شرح ابن ميثم
95- و قال عليه السّلام: إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ- وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ- فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا- وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا- كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ- وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ
المعنى
استعار لفظ العدوّ لهما باعتبار ما بينهما من البعد لطالبهما، و ظاهر كونهما سبيلين مختلفين. و من لوازم ما بينهما من العداوة و الاختلاف كون المحبّ لإحديهما مبغضا للاخرى. ثمّ شبّههما بالمشرق و المغرب و وجه الشبه تباينهما و اختلافجهتيهما، و شبّه الطالب لهما بالماشي بينهما و وجه الشبه قوله: كلّما قرب. إلى آخره فإنّ الطالب للدنيا بقدر توجّهه في طلبها يكون غفلته على الآخرة و انقطاعه عنها و كلّما أمعن في تحصيلها ازداد غفلة و بعدا عن الآخرة و بالعكس كالماشي إلى حد جهتى المشرق و المغرب. ثمّ شبهّهما بعد ذلك بالضرّتين و وجه الشبه أيضا أنّ لقرب من إحداهما يستلزم البعد عن الاخرى كالزوج ذي الضرّتين.
مطابق با حکمت 103 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
95- امام (ع) فرمود: إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ- وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ- فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا- وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا- كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ- وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ
ترجمه
«دنيا و آخرت دو دشمن ناسازگارند، و دو راه مخالفند، بنا بر اين كسى كه دوستدار دنيا باشد و به آن دل ببندد، با آخرت دشمن و با آن در ستيز است، و آن دو مانند مشرق و مغربند، كسى كه ما بين آنها راه مى رود هر چه به يكى نزديك شود از ديگرى دور مى شود، و آن دو، پس از اين اختلافها به دو زن هوو مى مانند.»
شرح
كلمه: (العدوّ) دشمن را- از جهت فاصله اى كه ما بين دنيا و آخرت وجود دارد- براى آنها استعاره آورده است، و امّا اين كه دنيا و آخرت دو راه مخالفند، واضح و روشن است. و لازمه وجود دشمنى و اختلاف بين دنيا و آخرت آن است كه دوستدار يكى از آنها دشمن ديگرى باشد.
آن گاه امام (ع) دنيا و آخرت را به مشرق و مغرب تشبيه كرده است، وجه شبه مباينت آنها و اختلاف جهت آنهاست، و طالب دنيا را به كسى تشبيه كرده كه ما بين مشرق و مغرب در حركت است، وجه شبه عبارت: كلما قرب… است زيرا طالب دنيا به هر مقدار در طلب دنيا همّت گمارد به همان نسبت از آخرت غافل مى ماند و از آن دور مىافتد، و هر چه در كسب دنيا بيشتر بينديشد، غفلت و دورىاش از آخرت افزون مى گردد و بالعكس، همانند رهروى كه به يكى از دو جهت مشرق و مغرب حركت مىكند. و پس از آن، دنيا و آخرت را به دو هوو تشبيه كرده است وجه شبه نيز اين است كه هر چه به يكى از هووها نزديك شود، همچون مرد دو زنه از زن ديگر دور مى گردد.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده