شرح ابن ميثم
243- و قال عليه السّلام لكميل بن زياد النخعي: يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ- وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ- فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ- مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً- إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً- فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ- حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ
اللغة
الإدلاج: السير بالليل. و النائبة: المصيبة
المعنى
و أراد أنّ إدخال السرور على قلب ذى الحاجة بقضائها يجعله اللّه سببا يلطف به لقاضى الحاجة و يقيه بها من مصيبة تعرض له، و يشبه أن يكون ذلك اللطف هو إخلاص ذى الحاجة و متعلّقيه في إمداده و معونته بدعاء اللّه له و شكره و ثنائه و استجلاب قلوب الخلق بذلك له و كلّ ذلك لطف يعدّه اللّه لوقايته له و طرد المصائب عنه، و شبّه جرى ذلك اللطف إلى دفع المكروه عنه بجرى الماء في انحداره، و وجه الشبه سرعة الانحدار للدفع و الحفظ لأنّه من أمر اللّه. و ما أمرنا إلّا واحدة كلمح بالبصر، و كذلك دفع ذلك اللطف للنائبة بطرد غريبة الإبل، و وجه الشبه شدّة الطرد و الإبعاد، و باقى الفصل ظاهر.
مطابق با حکمت 257 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
243- امام (ع) به كميل بن زياد نخعى فرمود: يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ- وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ- فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ- مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً- إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً- فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ- حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ
لغات
ادلاج: حركت در شب نائبة: مصيبت
ترجمه
«كميل به خانواده خود دستور بده تا در اوقات روز در پى كسب اخلاق پسنديده و شب در پى حاجت خفتگان باشند، سوگند به آن كه شنوايى او همه آوازها را فراگير است، هيچ كسى نيست كه دلى را شاد سازد مگر اين كه خداوند به جاى آن شادى، به او لطف و مهربانى مرحمت مى كند، پسر هر گاه دچار اندوهى شود، آن لطف، همچون آب در سرازيرى به سمت آن غم و اندوه جارى شود تا آن را زايل سازد، چنان كه شتر بيگانه را دور مى سازند.»
شرح
مقصود امام (ع) آن است كه شاد كردن دل حاجتمندى با برآوردن حاجت او باعث مى شود كه خداوند آن را وسيله لطف خود نسبت به برآورنده حاجت قرار مىدهد و بدان وسيله از اندوهى كه به او رو كند، او را نگه مى دارد. و شايد، اين لطف، همان اخلاص شخص نيازمند و بستگانش، در كمك و يارى او- وسيله درخواست از خدا- و نيز سپاس و ثنا گفتن به او و دلبستگى مردم نسبت به وى باشد، و تمامى اينها لطفى است كه خداوند جهت نگهدارى از او و زدودن غمهاى او، فراهم مى آورد.
امام (ع) جريان اين لطف را به سمت برطرف كردن غم و اندوه او، تشبيه به جريان آب در سرازيرى نموده است، و وجه شبه، سرعت ريزش براى زدودن غم و نگهدارى اوست، چون اين لطف برخواسته از فرمان و امر الهى است و وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ«» و همچنين زدودن اندوه به وسيله آن لطف را تشبيه به دور ساختن شتر بيگانه از ميان شتران خودى، نموده است، و وجه شبه سرعت بر كنارى و دور ساختن است، و بقيه مطالب روشن است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده