نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 131 صبحي صالح (ترجمه عبدالمحمد آیتی) نکوهش و وصف دنیا

۱۳۱-وَ قَالَ ( علیه‏السلام )وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا یَذُمُّ الدُّنْیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْهَا أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَهُ عَلَیْکَ

مَتَى اسْتَهْوَتْکَ أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ وَ کَمْ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ

تَبْتَغِی لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ‏ الْأَطِبَّاءَ غَدَاهَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ دَوَاؤُکَ وَ لَا یُجْدِی عَلَیْهِمْ بُکَاؤُکَ لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِطَلِبَتِکَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْیَا نَفْسَکَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ

إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَهٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَهٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا

مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِکَهِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَهَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّهَ
فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَیْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ

رَاحَتْ بِعَافِیَهٍ وَ ابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَهٍ تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً وَ تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاهَ النَّدَامَهِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا

شماره حکمت براساس نسخه صبحی صالح

حکمت 126 دکتر آیتی:

وقتى كه شنيد مردى دنيا را نكوهش مى ‏كند، چنين فرمود: اى كسى كه دنيا را نكوهش مى ‏كنى و حال آنكه فريفته نيرنگهاى او هستى و به دروغهايش دلباخته‏اى. آيا هم فريفته دنيا هستى و هم نكوهشش مى ‏كنى آيا تو او را گناه كار مى‏ شمارى يا او تو را گناه كار مى‏ شمارد

اين دنيا از كى عقل از سرت ربود و سرگردانت نمود از كى فريبت داد آيا به جايى كه پدرانت به خواب مرگ رفته‏ اند و پوسيده ‏اند تو را فريفته يا به آنجا كه مادرانت در خاك سرد غنوده ‏اند چه بيمارانى را، با دستهايت تيمار داشتى و چه دردمندانى را پرستارى كردى.

برايشان شفا طلبيدى و از پزشكان، اوصاف بيماريشان را پرسيدى. نه داروى تو بى ‏نيازشان كرد نه گريه ‏هايت سودشان بخشيد. نه ترس تو فايدتى در بر داشت نه به خواست خود رسيدى و نه، به نيروى خويش، بيمارى از آنان دور ساختى. دنيا، براى تو از او نمونه ‏اى ساخت كه مرگ او مرگ تو را ماند.

دنيا براى كسى كه گفتارش را راست انگارد، سراى راستى است و براى كسى كه حقيقت آن را دريابد، سراى عافيت است و براى كسى كه از آن براى آخرتش توشه برگيرد، سراى توانگرى است و براى كسى كه از آن پند پذيرد، سراى اندرز و موعظه است.

دنيا نمازگاه دوستان خداست، مصلاى ملايكه خداست، محل نزول وحى خداست، بازارگاه دوستان خداست كه در آن كسب رحمت كنند و سودشان بهشت است.

پس چه كسى دنيا را نكوهش مى‏ كند، در حالى كه، دنيا خود نداى فراق در داده و خود و اهل خود را به نيستى هشدار داده محنت و بلايى را كه خود بدان گرفتار است، نمونه محنتها و بلاهاى آخرت گردانيد و به شادمانى خود آنان را به شادمانى آخرت راه نمود

شب با تندرستى گذشت و بامدادان در سختى فراز آمد. هم ترغيب كند و هم بترساند، هم بيم دهد و هم هشدار.

پس، فردا كه روز پشيمانى است، گروهى نكوهشش كنند و جمعى در قيامت بستايندش. زيرا دنيا به يادشان آورد و آنان نيز به ياد آورند، با آنان سخن گفت، سخنش را راست شمردند. اندرزشان داد اندرزش را پذيرا آمدند.

ترجمه عبدالمحمد آیتی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.