google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
440-460 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدیدنهج البلاغه حکمت هاشرح ابن ابی الحدید 240تا480

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 452 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)مالک اشتر

حکمت 443 صبحی صالح

443- وَ قَالَ ( عليه‏ السلام  ) وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْيُ الْأَشْتَرِ رَحِمَهُ اللَّهُ‏

مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً لَا يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ

قال الرضي و الفند المنفرد من الجبال

حکمت 452 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 20

452: وَ قَالَ ع وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْيُ الْأَشْتَرِ رَحِمَهُ اللَّهُ-  مَالِكٌ وَ مَالِكٌ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً-  أَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً-  لَا يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ قال الرضي رحمه الله تعالى-  الفند المنفرد من الجبال يقال إن الرضي ختم كتاب نهج البلاغة بهذا الفصل-  و كتبت به نسخ متعددة-  ثم زاد عليه إلى أن وفى الزيادات التي نذكرها فيما بعد- . و قد تقدم ذكر الأشتر-  و إنما قال لو كان جبلا لكان فندا-  لأن الفند قطعة الجبل طولا-  و ليس الفند القطعة من الجبل كيفما كانت-  و لذلك قال لا يرتقيه الحافر-  لأن القطعة المأخوذة من الجبل طولا في دقة-  لا سبيل للحافر إلى صعودها-  و لو أخذت عرضا لأمكن صعودها- . ثم وصف تلك القطعة بالعلو العظيم-  فقال و لا يوفي عليه الطائر أي لا يصعد عليه-  يقال أوفى فلان على الجبل أشرف

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (452)

و قال عليه السّلام و قد جاءه نعى الاشتر رحمه الله: مالك و ما مالك و الله لو كان جبلا لكان فندأ. او كان حجرا لكان صلدا لا ير تقيه الحافر، و لا يوفى عليه الطائر. و قال الرضى رحمة الله تعالى: و الفند: المنفرد من الجبال.

و چون خبر مرگ اشتر كه خدايش رحمت كناد به آن حضرت رسيد، فرمود: «مالك و مالك چه بود» به خدا سوگند اگر كوه بود، كوهى يگانه بود كه سم هيچ ستورى به ستيغ آن نمى‏ رسيد و هيچ پرنده‏ اى بر فراز آن نمى ‏پريد، و اگر سنگ بود، سنگى سخت بود.»

سيد رضى كه خداوند متعال رحمتش كناد گفته است: فند پاره كوهى يگانه است.» گفته مى ‏شود: سيد رضى كتاب نهج البلاغه را در آغاز به همين سخن ختم كرده است و از آن نسخه ‏هاى متعدد نوشته شده است و سپس اضافات بعدى را كه مى‏ آوريم‏ بر آن افزوده است.

درباره اشتر پيش از اين سخن گفته شد. امير المؤمنين او را به كلمه فند وصف فرموده است و فند كوه يگانه مرتفع است نه هر كوهى جدا از ديگر كوهها و به همين سبب افزوده است كه هيچ سم‏دارى نمى‏ تواند بر آن بالا رود، يعنى كوه بلند و داراى شيب بسيار تند كه سم‏دارى نتواند از آن بالا رود و در غير اين صورت امكان صعود بر آن فراهم است.

امير المؤمنين سپس آن كوه را به بلندى و بزرگى توصيف كرده و فرموده است: هيچ پرنده‏اى نمى‏تواند بر آن صعود كند و مشرف بر آن شود.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=