حکمت 477 صبحی صالح
477-وَ قَالَ ( عليه السلام )أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ
حکمت 485 شرح ابن أبي الحديد ج 20
485 وَ قَالَ ع: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهَا عظم المصيبة على حسب نعمة العاصي- و لهذا كان لطم الولد وجه الوالد كبيرا- ليس كلطمة وجه غير الوالد- . و لما كان البارئ تعالى أعظم المنعمين- بل لا نعمة إلا و هي في الحقيقة من نعمه و منسوبة إليه- كانت مخالفته و معصيته عظمة جدا- فلا ينبغي لأحد أن يعصيه في أمر و إن كان قليلا في ظنه- ثم يستقله و يستهين به- و يظهر الاستخفاف و قلة الاحتفال بمواقعته- فإنه يكون قد جمع إلى المعصية معصية أخرى- و هي الاستخفاف بقدر تلك المعصية- التي لو أمعن النظر لعلم أنها عظيمة- ينبغي له لو كان رشيدا أن يبكي عليها الدم فضلا عن الدمع- فلهذا قال ع أشد الذنوب ما استخف بها صاحبها
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (485)
و قال عليه السّلام: اشدّ الذنوب ما استخف بها صاحبها.
و آن حضرت فرمود: «سخت ترين گناهان، گناهى بود كه گنهكار آن را سبك شمارد.»
بزرگى مصيبت معصيت به ميزان برخوردارى گنهكار از نعمت كسى است كه نسبت به او گناه مى ورزد و به همين سبب سيلى زدن فرزند به چهره پدر در بزرگى گناه قابل مقايسه با سيلى زدن به چهره ديگرى نيست.
و چون بارى تعالى بزرگترين نعمت دهندگان است بلكه هيچ نعمتى نيست مگر اينكه در حقيقت از نعمتهاى خداوندى است و همه نعمتها منسوب به اوست، بنابراين مخالفت با خداوند و انجام دادن معصيت به راستى بزرگ است و براى هيچ كس سزاوار نيست كه در كارى هر چند در گمان او كوچك باشد معصيت كند، وانگهى آن را اندك و بى ارزش بداند و اين موضوع را آشكار كند و به آن گناه اعتنا نكند كه در اين صورت علاوه بر گناه مرتكب گناهى ديگر هم شده است كه همان بىاعتنايى به اهميت آن است، و حال آنكه اگر امعان نظر كند مى داند كه آن كارى بزرگ است چندان كه اگر خردمند باشد بايد بر آن به جاى اشك خون گريه كند. به همين سبب است كه امير المؤمنين عليه السّلام فرموده است: «سخت ترين گناهان، گناهى بود كه گنهكار آن را سبك شمارد.»
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى