google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
80-100 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدید

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 83 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)

حکمت 86 صبحی صالح

86-وَ قَالَ ( عليه‏السلام  )رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ

حکمت 83 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 18   

83: رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ-  وَ يُرْوَى مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ إنما قال كذلك لأن الشيخ كثير التجربة-  فيبلغ من العدو برأيه-  ما لا يبلغ بشجاعته الغلام الحدث غير المجرب-  لأنه قد يغرر بنفسه فيهلك و يهلك أصحابه-  و لا ريب أن الرأي مقدم على الشجاعة-  و لذلك قال أبو الطيب- 

الرأي قبل شجاعة الشجعان
هو أول و هي المحل الثاني‏

فإذا هما اجتمعا لنفس مرة
بلغت من العلياء كل مكان‏

و لربما طعن الفتى أقرانه
بالرأي قبل تطاعن الأقران‏

لو لا العقول لكان أدنى ضيغم‏
أدنى إلى شرف من الإنسان‏

و لما تفاضلت الرجال و دبرت
أيدي الكماة عوالي المران‏

 و من وصايا أبرويز إلى ابنه شيرويه-  لا تستعمل على جيشك غلاما غمرا ترفا-  قد كثر إعجابه بنفسه و قلت تجاربه في غيره-  و لا هرما كبيرا مدبرا قد أخذ الدهر من عقله-  كما أخذت السن من جسمه-  و عليك بالكهول ذوي الرأي- .

و قال لقيط بن يعمر الإيادي في هذا المعنى- 

و قلدوا أمركم لله دركم
رحب الذراع بأمر الحرب مضطلعا

لا مترفا إن رخاء العيش ساعده‏
و لا إذا عض مكروه به خشعا

ما زال يحلب هذا الدهر أشطره
يكون متبعا طورا و متبعا

حتى استمر على شزر مريرته‏
مستحكم الرأي لا قحما و لا ضرعا

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (83)

رأى الشيخ احبّ الىّ من جلد الغلام. و يروى: «من مشهد الغلام» «تدبير پير در نظر من دوست داشتنى ‏تر و بهتر از چابكى جوان است و روايت شده است از حضور جوان در كارزار.» اين سخن را از اين جهت فرموده است كه پير داراى تجربه است و با رأى و انديشه خود دشمن را چنان از پاى در مى‏آورد كه جوان كم سن و سال و بى تجربه در پناه دليرى خود نمى‏تواند به آن برسد. چه بسا كه جوان كار ناآزموده به خود شيفته گردد و خود و يارانش را به هلاكت اندازد، و شك نيست كه رأى و انديشه مقدم بر دليرى است. بدين سبب ابو الطيب متنبى چنين سروده است: «جايگاه انديشه مقدم بر دليرى دليران است، انديشه نخست و دليرى در مرتبه دوم است، هر گاه آن دو براى نفس نيرومندى جمع شود، به تمام برترى مى‏ رسد، چه بسا كه جوانمرد هماورد خويش را پيش از نيزه زدن هماوردان با انديشه نيزه مى‏زند…» از جمله سفارش هاى خسرو پرويز به پسرش شيرويه اين است كه بر سپاه خود نوجوان شيفته و آسايش پرورده را فرمانده مساز كه تجربه او در مورد ديگران اندك و شيفتگى او به خودش بسيار است، و پير سالخورده شكسته حال را هم كه روزگار همان گونه كه از لحاظ جسمى او را فرسوده كرده، عقل او را هم گرفته است بر فرماندهى سپاه مگمار و بر تو باد به گماشتن ميان سالان خردمند و با انديشه.

جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديدجلد 7 //دكتر محمود مهدوى دامغانى

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=