نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 486 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)

حکمت 478 صبحی صالح

478-وَ قَالَ ( عليه ‏السلام  )مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا

حکمت 486 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 20

486 وَ قَالَ ع: مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا-  حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا تعليم العلم فرض كفاية-  و في الخبر المرفوع من علم علما و كتمه-  ألجمه الله يوم القيامة بلجام من نار وروى معاذ بن جبل عن النبي ص قال تعلموا العلم فإن تعلمه خشية الله و دراسته تسبيح-  و البحث عنه جهاد و طلبه عبادة-  و تعليمه صدقة و بذله لأهله قربة-  لأنه معالم الحلال و الحرام و بيان سبيل الجنة-  و المؤنس في الوحشة و المحدث في الخلوة-  و الجليس في الوحدة و الصاحب في الغربة-  و الدليل على السراء و المعين على الضراء-  و الزين عند الأخلاء و السلاح على الأعداء- .

و رئي واصل بن عطاء يكتب من صبي حديثا-  فقيل له مثلك يكتب من هذا-  فقال أما إني أحفظ له منه-  و لكني أردت أن أذيقه كأس الرئاسة-  ليدعوه ذلك إلى الازدياد من العلم- .

و قال الخليل العلوم أقفال و السؤالات مفاتيحها- . و قال بعضهم-  كان أهل العلم يضنون بعلمهم عن أهل الدنيا-  فيرغبون فيه و يبذلون لهم دنياهم-  و اليوم قد بذل أهل العلم علمهم لأهل الدنيا-  فزهدوا فيه و ضنوا عنهم بدنياهم- . و قال بعضهم-  ابذل علمك لمن يطلبه و ادع إليه من لا يطلبه-  و إلا كان مثلك كمن أهديت له فاكهة-  فلم يطعمها و لم يطعمها حتى فسدت

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (486)

ما اخذ الله على اهل الجهل ان يتعلموا حتى اخذ على اهل العلم ان يعلّموا.

«خداوند از نادانان پيمان نگرفت كه بياموزند تا نخست بر عهده دانايان نهاد كه آموزش دهند.»

آموزش دادن علم واجب كفايى است و در خبر مرفوع آمده است: «هر كس دانشى بياموزد و آن را پوشيده دارد، خداوند به روز رستاخيز او را لگامى از آتش مى‏ زند.» معاذ بن جبل از قول پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل مى‏ كند كه فرموده است: «علم بياموزيد كه آموختن آن موجب بيم از خداوند و تدريس آن تسبيح و كاوش درباره آن جهاد و طلب آن عبادت و آموزش دادن آن صدقه و بخشيدن آن به اهلش مايه قربت است كه راههاى دانستن حلال و حرام و بيان راه بهشت است و مونس هنگام وحشت و يار سخنگوى در خلوت و همنشين تنهايى و دوست هنگام غربت است، راهنماى آسايش و ياور به گاه سختى و مايه زيور نزد دوستان و اسلحه در قبال دشمنان است.» واصل بن عطاء را ديدند كه حديثى را از كودكى مى‏ پرسد و مى‏ نويسد. او را گفتند: آيا كسى چون تو گفته چنين كودكى را مى‏ نويسد گفت: من خود اين حديث را از او بهتر در حفظ دارم ولى خواستم بدين گونه طعم جام رياست را به او بچشانم تا اين كار او را وادار به بيشتر فراگرفتن دانش سازد.

خليل گفته است: دانشها قفلهايى است كه پرسشها كليدهاى آن است.

يكى از حكيمان گفته است: دانش خود را براى كسى كه در جستجوى آن است بذل كن و كسى را هم كه در جستجوى آن نيست به آن فراخوان، و گرنه همچون كسى هستى كه ميوه‏اى به او داده شود كه نه خود خورد و نه به كس دهد تا تباه گردد.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.