google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
حکمت ها شرح ابن ميثم80-100 حکمت شرح ابن میثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 103 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)

شرح ابن‏ ميثم

103- و قال عليه السّلام: «و قد توفى سهل بن حنيف الأنصارى بالكوفة بعد مرجعه معه من صفين، و كان من أحب الناس إليه: لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ قال الرضى: و معنى ذلك أن المحنة تغلظ عليه فتسرع المصائب إليه و لا يفعل ذلك إلا بالأتقياء الأبرار و المصطفين الأخيار، و هذا مثل قوله: «و قد يؤول ذلك على معنى آخر ليس هذا موضع ذكره».

اللغة

أقول: تهافت: سقط قطعة قطعة

المعنى

و ذلك مبالغة في كثرة ما يلحقه و محبّيه من المصائب و الابتلاء. و قوله: من أحبّنا فليستعدّ للفقر جلبابا: أي يهيّى‏ء له ذلك. و الجلباب مستعار لتوطين النفس على الفقر و الصبر عليه، و وجه الاستعارة كونهما ساترين للمستعدّ بهما من عوارض الفقر و ظهوره في سوء الخلق و ضيق الصدر و التحيّر الّذي ربّما يؤدّي إلى الكفر كما يستر بالملحفة، و لمّا كانت محبّتهم عليهم السّلام بصدق يستلزم متابعتهم و الاقتداء بهم و الاستشعار بشعارهم و من شعائرهم الفقر و رفض الدنيا و الصبر على ذلك وجب أن يكون كلّ محبّ لهم مستشعرا للفقر و مستعدّا له جلبابا من توطين النفس عليه و الصبر. و قد ذكر ابن قتيبة هذا المعنى بعبارة اخرى فقال: من أحبّنا فليقصر على التعلّل من الدنيا و التقنّع فيها.

قال: و شبّه الصبر على الفقر بالجلباب لأنّه يستر الفقر كما يستر الجلباب‏ البدن، قال: و يشهد بصحّة هذا التأويل ما روى أنّه عليه السّلام رأى قوما على بابه فقال: يا قنبر من هؤلاء فقال: شيعتك يا أمير المؤمنين. فقال: ما لى لا أرى فيهم سيما الشيعة.

قال: و ما سيما الشيعة قال: خمص البطون من الطوى يبس الشفاه من الظماء عمش العيون من البكاء. و قال أبو عبيد: إنّه لم يرد الفقر في الدنيا ألا ترى أنّ فيمن يحبّهم مثل ما في ساير الناس من الغنى، و إنّما أراد الفقر يوم القيامة. و أخرج الكلام مخرج الوعظ و النصيحة و الحثّ على الطاعات فكأنّه أراد من أحبّنا فليعدّ لفقره يوم القيامة ما يجبره من الثواب و التقرّب إلى اللّه تعالى و الزلفة عنده.

قال السيّد المرتضى رحمه اللّه: و الوجهان جميعا حسنان و إن كان قول ابن قتيبة أحسن. فذلك معنى قول السيّد- رضى اللّه عنه- و قد يؤوّل ذلك على معنى آخر. و ذكر القطب الراوندىّ احتمالا ركيكا لا يصلح محملا لهذا الكلام.
فلم نطوّل بذكره.

مطابق با حکمت 111 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

103- امام (ع) چون سهل بن حنيف انصارى، كه از گرامى‏ ترين اشخاص نزد آن حضرت بود، پس از بازگشت از جنگ صفين، در كوفه از دنيا رفت، امام (ع) پس از وفات او فرمود: لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ

لغت

تهافت: تكه تكه افتاد، و اين مبالغه در فزونى مصائب و گرفتاريى است كه به امام (ع) و دوستانش مى‏رسد

ترجمه

«اگر كوهى مرا دوست بدارد هر آينه از هم بپاشد».

شرح

سيد رضى مى‏گويد: معناى اين سخن آن است كه اين آزمون بر او سخت مى ‏گيرد، پس غمها بر او روآور مى‏ شوند، و اين كار نشدنى است مگر با پرهيزگاران، نيكوكاران و برگزيدگان نيك كردار، اين سخن امام (ع) مانند آن عبارت است كه فرمود: «من احبّنا اهل البيت فليستعدّ للفقر جلبابا» يعنى هر كس ما خانواده را دوست دارد بايد براى پوشيدن لباس فقر آماده شود. و بر معناى ديگرى نيز توجيه كرده‏اند كه جاى گفتار آن نيست.

عبارت: من احبّنا…
يعنى اين را براى خود مهيا سازد. و جلباب استعاره از اين است كه انسان خود را براى تهيدستى و تحمّل آن آماده سازد، و دليل استعاره آوردن آن اين است كه هر دوى اينها شخص آماده را از عوارض فقر و خودنمايى آن در بد اخلاقى، و تنگدلى و سرگردانى كه چه بسا به كفر مى‏انجامد، همچون رواندازى، مى‏ پوشانند، و چون دوستى مخلصانه اين خاندان (ع)، مستلزم پيروى و متابعت از ايشان، و به راه و روش ايشان بودن است و از جمله روشهاى ايشان فقر و ترك دنيا و صبر در برابر آنهاست، بنا بر اين لازم است دوستان ايشان نيز فقر را پيشه خود كنند و پيراهنى از آمادگى خود براى فقر و تحمل آن، براى پوشش خويش مهيّا سازند.

ابن قتيبه اين معنا را به عبارت ديگرى روايت كرده و گفته است: هر كس ما را دوست دارد بايد با كمبود و گرفتارى دنيا بسازد و قناعت را پيشه كند. و هم او گفته است: صبر بر فقر و تهيدستى را به پيراهن از آن رو تشبيه فرموده است كه فقر و تهيدستى، همچون پيراهنى بدن را مى ‏پوشاند، مى‏گويد: شاهد بر درستى‏ اين تأويل روايتى است كه از آن حضرت نقل كرده‏اند: ديد گروهى بر در خانه‏ اش ايستاده‏اند، فرمود: قنبر اينان كيستند قنبر، عرض كرد، پيروان تو يا امير المؤمنين فرمود: من در اينان سيماى شيعه بودن و پيروى را نمى‏بينم. عرض كرد: سيماى شيعه چطور است فرمود: چسبيدن شكمها به پشت از گرسنگى، خشكيدن لبها از تشنگى، كم نور شدن چشمها از گريه.

ابو عبيده مى‏گويد: مقصود امام على (ع) فقر در دنيا نيست، مگر نمى‏بينيد كه ميان دوستان ايشان كسانى مانند ديگر مردم، ثروتمندند، بلكه مقصود امام (ع) فقر در روز قيامت است، و سخن را در زمينه پند و نصيحت و تشويق بر اطاعت ايراد كرده است و گويا امام (ع) چنين فرموده است: هر كس ما را دوست دارد بايد براى فقر روز قيامتش چيزى آماده كند تا آن را به وسيله اجر و تقرب و نزديكى به خدا جبران نمايد.

سيد مرتضى- خدايش بيامرزد- فرموده است: هر دو توجيه خوب است، هر چند كه سخن ابن قتيبه خوبتر است، و همان است معناى سخن سيد رضى- خدايش از او راضى باد- و گاهى به معناى ديگر نيز توجيه مى‏ كنند.
قطب راوندى احتمال ناپسندى را داده است، كه هيچ صلاحيت براى حمل اين سخن را ندارد و ما با نقل آن، سخن را به درازا نمى‏ كشانيم.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=