google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
180-200 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدید

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 184 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)

حکمت 184 صبحی صالح

189-وَ قَالَ ( عليه‏السلام  )مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَع‏

حکمت 184 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 18   

184: مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ قد تقدم لنا قول شاف في الصبر و الجزع- . و كان يقال-  ما أحسن الصبر لو لا أن النفقة عليه من العمر-  أخذه شاعر فقال-

و إني لأدري أن في الصبر راحة
و لكن إنفاقي على الصبر من عمري‏

و قال ابن أبي العلاء يستبطئ بعض الرؤساء-

فإن قيل لي صبرا فلا صبر للذي
غدا بيد الأيام تقتله صبرا

و إن قيل لي عذرا فو الله ما أرى‏
لمن ملك الدنيا إذا لم يجد عذرا

 فإن قلت أي فائدة في قوله ع-  من لم ينجه الصبر أهلكه الجزع-  و هل هذا إلا كقول من قال-  من لم يجد ما يأكل ضرة الجوع- . قلت لو كانت الجهة واحدة لكان الكلام عبثا-  إلا أن الجهة مختلفة لأن معنى كلامه ع-  من لم يخلصه الصبر من هموم الدنيا و غمومها-  هلك من الله تعالى في الآخرة-  بما يستبدله من الصبر بالجزع-  و ذلك لأنه إذا لم يصبر فلا شك أنه يجزع-  و كل جازع آثم و الإثم مهلكة-  فلما اختلفت الجهة و كانت تارة للدنيا و تارة للآخرة-  لم يكن الكلام عبثا بل كان مفيدا

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (184)

من لم ينجه الصّبر، اهلكه الجزع. «هر كس را شكيبايى نرهاند، بى‏ تابى او را هلاك مى‏ كند.» سخنى كافى درباره شكيبايى و بى ‏تابى گفته شد. گفته شده است: شكيبايى چه نيكوست جز اينكه بايد از عمر بر آن خرج كرد. شاعرى اين معنى را گرفته و چنين‏ سروده است: «همانا كه خود مى‏ دانم آسايش در شكيبايى است ولى اين را كه بايد از عمر خودم بر شكيبايى هزينه كنم، چه كنم.»

ابن ابى العلاء كه انجام دادن كارى را از يكى از سالارها كند و با تأخير مى ‏ديده است يا آمدن او را دير مى ‏دانسته، چنين سروده است: «اگر به من گفته شود شكيبايى، براى كسى كه سرانجام روزگار او را به صبر مى ‏كشد صبرى نيست…» و اگر بگويى در اين گفتار آن حضرت چه فايده ‏اى نهفته است و اين نظير آن است كه كسى بگويد: «هر كس چيزى براى خوردن نيابد، گرسنگى زيانش مى‏ زند.» مى‏ گويم-  ابن ابى الحديد-  اگر جهت آن يكى مى ‏بود، همين گونه است كه مى‏ گويى و سخنى بى ‏بهره بود ولى جهت مختلف است و مقصود كلام آن حضرت اين است كه هر كس را شكيبايى از اندوه هاى اين جهانى نجات ندهد و شكيبايى را با بى ‏تابى عوض كند، آخرت او تباه مى‏ شود زيرا كسى كه شكيبايى نكند، بى‏ تابى مى‏ كند و هر كه بى‏ تابى كند، به گناه مى ‏افتد و گناه مايه هلاك و نابودى است. و چون جهت فرق مى‏ كند، يكى ناظر به امور دنيا و ديگرى ناظر به امور آخرت است، نه تنها اين سخن بى‏ بهره نيست كه بسيار هم سود بخش است.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد ۷ //دکتر محمود مهدوى دامغانى

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=