google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
اب

استناد نهج البلاغه به امیر المومنین علی علیه السلام به قلم علامه طباطبایی

قطعیت صدور نهج البلاغه از على علیه السّلام

س ۲۵۵ خطبات نهج البلاغه از حضرت امیرالمؤ منین است ، یا از کلام سید رضى رحمه الله ؟
ج – امکان ندارد این لهجه و این نحو سخن گفتن از غیر حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام صادر شود. از صدر اسلام تاکنون علما و بزرگان دین هر کدام در اوایل کتابهاى خود، خطبه هایى ایراد نموده اند که هیچ کدام به خطبه هاى نهج البلاغه نمى رسد. لهجه نهج البلاغه بدیل ندارد، محتاج به سند هم نیست ، در برخى از موارد تک تک جملات آن برهان یقینى و استدلالى راجع به مطلبى خاص است . مثلا در خطبه اول مى فرماید:

اول الدین معرفته ، و کمال معرفته التصدیق به ، و کمال التصدیق به توحیده ، و کمال توحیده الاخلاص له .آغاز دین شناخت خدا، و کمال شناخت او تصدیق او، و کمال تصدیق او اعتقاد به یگانگى و توحید او، و کمال توحید او اخلاص و پالوده ساختن اعمال از نیت هاى غیر خدایى است .

تا اینکه مى فرماید: فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه ، و من قرنه فقد ثناه ، و من ثناه فقد جزاه ، و من جزاه فقد جهله ، و من جهله فقد اشار الیه ، و من اشار الیه فقد حده ، و من حده فقد عده … پس هر کس خداوند سبحان را توصیف کند قطعا او را قرین چیز دیگر قرار داده است ، و هر کس او را با چیز دیگر قرین گرداند حتما او را (دو) انگاشته است ، و هر کس او را دو انگارد، مسلما او را تجزیه نموده است . و هر کس او را تجزیه کند بى گمان بدو جاهل گشته است ، و هر کس بدو جاهل گردد یقینا بدو اشاره نموده است ، و هر کس بدو اشاره کند، به طور قطع او را محدود پنداشته است ، و هر کس او را محدود انگارد، قطعا او را به شماره در آورده است .
عبارت نهج البلاغه در میان عبارات دیگر همچون نور در میان تاریکى ها مى درخشد.

در اینجا از یکى از اساتید حوزه علمیه قم نقل شد که گفته است : خدا رحمت کند سید رضى رحمه الله را که این همه زحمت کشیده ، ولى خوب بود خطبه هاى آن را با سند نقل مى کرد، تا معلوم شود کدام سندش صحیح و قابل اعتماد است ، و کدام غیر صحیح ، زیرا تمام نهج البلاغه کلام حضرت امیرالمؤ منین نیست !!!) همچنین نقل شد که آن استاد درباره معناى فرمایش حضرت که مى فرماید: سلونى قبل ان تفقدونى ، فلانا بطرق السماء اعلم منى بطرق الارض (۱۰۱): (پیش از آنکه مرا از دست بدهید، از من بپرسید؛ زیرا من به راه هاى آسمان از راه هاى زمین آگاه ترم ). گفته بود: (این کلام حضرت از قبیل مبالغه است ، مانند پدرى که به پسر خود بگوید: هر چه بخواهى براى تو فراهم مى کنم .) حضرت استاد علامه طباطبائى قدس سره در پاسخ سخنان او، فقط این آیه شریفه را قرائت نمود: و من لم یجعل الله له نورا، فماله من نور. (نور: ۴۰) و هر کس که خداوند براى او نور قرار نداده باشد، نورى براى او نخواهد بود.

مدح عمر در نهج البلاغه !!!

س ۲۵۶ آیا حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام ، (عمر) را در نهج البلاغه  مدح نموده است ؟
ج – لفظ (عمر) نیست ؛ تعبیر به (فلان ) است شاید منظور از آن یکى از عمال حضرت باشد.

عمل به احکام نهج البلاغه

س ۲۵۷ آیا احکام موجود در نهج البلاغه قابل عمل است ؟
ج – بله ، در صورتى که با سایر روایات و ادله احکام سنجیده شود.

س ۲۵۸ اگر با روایت صحیح معارضه کرده چطور؟
ج – چنین مطلبى کجا در نهج البلاغه پیدا مى شود؟!

دیگر کلمات امیرالمؤ منین علیه السّلام

س ۲۵۹ آیا امیرالمومنین علیه السّلام غیر از نهج البلاغه کلمات دیگرى هم دارند؟
ج – بله ، از میان تمام صحابه که تعدادشان حدودا دوازده هزار تن است ، هیچ کدام مانند کلمات حضرت امیرالمومنان علیه السّلام را ندارند. کلمات آن بزرگوار از پر مغزى مى خواهد منفجر شود. این کتاب (غرر الحکم ) است که یازده هزار حکمت که همه آنها در پر مغزى یکتا، و مفتاح علوم کثیره است . و مثل آن ، جملات ادعیه آن حضرت است که اگر آنها هم جمع گردد، یازده هزار دیگر مى شود.

درمحضر علامه طباطبایی//محمدحسین رخشاد

منبع علماوعرفا

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=