حکمت 213 صبحی صالح
213-وَ قَالَ ( عليهالسلام )أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً
حکمت 209 شرح ابن أبي الحديد ج 19
209: أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً نظير هذا قول الشاعر-
و من لم يغمض عينه عن صديقه
و عن بعض ما فيه يمت و هو عاتب
و من يتتبع جاهدا كل عثرة
يجدها و لا يسلم له الدهر صاحب
و قال الشاعر-
إذا أنت لم تشرب مرارا على القذى
ظمئت و أي الناس تصفو مشاربه
و كان يقال أغض عن الدهر و إلا صرعك- و كان يقال لا تحارب الأيام و إن جنحت دون مطلوبك منها- و اصحبها بسلاسة القياد- فإنك إن تصحبها بذلك تعطك بعد المنع- و تلن لك بعد القساوة- و إن أبيت عليها قادتك إلى مكروه صروفها
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (209)
اغض على القذى و الالم ترض ابدأ. «بر خار و خاشاك و رنج چشم فروبند و گرنه هرگز راضى نخواهد شد.» شاعرى نظير اين سخن را چنين سروده است: هر كس از دوست خود و برخى از آنچه در اوست چشم پوشى نكند، در حالى كه خشمگين و سرزنش كننده است مى ميرد… ديگرى چنين سروده است: اگر گاهى آب را با آنكه خاشاك در آن است، نياشامى تشنه مى مانى و كدام يكاز مردم آبشخورش همواره صاف و زلال است. و گفته شده است: از روزگار چشم فرو پوش و گرنه بر زمين مى افكندت.
و گفته شده است: با روزگار ستيز مكن هر چند به خواسته خود نرسى و در قبال روزگار تسليم باش كه اگر چنين باشى پس از منع به تو خواهد بخشيد و براى تو پس از سنگدلى نرم مى شود و اگر نپذيرى تو را مجبور به تسليم در برابر ناخوشامدهايش مى كند.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى