65 از نامه هاى امام ( ع ) به عبد اللّه بن عباس ، همين نامه با اختلاف روايت در عبارت قبلا گذشت
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْءِ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَحْزَنُ عَلَى اَلشَّيْءِ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ فَلاَ يَكُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِكَ مِنْ دُنْيَاكَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ وَ لَكِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ وَ لْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا قَدَّمْتَ وَ أَسَفُكَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ وَ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ اَلْمَوْتِ
ترجمه
« امّا بعد ، انسان با رسيدن به چيزى كه ، بايد به او مىرسيد شادمان مىشود و در مورد چيزى كه دسترسى بدان ممكن نبوده است ، اندوهگين مىگردد .
بنابر اين ، برترين چيزى كه در دنيا ، در وجود خود بدان دست مىيابى ، كمال لذّت و خوشى و يا فرونشاندن خشم نيست ، بلكه سركوب باطل و به پا داشتن حقّ است .
و بايد شادمانى تو براى كار خيرى باشد كه از پيش فرستادهاى ، و تأسّفت بر چيزى باشد كه پس از خود گذاشتهاى ، نگرانىات براى پس از مرگت باشد . »
شرح
شرح اين نامه ، جز اندكى از عباراتش قبلا گذشت .
از جمله مطالب اين نامه ، آن است كه امام ( ع ) ، ابن عبّاس را بر فضيلت پاكدامنى و بردبارى ، بدين وسيله توجّه داده است كه مبادا لذّتى از لذايذ دنيايى و يا انتقامگيرى را كه دو طرف افراط و يا تفريط است ، آن دو فضيلتى بداند كه بالاترين فضيلتى است كه عايد وى مىگردد . سپس او را متوجّه بر چيزى كرده است كه شايستگى آن را دارد تا برترين عمل دنيايى وى باشد ، يعنى فرونشاندن باطل و بر پا داشتن حقّ ، فرونشاندن باطل ، توجّه بر جهت استعمال قواى شهوت و غضب دارد ، يعنى اين كه هدف از كاربرد آنها دفع ضرر و به اندازه حاجت باشد .
و ديگر آن كه امام ( ع ) در روايت اوّل ، ابن عباس را امر كرده است بر اين كه شادمانى اش بر چيزى باشد كه از آخرت نصيب او مى گردد ، امّا در اينجا امر فرموده است تا سرور او به توشه تقوايى باشد كه براى خود از پيش فرستاده ، به عنوان مقدّمه اى براى آخرت ، و در روايت اول به ابن عباس دستور مىدهد كه افسوسش براى از دست دادن چيزى از امور اخروى باشد ، امّا در اين جا مىفرمايد : تأسفش براى چيزى باشد كه بعد از خود از اعمالى كه انجام داده است به جا مىگذارد . توفيق از جانب خداست .
ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم جلد ۵