405-وَ قَالَ ( عليهالسلام )لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلَاماً دَعْهُ يَا عَمَّارُ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ لِيَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِه
شماره حکمت براساس نسخه صبحی صالح
حکمت 397 دکتر آیتی
شنيد كه عمار بن ياسر«» با مغيرة بن شعبه«» گفتگو مى كند، آن حضرت به عمّار فرمود:
اى عمار، مغيرة را به حال خود واگذار. زيرا او از دين نگرفته، مگر همان كه او را به دنيا نزديك مى كند. بعمد، حق را بر خود مشتبه ساخته تا براى خطاهاى خود عذرى بياورد.
ترجمه عبدالمحمد آیتی