شرح ابن ميثم
46- و قال عليه السّلام: السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً- فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ
اللغة
التذمّم: الاستنكاف.
المعنى
و السخاء: عبارة عن ملكة بذل المال لمن يستحقّه بقدر ما ينبغي ابتداءا عن طيب نفس و حسن المواساة لذوى الحاجة منه و بهذا الرسم يتبيّن أنّ ما كان من البذل عن مسئلة فخارج عن رسم السخاء. و ذكر له سببين: أحدهما: الحياء من السائل أو من الناس فيتكلّف البذل لذلك. الثاني: الاستنكاف ممّا يصدر من السائل من لجاج أو مسبّة بالبخل و نحوه.
مطابق با حکمت 53 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
46- امام (ع) فرمود: السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً- فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ
لغات
تذمّم: خوددارى از نكوهش سخاء: ملكه بذل مال به كسى كه مستحق است به مقدارى كه شايسته است، آن هم بدون مقدمه و از روى ميل قلبى و با رعايت برابرى به كسى كه نيازمند آن است.
ترجمه
«سخاوت و بخشندگى آن است كه بى درخواست انجام گيرد، زيرا آنچه به خاطر درخواست باشد، از روى شرم و فرار از نكوهش است».
شرح
با اين تعريف روشن شد، آنچه كه از روى درخواست، بخشش شود،سخاوت نيست و امام (ع) براى اثبات اين مطلب دو دليل ذكر كرده است:
1- شرم از درخواست كننده و يا از مردم، شخص را به بخشش وامىدارد.
2- رهايى از نكوهش درخواست كننده، كه سماجت مىكند و او را بخيل مى خواند و نظير اينها.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده