حکمت 183 صبحی صالح
183-وَ قَالَ ( عليهالسلام )مَا اخْتَلَفَتْ دَعْوَتَانِ إِلَّا كَانَتْ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَة
حکمت 151 شرح ابن أبي الحديد ج 18
151: مَا اخْتَلَفَتْ دَعْوَتَانِ إِلَّا كَانَتْ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَةً هذا عند أصحابنا مختص باختلاف الدعوة في أصول الدين- و يدخل في ذلك الإمامة لأنها من أصول الدين- و لا يجوز أن يختلف قولان متضادان في أصول الدين- فيكونا صوابا- لأنه إن عني بالصواب مطابقة الاعتقاد للخارج- فمستحيل أن يكون الشيء في نفسه ثابتا منفيا- و إن أراد بالصواب سقوط الإثم- كما يحكى عن عبيد بن الحسن العنبري- فإنه جعل اجتهاد المجتهدين في الأصول عذرا- فهو قول مسبوق بالإجماع- . و لا يحمل أصحابنا كلام أمير المؤمنين ع على عمومه- لأن المجتهدين في فروع الشريعة- و إن اختلفوا و تضادت أقوالهم- ليسوا و لا واحد منهم على ضلال- و هذا مشروح في كتبنا الكلامية في أصول الفقه
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (151)
ما اختلفت دعوتان الا كانت احداهما ضلالة. «دو ادعا مخالف يكديگر نمى شود مگر اينكه يكى از آن دو گمراهى است.» در نظر ياران معتزلى ما اين موضوع مخصوص دو اختلاف در اصول دين است و چون امامت هم از اصول دين است، داخل در اين حكم است. بديهى است كه ممكن و جايز نيست كه دو قول متضاد در اصول دين هر دو صحيح باشد، زيرا اگر منظور از درستى مطابقت با اعتقاد در خارج است كه اين كار محال است زيرا نمىتواند چيزى هم مثبت باشد و هم منفى. مگر آنكه منظور از صحت و درستى سقوط گناه از گردن يكى باشد، همان گونه كه از عبيد بن حسن عنبرى حكايت شده است كه او اجتهاد مجتهدان را در اصول هم عذر دانسته است و اين سخن مسبوق به اجماع است، وانگهى ياران معتزلى ما اين سخن امير المؤمنين را حمل بر عموم نمى كنند زيرا اگر مجتهدان در فروع دين با يكديگر اختلاف پيدا كنند و سخنان ايشان ضد يكديگر باشد، چنان نيست كه يكى از ايشان در گمراهى باشد و اين موضوع در كتابهاى كلامى ما در اصول دين شرح داده شده است.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد ۷ //دکتر محمود مهدوى دامغانى