نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 253 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)عمل

شرح ابن‏ ميثم

253- و قال عليه السّلام: النَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلَانِ- عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا- قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ- يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ- فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ- وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا- فَجَاءَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ- فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً وَ مَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً- فَأَصْبَحَ وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ- لَا يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ

المعنى

لمّا كان العمل في هذه الحياة لا بدّ منه فعمل العاقل إمّا لها أو لغيرها و غيرها هو الآخرة فإذن الناس عاملان، و أشار إلى الأوّل في معرض ذمّه بقوله: قد شغلته دنياه. إلى قوله: غيره، و معنى ذلك أنّه يشتغل بتحصيل الدنيا خوف الفقر على ولده من بعده فيفنى عمره في منفعة يتخيّلها لغيره و لا يخشى الفقر الأكبر في الآخرة من الخيرات الباقية على نفسه. و ذلك ضلال مبين. و أشار إلى الثاني في معرض مدحه بقوله: و عامل. إلى قوله: فجاءه الّذي له من الدنيا: أى المكتوب له في اللوح المحفوظ من رزق و نحوه. و قوله: بغير عمل. أى للدنيا لأنّ العمل بقدر الضرورة من الدنيا ليس من العمل لها بل للآخرة و هو مقصود من الدنيا بالعرض، و بذلك يحرز حظّيه من الدنيا و الآخرة، و يكون في الدنيا ملكا بقناعته و في الآخرة بثمرة أعماله و وجاهته عند اللّه و علوّ منزلته في استعداده بطاعته المستلزم لقبول دعوته و إجابتها فيما سأل.

مطابق با حکمت 269 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

253- امام (ع) فرمود: النَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلَانِ- عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا- قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ- يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ يُخَلِّفُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ- فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ- وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا- فَجَاءَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ- فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً وَ مَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً- فَأَصْبَحَ وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ- لَا يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ‏

ترجمه

«مردم در دنيا به دو گونه عمل مى‏ كنند:

يك دسته براى دنيا كار مى‏كنند، كه آنان را دنيا به خود مشغول ساخته و از آخرت بازداشته است، مى‏ترسند فرزندانشان دچار تنگدستى شوند، ولى خود را از تنگدستى در آخرت، ايمن مى‏دانند. پس عمر خود را در راه تأمين سود ديگران مى‏گذرانند.

و دسته ديگر در دنيا براى آخرت كار مى‏ كنند، و بدون اين كه براى دنيا كار كنند آنچه از دنيا روزى آنان است مى ‏رسد، پس هر دو فايده را با هم جمع كرده و هر دو عالم را صاحب شده ‏اند، و نزد خدا آبرو دارند، و هر حاجتى از او بخواهند، روا مى‏ سازد».

شرح

در اين زندگى دنيايى، انسان ناگزير به انجام كارى است، امّا كار عاقل يا به سود دنيا و يا غير دنيا يعنى آخرت است، پس در اين صورت مردم دو دسته ‏اند:

به دسته اوّل در مقام مذمّت با اين جمله اشاره فرموده است: «قد شغلته دنياه… غيره» و معناى اين جمله آن است كه انسان از ترس تنگدستى فرزندانش پس از خود، سرگرم تحصيل دنيا مى‏ گردد، و عمر خود را در سودى كه با خيالش عايد ديگران مى‏ شود، مى‏ گذراند، و خود نيز از بزرگترين فقر در آخرت نمى‏ ترسد، و خيرات براى خود باقى نمى‏ گذارد، و اين گمراهى آشكارى است.

و به دسته دوّم در مقام ستايش با اين عبارت اشاره كرده است: و عامل… فجاءه الّذى له من الدّنيا يعنى: روزى و امثال آن كه در لوح محفوظ براى او مقدّر شده است. امّا عبارت: «بغير عمل» يعنى: براى دنيا، زيرا عمل به مقدار ضرورت از اعمال دنيا، در حقيقت عمل براى دنيا نيست، بلكه عمل براى آخرت است، و مقصود بالعرض از دنيا همين است و بدين وسيله است، هر دو بهره را از دنيا و آخرت به دست آورده است، در دنيا با قناعتى كه در زندگى دارد، و در آخرت با نتيجه اعمالش، كامياب مى‏ گردد، و آبرومندى در نزد خدا و بلندى مرتبه ‏اش در مورد آمادگى براى اطاعت خدا باعث پذيرش دعا و اجابت خواسته‏ هاى او مى‏ گردد.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.