حکمت 438 صبحی صالح
438-وَ قَالَ ( عليه السلام )النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا
حکمت 447 شرح ابن أبي الحديد ج 20
447 وَ قَالَ ع: النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا هذه من ألفاظه الشريفة التي لا نظير لها- و قد تقدم ذكرها و ذكر ما يناسبها- و كان يقال من جهل شيئا عاداه- .
و قال الشاعر
جهلت أمرا فأبديت النكير له
و الجاهلون لأهل العلم أعداء
و قيل لأفلاطون لم يبغض الجاهل العالم- و لا يبغض العالم الجاهل- فقال لأن الجاهل يستشعر النقص في نفسه- و يظن أن العالم يحتقره و يزدريه فيبغضه- و العالم لا نقص عنده و لا يظن أن الجاهل يحتقره- فليس عنده سبب لبغض الجاهل
ترجمه فارسی شرح ابن ابی الحدید
حكمت (447)
الناس اعداء ما جهلوا.
«مردم دشمن آناند كه نمى دانند.»
اين هم از سخنان شريفى است كه براى آن نظيرى نيست و پيش از اين گذشت و آنچه مناسب آن بود گفته شد، و از ديرباز گفته شده است هر كس چيزى را نداند با آن ستيز مى ورزد. و شاعر چنين سروده است:
كارى را ندانستى و ستيز آشكار ساختى آرى كه نادانان دشمنان اهل علماند.
به افلاطون گفته شد: چرا جاهل عالم را دشمن مى دارد و حال آنكه عالم جاهل را دشمن نمى دارد گفت: بدين سبب كه جاهل در خود احساس كاستى مى كند و چنين گمان مى برد كه دانا او را تحقير مى كند و پست مى شمرد در نتيجه او را دشمن مى دارد و حال آنكه عالم را كاستى نيست و گمان نمى برد كه نادان او را تحقير مى كند و بدين سبب انگيزهاى براى دشمنى با نادان ندارد.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى