google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
380-400 حکمت شرح ابن میثمحکمت ها شرح ابن ميثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 397 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)

شرح ابن‏ ميثم

397- و قال عليه السّلام: افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً- فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ- وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي- فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ‏إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ

المعنى

أمر بفعل الخير و نهى عن احتقار شي‏ء منه و إن قلّ، و رغّب فيه بضمير صغراه قوله: فإنّ صغيره كبير و قليله كثير: أى في الاعتبار و بالنسبة إلى من يحتاج إليه. ثمّ نهى أن يقول أحد: إنّ غيره أولى بفعل الخير منه. و هو كناية عن ترك المرء الخير اعتمادا على أنّ غيره بفعله أولى.

و قوله: فيكون و اللّه كذلك. لأنّ ذلك القول من القائل التارك للخير يكون باعثا لمن توسّم فيه فعل ذلك الخير و نسبه إليه. فيصدّق قوله و ظنّه فيه بفعله له. فيكون أولى به منه. و قوله: إنّ للخير و الشر أهلا. إلى آخره.
ترغيب في الخير و تنفير عن الشرّ بذكر أنّ لكلّ منهما أهلا يكتفى فيه إن تركه من ليس أهله فيكون السامعون من أهل الخير يفعله و يترك الشرّ لأهله.

مطابق با حکمت 422 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

397- امام (ع) فرمود: افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً- فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ- وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي- فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ

ترجمه

«كار خير را انجام دهيد، و كم آن را نيز ناچيز ندانيد، زيرا كوچك آن، بزرگ و كم آن زياد است نبايد كسى از شما بگويد ديگرى از من به انجام كار نيك سزاوارتر است، اگر چنين بگويد به خدا سوگند كه چنان خواهد شد. زيرا هر يك از خير و شر اهلى دارد و هرگاه شما يكى از آنها را ترك گوييد به جاى شما اهلش آن را انجام خواهند داد.»

شرح

امام (ع) دستور به انجام كار نيك داده و از كوچك شمردن آن- هر چند كه اندك باشد- نهى فرموده است و بر اين مطلب وسيله قياس مضمرى واداشته است كه صغراى آن عبارت فانّ صغيره كبير و قليله كثير، است، يعنى در ارزش گذارى و نسبت به آن كسى كه نياز به آن كار خير دارد. آن گاه نهى كرده است از اين كه كسى بگويد: كه ديگرى از وى به كار نيك سزاوارتر است، و اين كنايه از آن است كه شخصى كار را به اين حساب كه ديگرى بر آن سزاوارتر از اوست ترك گويد.

امّا عبارت فيكون و اللّه كذلك زيرا اين سخن گوينده‏اى كه كار نيك را ترك مى‏كند، باعث مى‏شود كه آن شخصى كه اهل خير است آن كار را انجام دهد و كار به او نسبت داده شود.

و جمله: انّ للخير و الشّر اهلا… ترغيب به كار نيك و زنهار از كار بد است با تذكّر اين كه هر كدام از نيك و بد اهلى دارد كه بدان بسنده مى ‏كنند، البتّه وقتى كه نااهل آن را ترك كند و اهل خير از او بشنوند كه او نمى‏ خواهد انجام دهد، آنان كار خير را انجام مى‏ دهند و كار بد را به اهلش وامى‏ گذارند.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=