55 از سخنان امام ( ع ) در اندرز شريح بن هانى هنگامى كه او را به سركردگى سپاه عازم شام گمارد .
اِتَّقِ اَللَّهَ فِي كُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ وَ خَفْ عَلَى نَفْسِكَ اَلدُّنْيَا اَلْغَرُورَ وَ لاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَالٍ وَ اِعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِيرٍ مِمَّا تُحِبُّ مَخَافَةَ مَكْرُوهِهِ سَمَتْ بِكَ اَلْأَهْوَاءُ إِلَى كَثِيرٍ مِنَ اَلضَّرَرِ فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً وَ لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ اَلْحَفِيظَةِ وَاقِماً قَامِعاً
لغات
نزوة : جهش ، يكباره جستن
حفيظة : خشم
واقم : كسى كه چيزى را به بدترين صورت ردّ مى كند ، مى گويند : وقمه : يعنى او را با شدت و خشم باز پس زد .
وقم : خشم گرفتن و خوار ساختن
قمع : نيز به معناى خشم گرفتن و خوار ساختن است .
ترجمه
« هر صبح و شام از خدا بترس و از دنياى فريبكار نسبت به جان خود برحذر باش ، و هرگز از او ايمن مباش .
و بدان كه اگر خود را از بسيارى چيزهايى كه دوست دارى ، به دليل ناروائى آنها ، باز ندارى ، كششهاى نفسانى زيانهاى فراوانى به تو خواهد رساند . بنابر اين جلو هواى نفست را بگير ، و به هنگام خشم ،دست ردّ بر سينه طغيان قوّه غضب بزن و آن را از خود دور كن » .
شرح
بخشى از جريان فرستادن شريح بن هانى را به همراه زياد بن نضير به سركردگى سپاه دوازده هزار نفرى كه راهى شام بودند قبلا نقل كرديم .
امام ( ع ) او را به ترس دائم از خدا امر كرده است ، و چون لازمه ترس از خدا ، انجام اعمال نيك است ، از اينرو به تفصيل آن اعمال پرداخته است ، يعنى از دنياى فريبنده نسبت به خود ، حذر كند ، و نسبت فريبكارى را از آن جهت به دنيا داده است كه دنيا وسيله مادّى فريب است .
و ديگر اين كه نبايد به هيچ وجه از طرف دنيا آسوده خاطر باشد ، زيرا كه لازمه آن غفلت از آخرت است .
آنگاه امام ( ع ) او را آگاه ساخته است بر اين كه اگر جلو نفس اماره بالسوء ، را از غرق شدن در بسيارى از خواستههاى خود نگيرد كه از پيآمدهاى نارواى آنها در هراس است و به سبب همانها در توقّفگاههاى الهى متوقّف مى شود ، و با همان خواستها در صراط مستقيم بايد حركت كند ، هواى نفس و تمايلات نفسانى او ، كم كم رشد مى كند ، تا بدانجا كه او را به ورطه هلاكت مىاندازد .
سپس سفارش و نصيحت خود را با دستور به جلوگيرى و منع هواى نفس به هنگام جهش و برآشفتگى در حال خشم ، مورد تأكيد قرار داده است . و قبلا معلوم شد كه آزاد گذاشتن هواى نفس سرچشمه همه بديهايى است كه در دنيا و آخرت عايد انسان مىشود .
ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم جلد ۵