شرح ابن ميثم
298- و قال عليه السّلام: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ- فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ
المعنى
فالحجر كناية عن الشرّ. و ردّه من حيث جاء كناية عن مقابلة الشرّ بمثله.
و رغّب في ذلك بضمير صغراه: قوله: فإنّ الشرّ: إلى آخره، و تقدير الكبرى:و كلّ ما لا يقطع إلّا بالشرّ فواجب أن يقطع به. و ليس هذا أمرا عامّا. لأمره عليه السّلام بالحلم في مواضع كثيرة.
مطابق با حکمت 314 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
298- امام (ع) فرمود: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ- فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ
ترجمه
«سنگ را از جائى كه آمده، به همان جا برگردانيد، زيرا بدى را جز بدى از بين نمى برد».
شرح
سنگ كنايه از بدى است. و بازگرداندن سنگ كنايه از مقابله با بدى، به مانند آن است. امام (ع) در اين گفتار به وسيله قياس مضمرى وادار به مقابله كرده است كه مقدمه صغراى آن عبارت: «فانّ الشّر…» و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر چه را كه جز به وسيله بدى قابل دفع و قطع نباشد پس بايد بدان وسيله آن را قطع كرد، البتّه اين مطلب كليّت ندارد، زيرا كه خود آن بزرگوار در موارد زيادى به بردبارى امر فرموده است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده