شرح ابن ميثم
359- و قال عليه السّلام: الْبَخِيلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ- وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوءٍ
المعنى
البخل: رذيلة التفريط من فضيلة السخاء و هى مستلزمة للجهل لأنّ البخيل غير عالم بوضع المال موضعه، و للفجور لعبوره في شهوته و محبّته للدنيا إلى طرف الإفراط فيها، و للجبين لأنّ من بخل بماله فهو بنفسه أبخل، و للانظلام و الظلم لقصوره عن فضيلة العدل في ماله، ثمّ للحرص و الحسد و الشره و دناءة الهمّة و الكذب و الغدر و الخيانة و قطع الرحم و عدم المواساة. و كلّ طرف تفريط لفضيلة من الفضايل فإنّه من توابع البخل و لواحقه و هى مساوي العيوب الّتي أخبر عن استجماعه لها، و أنّه زمام إلى كلّ منها. و استعار له لفظ الزمام باعتبار أنّه يدعو إلى هذه المساوي و يقود إليها كالزمام
مطابق با حکمت 378 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
359- امام (ع) فرمود: الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ- وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوءٍ
ترجمه
«بخل جامع همه بديها و زشتيهاست و آن افسارى است كه بدان وسيله به سمت هر بدى كشانده مى شوند.»
شرح
بخل صفت ناپسند كوتاهى از فضيلت بخشندگى است و لازمه آن نادانى است زيرا شخص بخيل نمىداند كه مال را در كجا بايد مصرف كند و نيز مستلزم تبهكارى است زيرا او در خواستههاى خود و دلبستگى فراوانش به دنيا افراط كرده است و نيز موجب ترس است چون كسى كه در مال خود بخل بورزد، نسبت به جان خويش بخيلتر خواهد بود، و اين باعث تن به ظلم دادن و ستم كردن است، به جهت كوتاهى وى از فضيلت عدل و ميانه روى در مال خود. و همين طور باعث حرص، حسد، آزمندى و دون همّتى و دروغ، و مكر و خيانت و قطع رحم و رعايت نكردن برابرى و مواسات است.
بى توجهى و كوتاهى نسبت به فضيلتى از فضايل از پيامدهاى بخل و از ملحقات آن است يعنى از معايب زشتى است كه امام (ع) بخل را جامع همه زشتيها دانسته است، و بخل است كه انسان را به سمت تمام آن بديها مىكشاند. كلمه «زمام» را به اعتبار اين كه چون افسارى به سمت اين بديها رهبرى مىكند و مىكشاند، استعاره آورده است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده