلوانه و الغفلة عنه فكان غير جميل من هذا الوجه. و قد تعرّض لفضيلة القبح من بعض الاعتبارات و لرذيلة الحسن من وجه، و ظاهر أنّ المصاب به أعظم مصاب بأحد من الناس و أنّ كلّ مصاب بأحد من قبله أو بعده فهو سهل هيّن بالنسبة إليه. و قيل: أراد أنّ المصاب به قبله عظيم على المسلمين لحذرهم منه، و بعده كذلك لاختلال أمرهم و أمر الدين بفقده.
و الأوّل أظهر.
مطابق با حکمت 292 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
276- امام (ع) هنگامى كه پيامبر را دفن كردند، بر مزار آن بزرگوار فرمود: إِنَّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلَّا عَنْكَ- وَ إِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلَّا عَلَيْكَ- وَ إِنَّ الْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ
لغت
جلل: امر آسان و نيز امر مهم و مشكل را مى گويند، اين لغت از اضداد است.
ترجمه
«صبر خوب است مگر نسبت به تو و بى تابى بد است، مگر بر تو، و غمى كه از مصيبت تو رسيده بسى بزرگ، و غمهاى پيش از تو و بعد از تو آسان و سهل است».
شرح
اين سخن كه صبر در مصيبت آن بزرگوار ناپسند و بىتابى در مورد او، بد نيست، براى آن است كه او اصل و پيشواى ديانت است، پس بىتابى در مصيبت او باعث ادامه ياد او، و ياد او باعث يادبود هميشگى اخلاق، سنّت و روش اوست، پس به اين جهت، بىتابى ناروا نيست، و يا از آن رو كه مصيبت وى مصيبتى بزرگ و او مهمترين چيزى است كه از دست رفته است بنا بر اين بى تابى براى او خوب است و امّا صبر، چون به معنى فراموشى و از خاطر بردن اوست، پس از اين رو ناپسند است. و امام (ع) از جهتى فضيلت را ناپسند و از جهتى رذيلت را نيكو دانسته است. و بديهى است كه مصيبتى كه وارد شده بود بزرگتر از مصيبتهايى بود كه از شخص ديگرى مى رسيد، زيرا هر مصيبتى چه از افراد قبل يا بعد از او، نسبت به آن، سهل و آسان است.
بعضى گفته اند: مقصود امام (ع) آن است كه مصيبت وارده قبلا بر مسلمانان به دليل ترسشان بزرگ بوده است و پس از او نيز به دليل بر هم خوردن امر مردم و امر دين با فقدان آن بزرگوار عظيم است. امّا معناى اوّلى روشنتر و بهتر است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده