google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
1-20 حکمت شرح ابن میثمحکمت ها شرح ابن ميثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 3 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)

شرح ابن‏ ميثم

3- و قال عليه السلام اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ- وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ

المعنى

نبّه على لطف خلق الإنسان ببعض أسرار حكمة اللّه فيه، و غايته من ذلك الاستدلال على حكمة صانعه و مبدعه. و ذكر أربعة من محالّ النظر و الاعتبار، وهى آلة البصر و الكلام و السمع و التنفّس، و خصّها بالذكر لكونها مع ضعفها ضروريّة في وجود الإنسان على شرفه و علوّ رتبته في المخلوقات و لا يقوم إلّا بها ليكون ذلك محلّ التعجّب و اعتبار لطف الصانع الحكيم، و أراد بالشحم الّذي ينظر به الرطوبة المسمّاة في عرف الأطبّاء بالبيضة أو الرطوبة الجليديّة فإنّ العين مركّبة من سبع طبقات و ثلاث رطوبات كلّ منها يختصّ في عرفهم باسم، و عنى باللحم اللسان فإنّه لحم أبيض رخو تلتّف به عروق صغار كثيرة فيهادم و لذلك يتبيّن أحمر و تحته عروق و شريانات و أعصاب كثيرة و تحته فوهتان يسيل منهما اللعاب ينتهيان إلى لحم غددىّ رخو موضوع في أصله يسمىّ مولّد اللعاب و بهاتين الفوهتين يبقى للّسان و ما حوله النداوة الطبيعيّة، و أراد بالعظم الّذي يسمع به العظم المسمىّ الحجرىّ و هو عظم صلب فيه مجرى الاذن كثير التعاريج و العطفات تمبرّ كذلك إلى أن يلقى العصبة النابتة من الدماغ الّتي هى مجرى الروح الحامل للقوّة السامعة، و أراد بالخرم ثقب الأنف. و في هذه و أمثالها من بدن الإنسان و ساير الحيوان عبرة لمن اعتبر و كمال شهادة بوجود الصانع الحكيم لها، و من نظر في تشريح بدن الإنسان حضرته شواهد من الحكمة الإلهيّة يحار فيها لبّه و يدهش فيها عقله، و قرأ الصادق عليه السّلام قوله تعالى وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً«» ثم قال: و كيف لا يكون ضعيفا و هو ينظر بشحم و يسمع بعظم و ينطق بلحم. و قد راعى في القرائن الأربع السجع المتوازي.

مطابق با حکمت 8 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

3- امام (ع) فرمود: اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ- وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ

ترجمه

«در مورد اين انسان در شگفت باشيد كه به وسيله پيهى [چشم‏] مى‏بيند و با گوشتى [زبان‏] سخن مى‏گويد، و به وسيله استخوانى [گوش‏] مى‏شنود، و از شكافى نفس مى ‏كشد».

شرح

امام (ع) به ظرافت آفرينش انسان، نسبت به برخى از رازهاى حكمت خدا در باره آن توجه داده است، و هدف نهايى آن حضرت استدلال بر حكمت آفريدگار و هستى‏بخش انسان بوده است و چهار مورد از موارد توجه و بيدارى را يادآورى كرده است كه عبارتند از ابزار ديدن، سخن گفتن، شنيدن، و نفس كشيدن، و اين موارد را به خصوص يادآورى كرده است، از آن رو كه اينها با همه ناچيزيشان در هستى انسان با تمام بزرگى و مقام بلندى كه در ميان مخلوقات دارد، ضرورت دارند، و هستى انسان وابسته به آنهاست، تا اين كه جاى تعجب و هوشيارى نسبت به آفريدگار دانا باشد، و مقصود امام (ع) همان چيزى است كه به وسيله آن ديدن انجام مى‏گيرد، همان ماده نرمى كه در اصطلاح پزشكان تخم، ناميده مى‏شود، و يا همان زجاجيه چشم است، زيرا چشم از هفت پرده و سه نوع ماده نرم تشكيل شده و هر كدام نام مخصوصى دارند.

و مقصود امام (ع) از گوشت، زبان است زيرا زبان گوشت سفيد نرمى آميخته به موى‏رگهاى كوچك فراوانى است كه خون در آنها جريان دارد و از اين رو به رنگ سرخ مى‏نمايد و زير زبان موى‏رگها و رگها و عصبهاى زيادى موجود است و در زير دو دهانه وجود دارد كه آب دهان از آنها جارى مى‏شود كه اين دو دهانه به گوشت غدّه‏اى نرمى مى‏رسد كه در بن آن قرار گرفته به نام مولد لعاب و به وسيله همين دو دهانه است كه زبان و پيرامون آن به طور طبيعى تر و تازه است.

و مقصود امام (ع) از استخوانى كه به وسيله آن صداها را مى‏شنود، همان استخوانى است كه به آن، حجرى مى ‏گويند، استخوانى سخت كه در مجراى گوش با پيچ و خمهاى زيادى قرار گرفته و همان طور ادامه مى‏يابد تا مى ‏رسد به عصبى كه از دماغ خارج مى‏ شود و جايى كه مركز جريان روحى حامل قوه شنوايى است، و مقصود امام (ع) از خرم (شكاف) سوراخ بينى است.

در تمام اين موارد و نظاير اينها چه در بدن انسان و چه در ساير حيوانات،عبرتى است براى كسى كه در صدد عبرت گرفتن است، و كمال گواهى به وجود آفريدگار حكيم آنهاست. و هر كسى كه در اجزاى بدن انسان دقت كند، دلايلى از حكمت خداوندى را مشاهده مى‏كند كه انديشه انسان مات و مبهوت، و عقل حيران و سرگردان مى‏ شود.

امام صادق (ع) آيه مباركه: يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ«» را قرائت فرمود، آن گاه گفت: چگونه ناتوان و ضعيف نباشد كه به وسيله يك پيه مى ‏بيند، و با استخوانى مى‏ شنود و توسط گوشتى سخن مى‏ گويد در چهار مورد امام (ع) رعايت سجع متوازى را نيز كرده است.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=