شرح ابن ميثم
62- و قال عليه السّلام: لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً
المعنى
الجهل إمّا بسيط و هو طرف التفريط من فضيلة و يسمّى غباوة و إمّا مركّب و هو طرف الإفراط منها و ذلك أنّ الجاهل جهلا مركّبا قد بالغ في طلب الحقّ و حصل من اجتهاده على شبهة غطت عين بصيرته من إدراكه مع جزمه بأنّها برهان أصاب به الحقّ، و قد يسمّى هذا الطرف جربزة فكان أبدا على أحد الوجهين، و بحسب جهله يكون حاله في أفعاله و أقواله على أحد طرفي الإفراط و التفريط.
مطابق با حکمت 70 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
62- امام (ع) فرمود: لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً
ترجمه
«شخص نادان جز در يكى از دو حالت تندروى و يا كندروى مشاهده نمى شود».
شرح
جهل يا جهل بسيط است كه همان طرف كندروى از فضيلت و به كودنى موسوم است. و يا جهل مركب است كه همان طرف تندروى است.
توضيح آن كه نادانى كه در جهل مركب است، گاهى در پيگيرى از حق زيادهروى مىكند و در نتيجه تلاش پردهاى جلو چشم بصيرت او پديد مىآيد كه او با قطع بر اين كه اين دليل رسيدن وى به حق است، از دريافت حق و حقيقت باز مى ماند. كه گاهى اين طرف را جربزه مى نامند و همواره چنين فردى در يكى از دو طرف است و به اندازه نادانىاش حالت وى در تمام رفتارها و گفتارها بر يكى از دو سمت: تندروى يا كندروى است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده