حکمت 170 صبحی صالح
170-وَ قَالَ ( عليهالسلام )تَرْكُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْمَعُونَةِ
حکمت 172 شرح ابن أبي الحديد ج 18
172: تَرْكُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ هذا حق لأن ترك الذنب هو الإحجام عنه- و هذا سهل على من يعرف أثر الذنب على ما ذا يكون- و هو أسهل من أن يواقع الإنسان الذنب ثم يطلب التوبة- فقد لا يخلص داعيه إليها- ثم لو خلص فكيف له بحصوله على شروطها- و هي أن يندم على القبيح لأنه قبيح- لا لخوف العقاب و لا لرجاء الثواب- ثم لا يكفيه أن يتوب من الزنا وحده- و لا من شرب الخمر وحده- بل لا تصح توبته حتى تكون عامة شاملة لكل القبائح- فيندم على ما قال و يود أنه لم يفعل- و يعزم على ألا يعاود معصية أصلا- و إن نقض التوبة عادت عليه الآثام القديمة- و العقاب المستحق- و لا الذي كان سقط بالتوبة- على رأي كثير من أرباب علم الكلام- و لا ريب أن ترك الذنب من الابتداء- أسهل من طلب توبة هذه صفتها- . و هذا الكلام جار مجرى المثل- يضرب لمن يشرع في أمر يخاطر فيه- و يرجو أن يتخلص منه فيما بعد بوجه من الوجوه
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (172)
ترك الذنب اهون من طلب التوبة. «رها كردن گناه آسانتر است از طلب توبه.» اين سخن حق است، زيرا رها كردن گناه يعنى باز ايستادن از انجام دادن آن و اين كار براى كسى كه اثر گناه را بشناسد و بداند سرانجام چه خواهد شد، آسان است و اين كار آسانتر از آن است كه آدمى در گناه بيفتد و سپس به جستجوى توبه برآيد، چه بسا كه انگيزه توبه پيدا نكند و بر فرض كه انگيزه آن را بيابد، چگونه ممكن است كه همه شرطهاى توبه براى او جمع شود و بر انجام دادن گناه و كار زشت پشيمان شود، آن هم نه از ترس عذاب و نه به اميد ثواب بلكه از اين جهت كه آن كار زشت است. وانگهى مثلا اگر فقط از گناه زنا كارى يا باده نوشى توبه كند، توبه اش سودى نخواهد داشت كه توبه او فقط هنگامى سود بخش خواهد بود كه توبه از همه گناهان و زشتى ها باشد و از هر گناه كه كرده است نادم باشد كه اى كاش انجام نمى داد و عزم استوار كند كه به هيچ گناهى بر نگردد، و اگر توبه اش را بشكند همه گناهان گذشته و عقابى كه بر آن مترتب است با او حساب خواهد شد نه تنها همان گناهى كه در آن مورد توبه خود را شكسته است. و اين عقيده بسيارى از متكلمان است. بنابر اين شكى باقى نمىماند كه ترك گناه به مراتب آسانتر از توبه اى است كه اين چنين باشد. و نظير آن است كه كسى در كارى كه ممكن است به خطر در افتد در آيد به اميد آنكه اگر خطرى پيش آيد سرانجام به گونهاى از آن رهايى خواهد يافت.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد ۷ //دکتر محمود مهدوى دامغانى