شرح ابن ميثم
58- و قال عليه السّلام: فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَيْرِ أَهْلِهَا
المعنى
فغير أهلها هم اللئام و محدثو النعمة و ساقطوا الاصول، و إنّما كانت أهون لأنّ فوتها يستلزم غمّا واحدا و أمّا طلبها إلى غير أهلها فإنّها لا تحصل غالبا فيستلزم غمّ فوتها ثمّ ثقل الاستنكاف و الندم من رفعها إليهم ثمّ غمّ ذلّ الحاجة إلى اللئام و له ألم عظيم كما قال: الموت أحلى من سؤال اللئام. ثمّ غمّ ردّهم لها. و هى غموم أربعة. و كذلك إن قضيت كان فيها غمّ ثقل الاستنكاف ثمّ ذلّ الحاجة اليهم فكان فوتها أهون على كلّ حال. و هذا الكلمة تجذب إلى فضيلتى القناعة و علوّ الهمّة.
مطابق با حکمت 66 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
58- امام (ع) فرمود: فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَيْرِ أَهْلِهَا
ترجمه
«از دست رفتن حاجت، آسانتر از درخواست آن، از كسى است كه نا اهل است».
شرح
مقصود از نااهل، فرومايگان و تازه به نعمت رسيدههاى بىريشهاند، از آن رو دست نيافتن به حاجت آسانتر است كه از دست رفتن حاجت يك غصّه است، اما درخواست از نااهلان كه غالبا بىنتيجه است، علاوه بر غم از دست رفتن حاجت، موجب تحمّل سنگينى خوددارى طرف از برآوردن حاجت و پشيمانى از عرض حاجت به آنان و همچنين غم ذلت حاجتمندى نسبت به فرومايگان مى شود همان طور كه [جاى ديگر] فرموده است: «مرگ گواراتر از درخواست از فرومايگان است». و بعد از همه اينها غم آنست كه اينان حاجات را برنمىآورند، كه اينها چهار نوع غم و اندوهند. و همين طور اگر حاجت برآورده شود، باز هم، غم سنگينى خودخواهى طرف، به علاوه ذلّت عرض حاجت بديشان، بنا بر اين- به هر حال- از نرسيدن به حاجت آسانتر است. اين سخن باعث جذب دو فضيلت قناعت و بلند همّتى است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده