شرح ابن ميثم
378- و قال عليه السّلام: لبعض مخاطبيه- و قد تكلم بكلمة يستصغر عن مثله- :
لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً
اللغة
فالشكير: هو الفرخ قبل النهوض.
المعنى
و استعار له لفظ الشكير و السقب باعتبار صغر قدره عمّا تكلّم به في حضرته، و وصف الطيران و الهدير له باعتبار نهوضه إلى ذلك الكلام الّذي هو فوق محلّه و ليس أهلا له كما أنّ الطيران ليس من شأن الشكير، و لا الهدير من شأن السقب.
مطابق با حکمت 402 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
378- امام (ع) به يكى از مخاطبانش- كه سخنى فراتر از حدّ خود گفته بود- فرمود: لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً
لغت
شكير: جوجه پيش از پر در آوردن
ترجمه
«پيش از پر در آوردن پرواز كردى و در خردى بانگ برآوردى».
شرح
كلمه «شكير» و كلمه «سقب» را به جهت كم ارزشى او به خاطر سخنى كه در محضر امام گفته بود، و صفت پرواز كردن و بانگ برآوردن را به خاطر گفتن چنين سخنى كه بيجا بوده و او شايستگى گفتنش را نداشته است- براى آن شخص استعاره آورده است- همان طورى كه پرواز در شأن جوجه پر در نياورده، و بانگ بر آوردن در خور كودك نمى باشد.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده