شرح ابن ميثم
16- و قال عليه السلام : قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ- وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ
المعنى
أراد بالهيبة الخوف من المقابل. و ظاهر أنّ ذلك يستلزم عدم قضاء الحاجة منه و الظفر بالمطلوب لعدم الانبساط في القول معه و هو معنى اقترانها بالخيبة، وكذلك الحياء بالحرمان لاستلزام الحياء ترك الطلب و التعرّض له. و هو تنفير عن الهيبة و الحياء المذمومين. ثمّ أمر بانتهاز فرص الخير: أى المبادرة إلى فعله عند حضور وقت إمكانه، و رغّب في ذلك بضمير صغراه قوله: الفرصة تمرّ مرّ السحاب: أى أنّها سريعة الزوال، و تقدير الكبرى: و كلّما كان كذلك فواجب أن يبادر إليه و يغتنم وقت إمكانه.
مطابق با حکمت 21 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
16- امام (ع) فرمود: قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ- وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ
ترجمه
«ترس قرين زيان، و شرم همراه نوميدى است، و فرصت هم چون ابر گذرا مى گذرد، پس فرصتهاى خوب را غنيمت شمريد».
شرح
مقصود امام (ع) از هيبت، ترس از طرف مقابل است. بديهى است كه ترس مانع برآورده شدن حاجت و رسيدن به هدف است، چون با روى باز سخن گفته نمىشود، و معناى نزديكى ترس با زيان هم همين است و هم چنين، شرم با نااميدى به دليل همراهى شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نكردن آن، اين سخن براى برحذر داشتن از ترس و شرم كه هر دو نكوهيدهاند، مىباشد.
آن گاه به غنيمت شمردن فرصتهاى خوب فرمان داده، يعنى در موقع به دست آمدن فرصت، هر چه زودتر كار را بايد انجام داد. و به وسيله قياس مضمرى ما را بدين كار واداشته است كه صغراى آن عبارت «فرصت، همانند ابر گذرا مىگذرد» است يعنى: براستى فرصت زودگذر است، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر كارى كه آن طور باشد، بايد به سوى آن شتافت و زمان امكان آن را غنيمت شمرد».
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده