حکمت 92 صبحی صالح
92-وَ قَالَ ( عليهالسلام )أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَان
حکمت 88 شرح ابن أبي الحديد ج 18
88: أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ- وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ هذا حق لأن العالم إذا لم يظهر من علمه- إلا لقلقة لسانه من غير أن تظهر منه العبادات- كان عالما ناقصا- فأما إذا كان يفيد الناس بألفاظه و منطقه- ثم يشاهده الناس على قدم عظيمة من العبادة- فإن النفع يكون به عاما تاما- و ذلك لأن الناس يقولون- لو لم يكن يعتقد حقيقة ما يقوله- لما أدأب نفسه هذا الدأب- . و أما الأول فيقولون فيه- كل ما يقوله نفاق و باطل- لأنه لو كان يعتقد حقيقة ما يقول لأخذ به- و لظهر ذلك في حركاته فيقتدون بفعله لا بقوله- فلا يشتغل أحد منهم بالعبادة و لا يهتم بها
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (88)
اوضع العلم ما وقف على اللسان، و ارفعه ما ظهر فى الجوارح و الاركان. «فرو مايه ترين علم آن است كه زبانى باشد و بلندترين آن چيزى است كه در دل و جان ظاهر مى شود.» اين موضوع كاملا بر حق و درست است زيرا هر گاه علم عالم فقط در حد گفتن به زبان باشد و عبادت و عملى از او آشكار نشود، آن شخص دانشمندى ناقص است. اما هر گاه مردم را با زبان و سخنان بهره رساند و مردم او را در حال عبادت استوار ببينند بهره اش تمام تر و عامتر خواهد بود و مردم مى گويند: اگر به آنچه مى گويد به حقيقت معتقد نباشد، خود را در عبادت به چنين زحمتى نمى اندازد.
و حال آنكه در مورد نخست مردم مى گويند: آنچه مى گويد نفاق آميز و ياوه است كه اگر به راستى به آنچه مى گويد معتقد بود، پاى بند گفته خود مى شد و در اعمال و حركات او ظاهر مى شد. به هر حال مردم به كردار شخص اقتدا مى كنند نه به گفتار و در غير اين صورت هيچ يك از مردم به عبادت سرگرم نمى شود و اهتمامى به آن نمى ورزد.
جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديدجلد 7 //دكتر محمود مهدوى دامغانى