دعاهاى امام على (ع )
۱۲۵۶٫ پناه بر خدا از انحراف
اللهم انا نعوذ بک اءن نذهب عن قولک ، اءو اءن نفتتن عن دینک
بارخدایا! به تو پناه مى بریم که از گفتارت روى گردانیم ، یا از دینت منحرف شویم . (۱۲۵۰)
۱۲۵۷٫ نیانیش حضرت على (ع )
اللهم انى اعوذ بک اءن اءفتقر فى غناک ، اءو اءضل فى هداک ، اءو اءضام فى سلطانک ، اءو اءضطهد و الامر لک !
بارخدایا! به تو پناه مى برم از این که با وجود توانگرى تو، من تهیدست باشم ، یا با وجود هدایتگرى ،، در گمراهى به سر برم ، یا با آن که قدرت و پادشاهى از آن توست ، به من ستم شود، یا با آن که زمام اختیار امور در دست توست ، من مقهور و خوار گردم . (۱۲۵۱)
۱۲۵۸٫ پناه به خدا
اللهم انى اعوذ بک من اءن تحسن فى لامعه العیون علانیتى ، و تقبح فیما اءبطن لک سریرتى ، محافظا على ریاء الناس من نفسى بجمیع ما اءنت مطلع علیه منى ، فاءبدى للناس حسن ظاهرى ، و اءفضى الیک بسوء عملى ، تقربا الى عبادک و تباعدا من مرضاتک .
خداوندا! به تو پناه مى برم از این که ظاهرم را در چشم هاى مردم نیکو جلوه دهى و باطنم را در پیشگاهت زشت سازى ، و به وسیله اعمالى که تو از آنها خوب آگاهى دارى ، خوش بینى و احترامات مردم را براى خود محافظت کنم و ظاهر خوبم را براى مردم آشکار نموده و اعمال بدم را فقط تو بدانى ، تا به بندگانت نزدیک و از رضاى تو دور گردم . (۱۲۵۲)
۱۲۵۹٫ نهى از ناسزاگویى
لما سمع قوما من اءصحابه یسبون اهل الشام : انى اکره لکم اءن تکونوا سبابین ، و لکنکم لو وصفتم اءعمالهم ، و ذکرتم حالهم ، کان اءصوب فى القول ، و اءبلغ فى العذر، و قلتم مکان سبکم ایاهم : اللهم احقن دماءنا و دماءهم .
شنید که گروهى از یارانش به شامیان ناسزا مى گویند، فرمود: من خوش ندارم که شما ناسزاگو باشید، بلکه اعمال او رفتار و موقعیت (باطل ) آن ها را خاطرنشان کنید، مؤ ثر و در بیان و جهت رساتر و قانع کننده تر باشد. به جاى ناسزاگفتن به آن ها بگویید: خدایا! خون هاى ما و آنان را حفظ کن ! (۱۲۵۳)
۱۲۶۰٫ رضا و توفیق خداوندى
فى ختام کتابه الى قثم بن العباس : وفقنا الله و ایاکم لمحابه
در پایان نامه خود به قثم بن عباس : خداوند ما و شما را به آنچه مورد رضاى اوست توفیق دهاد. (۱۲۵۴)
۱۲۶۱٫ درددل امیرالمؤ منین (ع ) با خدا
اللهم انا نشکو الیک غیبه نبینا، و کثره عدونا، و تشتت اءهوائنا
خداوندا! به تو از غیبت پیامبرمان و فراوانى دشمنان و پراکندگى خواسته هایمان شکایت مى کنیم . (۱۲۵۵)
۱۲۶۲٫ طلب بخشش
اللهم اغفرلى ما تقربت به الیک بلسانى ، ثم خالفه قلبى
بارالها! بر من ببخشا آن چه را که به وسیله زبانم بر تو تقرب جستم ، سپس قلبم یا کارى که بر زبانم کرده بود مخالفت نمود. (۱۲۵۶)
۱۲۶۳٫ راهنمایى خواستن على (ع ) از خداوند
اللهم ان فههت عن مساءلتى ، اءو عمیت عن طلبتى ، فدلنى على مصالحى ، و خذ بقلبى الى مراشدى ، فلیس ذلک بنکر من هدایاتک ، و لا ببدع من کفایاتک .
خداوندا! اگر از سؤ ال کردن خود ناتوان باشم یا راه پرسیدن را ندانم ، مرا به مصالح خویشتنم راهنمایى و دلم را به سوى موارد رشدم بگردان ، این الطاف از هدایت هاى تو ناشناخته نیست و از کفایت هایى که براى مخلوقات مى نمایى شگفت انگیز نمى باشد. (۱۲۵۷)
۱۲۶۴٫ نیایش على (ع )
اءصبحت عبدا مملوکا ظالما لنفسى ، لک الحجه على و لا حجه لى . و لا اءستطیع اءن آخذ الا ما اءعطیتنى ، و لا اءتقى الا ما وقیتنى .
آن حضرت به طور فراوان نیایش با خداى مى نمود: شب را به بامداد رساندم در حالى که بنده اى ستمکار به خویشتنم . پروردگارا! من حجتى بر تو ندارم و من نمى توانم چیزى جز آنچه که تو به من عطا کرده اى بگیرم و نمى توانم خود را نگهدارى و صیانت کنم جز آنچه تو مرا صیانت کنى . (۱۲۵۸)
۱۲۶۵٫ ماءنوس ترین انس گیرندگان
اللهم انک آنس الانسین لاءولیائک ، و اءحضرهم بالکفایه للمتوکلین علیک . تشاهدهم فى سرائرهم ، و تطلع علیهم فى ضمائرههم ، و تعلم مبلغ بصائرهم . فاءسرارهم لک المکشوفه ، و قلوبهم الیک ملهوفه . ان اءوحشتهم الغربه آنسهم ذکرک ، و ان صبت علیهم المصائب لجاءوا الى الاستجاره بک ، علما باءن اءزمه الامور بیدک ، و مصادرها عن قضائک .
بارالها! تویى مانوس ترین انس گیرندگان بر دوستانت و حاضرترین آنان براى کفایت به کسانى که توکل بر تو مى نمایند، آنان را در درونشان شاهدى و بر آنان در وجدان هاى باطنیشان مطلعى و تویى که به مقدار بینایى هاى آنان دانایى .
پس رازهاى نهانى آنان براى تو آشکار و دل هایشان رابه سوى تو شیفته و بى قرار است . اگر غربت آنان را به وحشت بیاندازد، ذکر تو انیسشان گردد و اگر مصیبت هاى روزگار بر سرشان تاختن آورد، پناهندگى به تو جویند؛ زیرا مى دانند که زمام همه امور به دست تو است و صدور آن ها از مقام قضاى تو.(۱۲۵۹)
۱۲۶۶٫ حمد و سپاس خدا را سزاست !
الحمدلله المعروف من غیر رؤ یه ، و الخالق من غیر منصبه . خلق الخلائق بقدرته ، و استعبد الارباب بعزته ، و ساد العظماء بجوده .
حمد و سپاس خدا را که بى آن که دیده شود، شناخته شده و بدون رنج و زحمت آفریننده است ، موجودات را به قدرت خویش بیافرید و خداوندگاران را با عزت و اقتدار خویش به بندگى گرفت و با جود و بخشندگى خود بر بزرگان سرورى یافت . (۱۲۶۰)
۱۲۵۰- خطبه ۲۱۵٫
۱۲۵۱- خطبه ۲۱۵٫
۱۲۵۲- حکمت ۲۷۶٫
۱۲۵۳- خطبه ۲۰۶٫
۱۲۵۴- نامه ۶۷٫
۱۲۵۵- نامه ۱۵٫
۱۲۵۶- خطبه ۷۸٫
۱۲۵۷- خطبه ۲۲۷٫
۱۲۵۸- خطبه ۲۱۵٫
۱۲۵۹- خطبه ۲۲۷٫
۱۲۶۰- خطبه ۱۸۳٫
نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیزی