google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
نهج البلاغه موضوعی

نهج البلاغه موضوعی دوستى و دشمنى

بخش هفتم : دوستى و دشمنى

۶۹۵٫ برتر از نماز و روزه همه عمر
صلاح ذات البین اءفضل من عامه الصلاه و الصیام
ایجاد صلح آشتى میان دو تن ، از نماز و روزه همه عمر برتر است . (۶۸۹)

۶۹۶٫ سه دستگى دوستان و دشمنان
اءصدقاوک ثلاته و اءعداوک ثلاثه ، فاءصدقاوک : صدیقک ، و صدیق صدیقک ، و عدو عدوک . و اءعداوک : عدوک ، و عدو صدیقک ، و صدیق عدوک
دوستان تو سه دسته اند و دشمنانت نیز سه دسته اند، اما دوستانت عبارت اند از: دوستت ، دوست دوستت ، دشمن دشمنت ؛ اما دشمنانت ؛ دشمن تو، دشمن دوستت و دوست دشمن تو. (۶۹۰)

۶۹۷٫ رفتار با دشمن در عرصه نبرد
لا تقاتلو هم حتى یبداء و کم ، فانکم بحمدالله على حجه ، وتر ککم اءیاهم حتى یبدا و کم حجه اءخرى لکم علیهم . فاذا کانت الهزیمه باذن الله فلا تقتلوا مدبرا، و لا تصیبوا معورا، و لا تجهزوا على جریح . و لا تهیجوا النساء باذى . و فى خبر: (… و لا تکشفوا عوره و لا تمثلوا بقتیل )
با دشمن نجنگید تا او جنگ را آغاز کند؛ زیرا شما بحمدالله حجت دارید و این که شما آنان را بگذارید تا آغازگر جنگ باشند، حجت دیگرى است در دست شما در برابر آنان . اگر به اذن خداوند دشمن شکست خورده و فرارى شد، پشت کرده را نکشید و به آن در چنگتان گرفتار آمده است صدمه نزنید و کار زخمى را نسازید و زنان را با آزار و اذیت برنیانگیزید و در خبر آمده است : (… عورتى را کشف مسازید و کشته را مثله نسازید!) (۶۹۱)

۶۹۸٫ علاقه متقابل
لا ترغبن فیمن زهد عنک
نسبت به کسى که به تو بى علاقه است علاقه مند مباش ! (۶۹۲)

۶۹۹٫ اهمیت رفیق
سل عن الرفیق قبل الطریق
پیش از راه درباره همراه پرس و جو کن . (۶۹۳)

۷۰۰٫ دوستى با برادر
احمل نفسک من اءخیک عند صرمه على الصله .. و عند جموده على البذل … و اءیاک اءن تضع ذلک فى غیر موضعه ، اءو اءن تفعله بغیر اءهله
چون برادرت از تو ببرد خود را به پیوند با او وادار… و چون بخل ورزد از بخشش دریغ مدار… مبادا این نیکى را آن جا کنى که نباید یا درباره آن کس ‍ که نشاید. (۶۹۴)

۷۰۱٫ همه پل هاى پشت سر را خراب مکن !
اءن اردت قطیعه اءخیک فاستبق له من نفسک بقیه یرجع اءلیها اءن بدا له ذلک یوما ما
هرگاه خواستى از برادرت ببرى ، مانده اى از دوستى خود براى او بگذار که اگر روزى آن مقدار برایش آشکار شود به آن باز گردد و همه پل ها را پشت سر او خراب نکن ؛ بلکه جایى براى بازگشت او و پیوند مجدد دوستى باقى گذار). (۶۹۵)

۷۰۲٫ دوستان حضرت محمد (ص )
اءن ولى محمد صلى الله علیه و آله من اءطاع الله و اءن بعدت لحمته ، و اءن عدو محمد من عصى الله و اءن قربت قرابته !
همانا دوست و نزدیک حضرت محمد صلى الله علیه و آله کسى است که خدا را پیروى کند، هر چند پیوند نسبى اش دور باشد، و دشمن آن حضرت کسى است که خدا را معصیت کند، هر چند خویشاوندى اش نزدیک باشد(۶۹۶).

۷۰۳٫ پند و اندرز برادر
و امحض اءخاک النصیحه ، حسنه کانت اءو قبیحه ”
در پندى که به برادرت مى دهى ، زیبا باشد آن پند یا زشت ، صمیمى باش . (۶۹۷)

۷۰۴٫ هدایت دشمنان
قال فى القتال بصفین )… و اءما قولکم شکا فى اءهل الشام ! فو الله ما دفعت الحرب یوما الاو انا اطمع ان تلحق بى طائفه فتهتدى بى ت و تعشو اءلى ضوئى ، و ذلک اءحب اءلى من اءن اءقتلها على ضلالها، و اءن کانت تبوء باثامها
امام علیه السلام در جنگ صفین فرمود… امام این که گفتى : در مبارزه با شامیان در تردیدم به خدا سوگند، یک روز جنگ را به تاءخیر نیانداختم ، جز به امید این که عده اى از آنها به جمعیت ما ملحق و به وسیله من هدایت گردند و از نور من بهره مند شوند و این کار براى من بهتر است از کشتن آنان در حال گمراهى ، گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتار شوند. (۶۹۸)

۷۰۵٫ سپرى نگهدارنده !
اءیها الناس ! اءن الوفاء تواءم الصدق ، و لا اءعلم جنه اءوقى منه
اى مردم ! همانا درستى وفادارى تؤ اءم با صدق و راستگویى است و من سپرى نگهدارنده تر از راستى سراغ ندارم . (۶۹۹)

۷۰۶٫ صلح مایه آرامش
لا تدفعن صلحا دعالک اءلیه عدوک و لله فیه رضا، فان فى الصلح دعه لجنودک و راحه من همومک ، و اءمنا لبلادک ، و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحد، فان العدو ربما قارب لیتغفل فخد باالحزم ، و اتهم فى ذلک حسن الظن
اى مالک ! هرگز آشتى و صلحى که دشمن به تو پیشنهاد مى کند و رضاى خدا در آن است را رد مکن زیرا صلح مایه آسایش لشکر و آرامشى براى تو از غم ها و امنیت براى مملکت است ؛ ولى زنهار! زنهار! هر چه مى توانى پس از پذیرش صلح از دشمنت بر حذر باش ، چرا که دشمن گاهى نزدیک مى شود که غافلگیر سازد، پس دوراندیش را به کار گیر و در این مورد خوش ‍ بینى را متهم نما! (۷۰۰)

۷۰۷٫ بال محبت
من تلن حاشیته یستدم من قمه الموده
کسى که بال محبت بگستراند، محبت خویشانش ادامه خواهد یافت . (۷۰۱)

۷۰۸٫ دشمن ظالم ، یار مظلوم
قال للحسن و الحسین علیه السلام کونا للظالم خصما، و للمظلوم عونا
امام على علیه السلام به امام حسن و امام حسین علیه السلام فرمود: دشمن سرسخت ستمگر و یاور و همکار مظلوم باشید. (۷۰۲)

۷۰۹٫ واى بر ایشان !
بوسا لمن خصمه عند الله الفقراء و المساکین و السائلون و المدفوعون ، و الغارمون و ابن السبیل !
واى بر کسانى که دشمنانشان در پیشگاه خداوند فقیران و بیچارگان و محرومان از حق و ورشکستگان و در راه ماندگان باشند! (۷۰۳)

۷۱۰٫ خشنودى روز قیامت
من شنى ء الفاسقین و غضب الله ، غضب الله له و اءرضاه یوم القیامه
کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشمگین شود، خدا به نفع او خشمگین شود و روز قیامت او را خشنود سازد (۷۰۴)

۷۱۱٫ حذر از دوستى با فاجر نابکار
یا بنى ! اءیاک و مصادقه الفاجر، فانه یبیعک بالتافه
کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشمگین شود، خدا به نفع او خشمگین شود و روز قیامت او را خشنود سازد (۷۰۵)

۷۱۲٫ مصونیت از دشمن
مقاربه الناس فى اءخلاقهم اءمن من غوائلهم
هماهنگى با اخلاق مردم در موارد مشروع ایمنى و مصونیت از دشمنى و کینه هاى آنان مى باشد. (۷۰۶)

۷۱۳٫ پاس داشتن دوستى
اءعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اءعجز منه من ضیع من ظفر به منهم
ناتوان ترین مردم کسى است که از به دست آوردن برادران عاجز است و ناتوان از او کسى است که با برادران قبلى دوستى را نتواند پاس دارد و آن را ضایع کند! (۷۰۷)

۷۱۴٫ خویشاوندى اکتسابى
الموده قرابه مستفادُه
دوستى ، خویشاوندى اکتسابى است . (۷۰۸)

۷۱۵٫ گذشت بر دشمن
اءذا قدرت على عدوک فاجعل العفو عنه شکر للقداره علیه
زمانى که بر دشمنت قدرت یافتى ، با گذشت بر او، شکر این نعمت را ادا کن (۷۰۹).

۷۱۶٫ محبت و دوستى پدران
موده الاباء قرابه بین الابناء و القرابه اءلى الموده احواج من الموده الى
محبت و دوستى پدران ، خویشاوندى فرزندان است ، و خویشاوندى به مهر و محبت نیازمندتر است از مهرورزى به خویشاوندى . (۷۱۰)

۷۱۷٫ ملامت دوستانه
عاتب اءخاک بالاحسان اءلیه ، و اردد شره بالانعام علیه
دوستت را با احسان به او سرزنش کن و با انعام بر او، شرش را از خود برگردان . (۷۱۱)

۷۱۸٫ رغبت در دوستى
زهدک فى راغب فیک نقصان حظ ورغبتک فى زاهد فیک ذل نفس ‍
بى میلى نسبت به آن که به تو علاقه مند است دلیل کمى بهره تو در دوستى است و تمایل تو نسبت به کسى که به تو بى اعتناست ، سبب خوارى تو است . (۷۱۲)

۷۱۹٫ نیمى از خردمندى
التودد نصف العقل
اظهار محبت و دوستى ، نیمى از خردمندى است . (۷۱۳)

۷۲۰٫ رفاقت با رسولان الهى
بادروا باءعمالک تکونوا مع جیران الله فى داره ، رافق بهم رسله ، و اءزارهم ملائکته
با اعمال خود (از یکدیگر) پیش بگیرید تا با همسایگان خدا در خانه او باشید؛ کسانى که خداوند پیامبران خود را با آنان رفیق و همنشین کرده و فرشتگانش را به دیدار آن ها فرستاده است . (۷۱۴)

۷۲۱٫ بپرهیز از دوست احمق !
یا بنى ! اءیاک و مصادقه الاحمق ، فانه یرید اءن ینفعک فیضرک و اءیاک و مصادقه البخیل ، فانه یبعد عنک اءحوج ما تکون الیه ، و اءیاک و مصادقه الفاجز، فانه یبیعک بالتافه ، و ایاک و مصادقه الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب

فرزندم ! از دوستى با احمق بر حذر باش ؛ چرا که مى خواهد به تو سود رساند؛ اما در عوض زیان مى رساند، و از رفاقت با بخیل بپرهیز، زیرا هنگامى که به او نیازمندى از تو روى گردان مى شود، و از دوستى با فاجر (گناهکار پرده در) دورى کن ؛ چرا که تو را به اندک چیزى مى فروشد، و از دوستى با دروغ پرداز خود دارى نما؛ چرا که چون سراب است ، دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نشان مى دهد. (۷۱۵)

۷۲۲٫ فراوانى یاران
من لان عوده ، کثفت اءغصانه
کسى که ساقه وجودش نرمش دارد، دوستان و یارانش فراوان اند. (۷۱۶)

۷۲۳٫ دشمنى با پیمان شکنان
اءنا حجیج المارقین ، و خصیم الناکثین المرتابین
من استدلال کننده با منحرفان از دین هستم ؛ ولى با پیمان شکنان و شک کنندگان در حقیقت اسلام دشمنى آشتى ناپذیرم . (۷۱۷)

۷۲۴٫ نیکى و احسان
لا یزهدنک فى المعروف من لا یشکر لک ، فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشى ء منه ، و قد تدرک من شکر الشاکر اءکثر مما اءضاع الکافر، و الله یحب المحسنین
مبادا ناسپاسى افراد در برابر احسانت تو را بدان بى رغبت کند، بسا کسى که از احسان تو بهره مند نشده از کارت سپاسگزارى کند و تو از قدردانى او بیش ‍ از بى اعتنایى آن ناسپاس استفاده ببرى و خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد. (۷۱۸)

۷۲۵٫ دام محبت و دوستى
البشاشه حباله الموده
خوشرویى دام محبت و دوستى است . (۷۱۹)

۷۲۶٫ دو گروه هلاک شدند!
هلک فى رجلان : محب غال ، و مبغض قال
در راه من دو گروه هلاک شوند: دوست افراطى و دشمن کینه توز (۷۲۰)

۷۲۷٫ حسد و دوستى
حسد الصدیق من سقم المودهُ
حسد بردن بر دوست از نادرسى در محبت به اوست . (۷۲۱)

۷۲۸٫ از منافقان حذر کن !
فى خطبه یصف فیها المنافقین -: اءحذر کم اءهل النفاق ، فانهم الضالون المضلون ، والزالون المزلون ، یتلونون اءلوانا، و یفتنون افتنانا و یعمدونکم بکل عماد، و یرصدونکم بکل مرصاد، قلوبهم دویه ، و صفاحهم نقیه . یمشون الخفاء و یدبون الضراء و صفهم دواء، و قولهم شفاء، و فعلهم الداء العیاء حسده الرخاء و موکدو البلاء و مقنطو الرجاء لهم بکل طریق صریع ، و اءلى کل قلب شفیع ، و لکل شجو دموع یتقارضون الثناء، و یتراقبون الجزاء: اءن ساءلوا الحفوا، و اءن عذلوا کشفوا و اءن حکموا اءسرفوا
قد عدوا لک حق باطلا، و لک قائم ملائلا، و لک حى قاتلا، و لکل باب مفتاحا، و لک لیل مصباحا، یتوصلون اءلى الطمع بالیاس لیقیموا به اءسواقهم ، و ینفقوا به اءعلاقهم ، یقولون فیشبهون ، و یصفون فیمودهون ، قد هونوا الطریق ، و اءضلعوا المضیق ، فهم لهه الشیطان ، و حمه النیران ؛ (اءولئک حزب الشیطان ، اءلا اءن حزب الشیطان هم الخاسرون ).

امیرالمومنان علیه السلام در این خطبه منافقین را توصیف مى فرماید: از اهل نفاق بر حذر مى دارم ؛ زیرا که آنان هستند که گمراهان و گمراه کنندگان و لغزندگان و عوامل لغزش . به طور دایم در حال رنگ عوض کردن و غوطه خوردن در آشوب ها مى باشند و هدف آنان قرار دادن شما در سختى ها و حوادث سنگین است و براى شما از هر طرف کمین مى گیرند. دل هاى آنان بیمار است و چهره هاى آنان پاک نما. کار آنان حرکت هاى مخفیانه است و براى ، در پنهانى ها مى خزند وصفشان دارو است و سخنشان وعده شفا مى دهد و کارشان درد علاج ناپذیر است .

حاسدان رفاه و آسایش مردم و تقویت کننده بلا و مصیبت و نومیدکنندگان امیدواران هستند در هر راهى (که در حیات اجتماعى براى سعادت انسان هاى کشیده شده است افتاده اى را بر خاک هلاکت افکنده اند و برا منحرف ساختن هر قلبى به سوى خویش وسیله اى آماده دارند و براى هر اندوهى اشک ها در اختیار، تبادل در مدح و تعریف یکدیگر دارند و در انتظار پاداش دادن به یکدیگرند، اگر سوالى کنند اصرار ورزند و اگر کسى را ملامت کنند اسرار او را فاش سازند و اگر حکم کنند اسراف بورزند. براى هر حقى باطلى آماده دارند و براى هر واقعیت راست ، عاملى براى انحراف ، و براى هر زنده اى کشنده اى و براى هر درى کلیدى در آستین و براى هر تاریکى چراغى مهیا.

براى وصول به آنچه که طمع در آن دراند اظهار نومیدى و استغناء از آن نمایند تا بازارهاى خود را برپاى دارند و کالاى خود را به فروش برسانند، سخن مى گویند تا مردم را به اشتباه بیاندازند و توصیف مى کنند و باطل را با آن مى آرایند و یا حق را با آن تیره و زشت مى سازند. راه براى وصول به ضلالت را کج و پیچیده مى نمایند. آنان هستند گروه شیطان و شدیدترین نقطه آتش ها آنان حزب شیطان اند، بدانید حزب شیطان اند که زیانکارند. (۷۲۲)

۷۲۹٫ جایگاه زبان مومن و دل منافق
اءن لسان المؤ من من وراء قلبه و اءن قلب المنافق من وراء لسانه
قطعى است که زبان شخص با ایمان در پشت قلب او، و قلب منافق پشت زبان اوست . (۷۲۳)

۷۳۰٫ همنشینى با پیامبران
و اعلموا اءنه من یتق الله یجعل له مخرجا له مخرجا من الفتن . و نورا من الظلم ، و یخلده فیما اشتهت نفسه ، و ینزله منزل الکرامه عنده ، فى دار اصطنعها لنفسه ، ظلها عرشه ، و نروها بهجته ، و زوارها ملائکته ، و رفقاؤ ها رسله
بدانید هر کسى از خدا بترسد، خداوند براى بیرون شدن و رهایى اش از فتنه ها و گمراهى ها راهى قرار دهد و در تاریکى ها نورى و او را در آنچه که مى خواهد بهشت جاویدان سازد و در جایگاهى با کرامت نزد خود جایش ‍ دهد، در سرایى که خداوند آن را براى خویش برگزیده است و سایه آن عرش خداست و روشنایى اش جمال و سرور او و زائرانش فرشتگان او و همنشینانش پیامبران او. (۷۲۴)

۷۳۱٫ بهترین همنشین
لا قرین کحسن الخلق .
هیچ همنشینى بهتر از الخلاق خوب نیست . (۷۲۵)

۷۳۲٫ دوست واقعى
لا یکون الصدیق صدیقا حتى یحفظ اءخاه فى ثلاث : فى نکبته : و غیبته و وفاته
دوست هنگامى به حقیقت دوست است که دوستى برادر خویش را در سه حال نگاه دارد، در حال نکبت و در حال زمان غیبت ، و پس از رحلت . (۷۲۶)

۷۳۳٫ دشمن خدا
اءن اءبغض الخلائق الى الله رجلان : رجل و کله الله اءلى نفسه ، فهو جائر عن قصد السبیل ، مشغوف بکلام بدعه ، و دعاء ضلاله ، فهو فتنه لمن افتتن به ، ضال عن هدى من کان قبله ، مضل لمن اقتدى به فى حیاته و بعد وفاته ، حمال خطایا غیره رهن بخطیئته

همان خداوند دو کس را بیشتر از هر کس دیگر دشمن مى دارد: نخست مردى که خدا او را به خودش واگذار کرد۰ که به دنبال هواى نفس رود و گرد دین نگردد پس چنین کسى از راه راست منحرف و دلباخته سخنان بدعت آمیز و شیفته دعوت به گمراهى است ، پى او براى کسانى که گول سخنان وى را بخورند موجب فتنه است و خود از راه راست آنان که قبل از او بوده اند به سوى گمراهى مى کشاند، خطاها و گناهان دیگران را به گردن گرفته و خود در گرو خطاهاى خویشتن مى باشد. (۷۲۷)

۷۳۴٫ خداوند دوست خود را وا نمى گذارد!
لا تجعلن اءکثر شغلک باءهلک و ولدک فان یکن اءهلک و ولدک اءلیاء الله ، فاءن الله لا یضیع اءولیاءه ، و اءن یکونوا اءعداء لله فما همک و شغلک باءعداء الله ؟!
اکثر اشتغالت را بر خانواده و فرزندت مگذار، زیرا اگر خانوده ات دوستان خدا باشند، خداوند هرگز دوستان خود را ضایع نمى سازد و اگر دشمنان خدا باشند، چرا باید به دشمنان خدا اهمیت بدهى و خود را به آنان مشغول بسازى . (۷۲۸)

۷۳۵٫ دشمنى مردم با آنچه نمى دانند
الناس اءعدائ ما جهلوا.
مردم ، دشمن چیزى هستند که نمى دانند. (۷۲۹)

۷۳۶٫ بدترین دوستان
شر لا خوان من تکلف له .
بدترین برادران و دوستان کسى است که انسان براى او در رنج و مشقت قرار گیرد. (۷۳۰)

۷۳۷٫ دعا به رفاقت پیامبران
نسال الله منازل الشهداء. و معایشه السعداء، و مرافقه الانبیاء
از خدا مقام و منزلت شهیدان و زندگى کردن با نیک بختان و دوستى و همنشینى با پیامبران را درخواست مى کنم . (۷۳۱)

۷۳۸٫ دوستان و دشمنان على (ع )
لو ضربت خیشوم المؤ من بسیقى هذا على اءن یبغضنى ؛ و لو صببت الدنیا بجماتها على المنافق على اءن یحبنى ما اءحبنى ؛ و ذلک اءنه قضى فانقضى على لسان النبى الامى صلى الله علیه و آله ؛ اءنه قال : یا على ! لا یبغضک مؤ من و لا یحبک منافق
اگر با این شمشیرم به بینى شخص با ایمان بزنم که مرا دشمن بدارد، ندارد و اگر همه دنیا را به کیسه منافق بریزم که به من محبت بورزد هرگز نورزد، این براى آن است که قضا بر زبان پیامبر صلى الله علیه و آله جارى گشته است که فرموده : اى على ! هیچ مؤ منى عداوت به تو نورزد و هیچ منافقى به تو محبت نکند. (۷۳۲)

۷۳۹٫ دوستى افراطى
سیهلک فى صنفان : محب مفرط یذهب به الحب الى غیر الحق ، و مبغض مفرط یذهب به البغض اءلى غیر الحق ، و خیر الناس فى حالا النمط الاوسط فالزموه
به زودى درباره من دو گروه هلاک مى شوند: دوست افراط گر که محبت من او را به سوى غیر حق باطل مى کشاند و دشمن تفریط گر که عدوت با من ، او را هم به سوى غیر حق باطل مى کشاند و بهترین مردم از نظر تشخیص و وضع روحى درباره من ، صنف متوسط و معتدل است که افراط و تفریط نمى کند. (۷۳۳)

۷۴۰٫ ناتوان در مقابل دشمن
والله اءن امرا یکمن عدوه من نفسه یعرقى لحمه ، و یهشم عظمه ، و یفرى جلده ، لغظیم عجزه ، ضعیف ما ضمت علیه جوانح صدره
به خدا سوگند، کسى که به دشمن آن فرصت رابدهد که گوشتش را از استخوان جدا کند، استخوانش را بشکند، پوستش را بیرون آورد، در عاجز بودن به انتها رسیده است و هیکلش ضعیف و بى ارزش است . (۷۳۴)

۷۴۱٫ سزاوار نام دشمن
من لم یبالک فهو عدوک .
کسى که به تو بى اعتنایى مى کند، دشمن توست . (چون امر تو را اجرا نکرده است ) (۷۳۵)

۷۴۲٫ نباید خود را از دشمن ایمن پنداشت
من نام لم ینم عنه .
اگر کسى بخوابد، دشمنش نمى خوابد. (۷۳۶)

۷۴۳٫ بخشش بر دشمن
تجاوز عند المقدره و احلم عند الغضب
عصبانیت را فرو نشان و به هنگام غضب بردبار باش و آن موقع که بر دشمن دست یافتى او را ببخش . (۷۳۷)

۷۴۴٫ دستیابى به دوستى با دیگران
من ضیعه الاقرب اءتیح له الا بعد.
هر کس که نزدیکانش او را ضایع کنند، دوستى و الفت با دیگران را به دست آورد. (۷۳۸)



۶۸۹- نامه ۴۷٫
۶۹۰- حکمت ۲۹۵
۶۹۱- نامه ۱۴٫
۶۹۲- نامه ۳۱٫
۶۹۳- نامه ۳۱٫
۶۹۴- نامه ۳۱٫
۶۹۵- نامه ۳۱٫
۶۹۶- حکمت ۹۶٫
۶۹۷- نامه ۳۱٫
۶۹۸- خطبه ۵۵٫
۶۹۹- خطبه ۴۱٫
۷۰۰- نامه ۵۳٫
۷۰۱- خطبه ۲۳٫
۷۰۲- نامه ۴۷٫
۷۰۳- نامه ۲۶٫
۷۰۴- حکمت ۳۱٫
۷۰۵- حکمت ۳۱٫
۷۰۶- حکمت ۳۸٫
۷۰۷- حکمت ۱۲٫
۷۰۸- حکمت ۲۱۱٫
۷۰۹- حکمت ۱۱٫
۷۱۰- حکمت ۳۰۸٫
۷۱۱- حکمت ۱۵۸٫
۷۱۲- حکمت ۴۵۱٫
۷۱۳- حکمت ۴۵۱٫
۷۱۴- خطبه ۱۸۳٫
۷۱۵- حکمت ۳۸٫
۷۱۶- حکمت ۲۱۴٫
۷۱۷- خطبه ۷۵٫
۷۱۸- حکمت ۲۰۴٫
۷۱۹- حکمت ۶٫
۷۲۰- حکمت ۱۱۷٫
۷۲۱- حکمت ۲۱۸٫
۷۲۲- خطبه ۱۹۴٫
۷۲۳- خطبه ۱۷۶٫
۷۲۴- خطبه ۱۸۳٫
۷۲۵- حکمت ۱۱۳٫
۷۲۶- حکمت ۱۳۴٫
۷۲۷- حکمت ۳۵۲٫
۷۲۸- حکمت ۳۵۲٫
۷۲۹- حکمت ۱۷۲٫
۷۳۰- حکمت ۱۷۲٫
۷۳۱- حکمت ۴۷۹٫
۷۳۲- حکمت ۴۵٫
۷۳۳- خطبه ۱۲۷٫
۷۳۴- خطبه ۳۴٫
۷۳۵- نامه ۳۱٫
۷۳۶- نامه ۶۲٫
۷۳۷- نامه ۶۹٫
۷۳۸- حکمت ۱۴٫

نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیزی

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=