google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
60-80 ترجمه و شرح فلسفی خطبه ها علامه جعفریشرح و ترجمه خطبه هاعلامه محمد تقی جعفری

خطبه ها خطبه شماره ۷4 (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)

متن خطبه هفتاد و چهارم

74 و من خطبة له عليه السلام

لما عزموا على بيعة عثمان 1 لقد علمتم أنّي أحقّ النّاس بها من غيري 2 ، و واللَّه لأسلمنّ ما سلمت أمور المسلمين 3 ، و لم يكن فيها جور إلاّ عليّ خاصّة 4 ، التماسا لأجر ذلك و فضله 5 ، و زهدا فيما تنافستموه من زخرفه و زبرجه 6

ترجمه خطبه هفتاد و چهارم

اين خطبه را در موقعى فرموده است كه شورى تصميم به بيعت با عثمان گرفته بود 1 شما دانسته‏ايد كه من به اين خلافت از همه شايسته‏ترم 2 و سوگند بخدا ،من به تصميم شما تسليم خواهم شد ، ماداميكه امور مسلمانان سالم بماند 3 و ظلم و جورى در امور مسلمانان روى ندهد ، مگر فقط براى من 4 اين تحمل و شكيبائى به اميد پاداش و فضل الهى 5 و اعراض از آن آرايش ظاهرى و پيرايش صورى خلافت است كه شما درباره آن به رقابت افتاده‏ايد 6 .

تفسير عمومى خطبه هفتاد و چهارم

2 لقد علمتم أنّى أحقّ النّاس بها من غيرى ( شما دانسته ‏ايد كه من به اين خلافت از همه شايسته ‏ترم ) .

در آن هنگام كه على ( ع ) فرياد مي زند كه شما مي دانيد كه من به خلافت از همه شايسته‏ ترم ، حتى يك نفر براى اعتراض دهان باز نمى ‏كند .

ولى عمل آنان غير از علمشان بود . اينكه بعضى از تحليل‏گران صاحبنظر مي گويند : در مسئله زمامدارى آن دوران تناقض‏هائى ديده ميشوند كه قابل برطرف شدن نيستند ، گفتاريست صحيح . براى اثبات صحت اين گفتار دلايلى فراوان در تاريخ ثبت شده است . از جمله آن دلايل همين سخنانى است كه امير المؤمنين در اين مقام مي فرمايد : شما ميدانيد . چه چيز را ؟ اين حقيقت را كه من براى خلافت از همه شايسته ‏ترم .

مقصود از خلافت چيست ؟ مقصود مديريت مادى و روحى انسانها در مجراى « حيات معقول » كه قرآن آن را « حيات طيبه » ناميده است . پيامبر عظيم الشأن اسلام اين مديريت را بعهده داشته است . اين مديريت ، رياست كسرى و قيصرها نبوده است ، بلكه قيام به وظيفه بحركت درآوردن مردم از لجن‏زار جهل و سقوط در منجلاب هوى و هوسهاى حيوانى و ظلمت‏هاى فقر و خودكامگى و خودستيزى بوده است . آيا مردم آن دوران شايستگى امير المؤمنين ( ع ) براى قيام بچنين وظيفه بزرگ را ميدانستند .

آرى ميدانستند . نتيجه اين دانستن چه بوده است ؟ نشستن و تماشا كردن ؟ نه هرگز ، زيرا اگر چنين بود ، قابل تأويل و تفسير بود ، ولى متأسفانه وقتى كه تن به سلطنت معاويه و عوامل بوجود آورنده آن ميدهند ، در حقيقت بدون اينكه كمترين ارزشى به علم خود درباره شايستگى انحصارى امير المؤمنين بدهند ، با كمال آسودگى خاطر يا براى آسوده كردن خاطر خود از آن علم ، كه هم در اين دنيا خصم بى ‏امان آنان بوده و هم در آخرت مبدل به عذاب شديد الهى خواهد شد ، به قضا و قدر الهى تمسك مي كردند خوب ، چه مي شود كرد ؟

قضا و قدر چنين است كه امير المؤمنين نبايد به انجام وظيفه الهى خود قيام كند قضا و قدر اين معجزه را در مغز اين نابكاران بوجود ميآورد كه ظلمت بر نور برترى پيدا ميكند و باطل بر حق ترجيح داده ميشود 3 ، 4 ، 5 ، 6 و و اللَّه لأسلّمنَّ ما سلمت أمور المسلمين و لم يكن فيها جور إلاّ علىّ خاصَّة التماسا لأجر ذلك و فضله و زهدا فيما تنافستموه من زخرفه و زبرجه ( من به تصميم شما تسليم خواهم شد ، ماداميكه امور مسلمانان سالم بماند و ظلم و جورى در امور مسلمانان روى ندهد مگر فقط براى من . اين تحمل و شكيبائى به اميد پاداش و فضل الهى و اعراض از آن آرايش ظاهرى و پيرايش صورى خلافت است كه شما درباره آن به رقابت افتاده ‏ايد ) .

اسلام را منحرف مكنيد و به انسانها ستم مورزيد ، من از دست دادن حق خود را كه فقط ظلم بر شخص من باشد ، تحمل ميكنم .

خلافت و زمامدارى ‏اى كه شما تا حد شور و عشق بر آن علاقه مي ورزيد ، براى من بى ‏ارزش‏تر از يك لنگه كفش وصله‏ دار است . اگر اين حق را كه از آن من است و همه شما مي دانيد كه اين ادعاى من حق است ، از من سلب كنيد كه قطعا تعدى و ستم بر من است ، تحمل مي كنم و سكوت مي كنم ، و اما اگر اسلام را منحرف كنيد و ستمى بر مسلمانان روا بداريد ، اين يك حق الهى است كه سكوت نكنم و برخيزم و از انحراف اسلام و ستمى كه بر مسلمانان وارد شود جلوگيرى نمايم .

صحت اين مدعاى امير المؤمنين و عمل بآن را تاريخ بخوبى و وضوح كامل در اختيار ما گذاشته است . اين انسان كامل است و ماكياوليست‏ها نبايد و بلكه نمي توانند طعم گفتار و رفتار اين انسان كامل را بفهمند و كسانى كه اصرار دارند كه اينگونه مسائل را طورى مطرح سازند كه ماكياوليست‏ها هم بپذيرند و آنرا امضاء كنند ، خود آگاه يا ناخود آگاه خودشان را فريب ميدهند . و ضمنا با اين كار بيهوده رسميتى براى اظهار نظر ماكياوليست‏ها در اينگونه مسائل ميدهند كه آرى ، شما هم ميتوانيد در اين مسائل اثبات و نفى كنيد و انسانها هم ميتوانند با اثبات و نفى شما بمقام والاى تكامل موجودات جنگلى نائل آيند

شرح وترجمه نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری  جلد۱۱

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=