۵. توصیف فرشتگان
۱۷۱٫ آفرینش فرشتگان
خلق سبحانه لاسکان سمواته ، و عمارُه الصفیح الاعلى من ملکوته ، خلقا بدیعا من ملائکته ، و ملا بهم فروح فجاجها، وحشابهم فتوق اءجوائها
خداى سبحان براى سکونت بخشیدن در آسمان ها و آبادانى بالاترین قسمت ملکوت و عظمت خویش (افلاک بلند) مخلوقاتى بدیع و نوظهور، یعنى فرشتگان را آفرید و آنها را در راه هاى گشاده آسمان ها و فضاهاى وسیع میان آنها قرار داد و همیشه میان آن ها راه هاى گشاده (۱۷۰)
۱۷۲٫ بندگى بى کسالت
من ملائکتک ، لا یساءمون من عبادتک
گروهى از فرشتگانت هستند که از بندگى تو خسته نمى شوند. (۱۷۱)
۱۷۳٫ درجه یقین فرشتگان
لم ترم الشکوک بنوازعها عزیمهُ ایمانهم ، و لم تعترل الظنون على معاقد یقینهم
انگیزه هاى امیال و شک و تردیدها، استحکام ایمان آنان را متزلزل و مختل نساخت ، گمان ها و پندارها به دژهاى محکم یقین آنان ، ازدحام و هجوم نیاورد. (۱۷۲)
۱۷۴٫ توصیف فرشتگان
انشاء هم على صور مختلفات ، و اءقدار متفاوتات ، اءولى اءجنحه تسبح جلال عزته … و منهم من هو فى خلق الغمام الدلح و فى عظم الجبال اشمخ ، و فى قتره الظلام الابهم ، و منهم من خرقت اءقدامهم تخوم الارض السفلى ، فهى کرایات بیض قد نفذت فى مخارق الهواء، و تحتها ریح هفافُه تحبسها على حیث انتهت من الحدود المتناهیهُ، قد استفر غتهم اءشغال عبادته .
خداى سبحان فرشتگان را به صورت هاى مختلف و اندازه هاى گوناگون آفریده است : (بالدارانى هستند) که همواره تسبیح جلال و عزت او را مى گویند. گروهى از آنان در میان ابرهاى پر آب و در کوه هاى مرتفع و بلند و در ظلمات تاریک قرار دارند و جمعى دیگر قدم هایشان تا قعر زمین پایین رفته و همانند پرچم هاى سفیدى دل هوا را شکافته و در زیر آن بادهایى است که به نرمى حرکت مى کنند و آنها را در جاى خویش نگه مى دارد، اشتغال به عبادت حق آن ها را از هر کار دیگرى باز داشته است . (۱۷۳)
۱۷۵٫ اراده فرشتگان در عبادت
لا تعدو عزیمه جدهم بلاده الغفلات ، و لا تنتضل فى هممهم خدائع الشهوات
سستى ناشى از عفلت ها بر اراده آن ها به کوشش در عبادت چیره نگردد و تیرهاى خدعه آلود شهوت ها و هوس ها، همت هاى آنان را آماج خود قرار ندهد. (۱۷۴)
۱۷۶٫ کم بودن طاعت ملایک
انهم على مکانهم منک ، و منزلتهم عندک ، و استجماع اءهوائهم فیک و کثره طاعتهم لک ، و قله غفلتهم عن اءمرک ، لو عاینوا کنه ما خفى علیهم منک لحقروا اءعمالهم ، و لزروا على اءنفسهم ، ولعرفوا اءنهم لم یعبدوک حق عبادتک ، و لم یطیعوک حق طاعتک
آنان با همه منزلتى که نزد تو دارند و همه وجودشان عشق به توست و با وجود فراوانى طاعتشان از تو و غافل نبودنشان از تو، اگر حقیقت آن چه را از تو بر آنان پوشیده است مشاهده کنند، بى گمان اعمال خویش را خرد شمارند و بر خویشتن خرده گیرند و دریابند که تو را چنان که سزد عبادت نکرده اند و چندان که شایسته است طاعتت ننموده اند.
۱۷۷٫ عصمت فرشتگان (۱۷۵)
و عصمهم من ریب اشبهات ، فما منهم زائغ عن سبیل مرضاته
آنان را از تردید حاصل از شبهات مصون داشت ؛ از این رو، هیچ کدام آنها از راه خشنودى خدا منحرف نمى شود.
۱۷۸٫ صفت ملایک (۱۷۶)
لم تطمع فیهم الوساوس فتقترع برینها على فکرهم
وسوسه ها طمعى در راهیابى به آنان نداشته تا با کثافت خود، فکر آنان را بکوبد. (۱۷۷)
۱۷۹٫ عبادت ملایکه
لم یتولهم الاعجاب فیستکثروا ما سلف منهم ، و لا ترکت لهم استکانه الاجال ، نصیبا فى تعظیم حسناتهم
عجب (خود بزرگ بینى و خود پسندى ) بر آنان غلبه نکرده تا آنان عبادات گذشته را زیاد محسوب کنند و احساس ناتوانى و ناچیزى در دریافت جلال خداوندى براى بزرگ بینى حسناتى که انجام مى دهند نصیبى نگذاشته است .
۱۸۰٫ فرشتگان شیفته عبادت (۱۷۸)
وصلت حقائق الایمان بینهم و بین معرفته ، و قطعهم الایقال به الى الوله اءلیه ، و لم تجاوز رغباتهم ما عنده الى ما عند غیر قد ذاقوا حلاوه معرفته ، و شربوا بالکاس الرویه من محبته
حقایق ایمان ، میان ایشان و شناخت خدا پیوند داده است و یقینشان به وجود او، آنها را شیفته و سرگشته او کرده است . شیرینى معرفت او را چشیده اند و از جام محبت او سیراب گشته اند. (۱۷۹)
۱۸۱٫ نظارت فرشتگان
اعلموا، عباد الله ! اءن علیکم رصدا من اءنفسکم ، و عیونا من جوار حکم ، و حفاظ صدق یحفظون اءعمالکم ، وعدد اءنفاسکم ، لا تسترکم منهم ظلمُه لیل داج ، و لا یکنکم منهم باب ذو رتاج
بدانید اى بندگان خدا! که دیده بانى از وجود شما و جاسوسانى از اعضاى بدن شما و نگهبانان صادقى بر شما گماشته شده اند که اعمال شما و شمار نفس هایتان را ثبت مى کنند. نه سیاهى شب تار (اعمال ) شما را از دید آنها پوشیده مى دارد و نه دروازه محکم و بسته ، شما را از آنان مخفى مى کند. (۱۸۰)
۱۸۲٫ سعى و کوشش در عبادت
لیس فى اءطباق السماء موضع اهاب ، الا و علیه ملک ساجد، اوساعت حافد، یزدادون على طول الطاعه بربهم علما، و تزداد عزه ربهم فى قلوبهم
در هیچ یک از طبقات آسمانى جایى به اندازه جاى پوستینى وجود ندارد که در آن فرشته اى در حال سجده نباشد و یا با سعى و کوشش (به دنبال کار) شتابد، با اطاعت فراوان به علم و یقین خویش مى افزایند و عزت و سلطنت پروردگار در دل هایشان افزوده مى شود. (۱۸۱)
۱۸۳٫ وصف فرشتگان الهى
جعلهم الله فیما هنالک اءهل الاءمانه على وحیه ، و حملهم اءلى المرسلین و دائع امره و نهیه
خداوند متعال آن فرشتگان را در آن جایگاه صفحات مقدس ملکوتى که هستند، امین وحى خود قرار داده و به وسیله آنان امانت هاى امر و نهى خود را بر رسولانش رسانده است . (۱۸۲)
۱۸۴٫ فرشته تحذیر
اءن لله ملکا ینادى فى کل یوم : لدوا للموت ، و اجمعوا للفناء، و ابنوا للخراب !
همانا خدا را فرشته اى دارد که هر روز ندا در مى دهد: براى مرگ بزایید و براى نابودى گرد آورید و براى ویرانى بسازید!
۱۸۵٫ داناتر از خلایق ! (۱۸۳)
هم اءعلم خلقک بک ، و اءخوفهم لک ، و اءقربهم منک ؛ لم یسکنوا الاصلاب ، و لم یضمنوا الارحام ، و لم یخلقوا من ماء مهین ، و لم یتشعبهم ریب المنون ؛ و اءنهم على مکانهم منک ، و منزلتهم عندک ، و استجماع اءهوائهم فیک ، و کثره طاعتهم لک ، و قله غفلتهم عن اءمرک ؛ لو عاینوا کنه ما خفى علیهم منک لحقروا اءعمالهم
آنها فرشتگان به تو داناتر از باقى خلایق هستند و از تو بیش از همه مى ترسند و به تو بیش از همه نزدیک اند، در پشت پدران جا نگرفته اند و در رحم هاى مادران در نیامده اند و از آب بى مقدار آفریده نشده اند و (حوادث روزگار) آن ها را پریشان نکرده است .
آنان با مقامى که در پیش تو دارند و با این که همه عشق و آروزهایشان در وجود تو جمع شده است و با وجود فزونى طاعت و عبادتشان براى تو، کمى غفلتشان از فرمانت ؛ اگر حقیقت ذات تو را که بر آنان پوشیده است مشاهد کنند اعمال خود را حقیر و کوچک شمارند. (۱۸۴)
۱۸۶٫ همیشه در رکوع و سجود
فتق ما بین السموات العلا، فملآهن اطوارا من ملائکته ، منهم سجود لا یرکعون ، و رکوع لا ینتصبون ، و صافون لا یتزایلون ، و مسبحون لا یساءمون ، لا یغشاهم نوم العیون ، و لا سهو العقول ، و لا فتره الا بدان ، و لا غفله النسیان و منهم اءمناء على وحیه ، و اءلسنه الى رسله ، و مختلفون بقضائه و اءمره ، و منهم الحفظه لعباده ، و السدنه لابواب جنابه ، و منهم الثابته فى الارضین السفل اءقدامهم ، والمارقه من الاقطار اءرکانهم ، و المناسبه لقوائم العرش اءکتافهم . ناکسه ذونه ابصارهم ، متلفعون تحته باءجنحتهم ، مضروبه بینهم و بین من دونهم حجب العزه ، و اءستار القدرُه . لا یتو همون ربهم بالتصویر، و لا یجرون علیه صفات المصنوعین ، و لا یحدونه بالاماکن ، و لا یشیرون اءلیه یشیرون اءلیه بالنظائر
خداوند آسمان هاى بلند را از هم گشود و مملو از فرشتگان گوناگون کرد، دسته اى از آن ها همیشه در سجودند و رکوع ندارند و یا در رکوع اند و قیام نمى کنند و یا در صف هایى که هرگز پراکنده نمى شوند قرار دارند و یا همواره تسبیح مى گویند و ملول نمى شوند، نه خواب به دیدگان آنها راه مى یابد و نه خطایى در خردشان و نه سستى در وجودشان و نه بى خردى و فراموشى در آن پدید مى آید و گروهى دیگر از آنان ، امینان وحى حق و زبان او به سوى پیام آوران اند و پیوسته براى رسانیدن حکم و فرمان او رفت و آمد مى کنند. گروهى دیگر از آنان نگهبان بندگان و دربانان بهشت اویند. جمعى از ایشان پاهایشان در طبقات پایین زمین ثابت و گردن هایشان از آسمان بالا گذشته و اعضاى آنها از کرانه هاى جهان بیرون رفته است و کتف هاى آنان براى حفظ پایه هاى عرش خدا آماده است و در مقابل عرش او سر را پایین افکنده اند و در زیر آن ، بال ها را به خود پیچیده اند و در میان آنان و دیگران که در مراتب پایین قرار دارند، حجاب هاى عزت و پرده هاى قدرت فاصله انداخته ، هرگز پروردگار خود را با نیروى وهم تصویر نکنند و صفات آفریدگان را براى او قائل نشوند. هرگز او را در مکانى محدود نساخته و با چشم اشاره به او نمى کنند. (۱۸۵)
۱۷۰- خطبه ۹۱٫
۱۷۱- خطبه ۱۷۱٫
۱۷۲- خطبه ۹۱٫
۱۷۳- خطبه ۹۱٫
۱۷۴- خطبه ۹۱٫
۱۷۵- خطبه ۱۰۹٫
۱۷۶- خطبه ۹۱٫
۱۷۷- خطبه ۹۱٫
۱۷۸- خطبه ۹۱٫
۱۷۹- خطبه ۹۱٫
۱۸۰- خطبه ۱۵۷٫
۱۸۱- خطبه ۹۱٫
۱۸۲- خطبه ۹۱٫
۱۸۳- حکمت ۱۳۲۳٫
۱۸۴- خطبه ۱۰۹٫
۱۸۵- خطبه ۱٫
نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیری