شرح ابن ميثم
409- و قال عليه السّلام: اخْبُرْ تَقْلِهِ قال الرضى: و من الناس من يروى هذا للرسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم و مما يقوى أنه من كلام أمير المؤمنين عليه السّلام ما حكاه ثعلب عن ابن الأعرابى، و قال المأمون: لولا أن عليا قال «اخبر تقله» لقلت:
المعنى
قلاه يقليه قلى- بالكسر- و قلاء- بالفتح- أبغضه. و الهاء مزيدة للسكت و هو أمر في معنى الخبر يجرى مجرى المثل، و المعنى من خبرت باطنة قليته. و الحكم أكثرىّ لكثرة ما عليه الناس من حيث السريرة و رذائل الأخلاق. و ما نقل عن المأمون من العكس يريد به أنّ إظهار البغض للشخص يكشف عنه باطنه لأنّه إمّا أن يقابل بمثل ذلك أو يترك فيعرف خيره من شرّه. و نقل مثله عن أبي بكر الأصفهاني قال: لولا أنّ الاعتراض على السلف من الجهالة و السرف لقلت: القلى ثمّ الخبر، حتّى لا يكون الإنسان مضيّعا وقته، واضعا في غير موضعه مقته.
مطابق با حکمت 434 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
409- امام (ع) فرمود: اخْبُرْ تَقْلِهِ
ترجمه
«او را آزمايش كن تا دشمنش بدارى».
شرح
سيد رضى مى گويد: بعضى از مردم اين سخن را از پيامبر (ص) نقل كرده اند، امّا آنچه تأييد مى كند كه اين سخن از امير المؤمنين است آن است كه ثعلب از ابن اعرابى نقل كرده كه مأمون گفت: اگر نبود كه على (ع) فرمود: اخبر تقله (بيازما تا دشمن بدارى)، من مى گفتم: اقله تخبر، (مردم را دشمن بدار تا بيازمايى).
قلاه يقليه، قلّى به كسر (قاف) و قلاء، به فتح به معنى: دشمن داشت او را. هاى آخر براى سكت اضافه شده است. اين جمله امرى است در معناى خبر و به منزله ضرب المثل به اين معنى كه باطن هر كس را بيازمايى، دشمنش مى دارى. و اين حكم به غالب است چون بيشتر مردم از نظر باطن و اخلاق ناروا چنينند. و آنچه را كه از مأمون نقل كرده اند بر عكس سخن امام (ع) است يعنى اظهار دشمنى با شخص باعث فاش شدن باطن او مى گردد، زيرا كه او يا در برابر، دشمنى مى كند و يا نمى كند، در هر صورت خوبى و بدى او روشن مى كردد. و نظير اين سخن از ابو بكر اصفهانى نقل شده است كه گفت: اگر اعتراض برگذشتگان در زمره نادانى و اسراف تلقّى نمى شد، مى گفتم: دشمنى، سپس آزمون، تا اين كه انسان عمرش را تلف نكرده و بيجا با كسى دشمنى نمى ورزد.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده