google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
240-260 حکمت شرح ابن میثمحکمت ها شرح ابن ميثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 254 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)زینت کعبه

شرح ابن‏ ميثم

254- و روى أنه ذكر عند عمر بن الخطاب فى أيامه حلى الكعبة و كثرته، فقال قوم: لو أخذته فجهزت به جيوش المسلمين كان أعظم للأجر و ما تصنع الكعبة بالحلى فهم عمر بذلك، و سأل أمير المؤمنين عليه السّلام فقال عليه السّلام: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْ‏ءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَاَلْخُمُسُ‏اَلْخُمْسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ‏عَلَيْهِ‏عَنْهُ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فقال له عمر: لولاك لافتضحنا، و ترك الحلى بحاله.

المعنى

القصّة مشهورة و خلاصة حجّته عليه السّلام ضمير أشار إلى صغراه و تقديرها: أنّ حلى الكعبة قد أقرّه اللّه على حاله و رسوله من غير نسيان له و لا جهل بمكانه مع تعرّضه لجميع الأموال. و تقدير الكبرى: و كلّما أقرّه اللّه و رسوله على حاله وجب الاقتداء بهما في إقراره. و لذلك أمره بصورة النتيجة و هو قوله: فأقرّه اللّه و رسوله. و نسيانا نصب على الحال، و مكانا على التميز.

مطابق با حکمت 270 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

254- آورده ‏اند كه در دوران خلافت عمر بن خطّاب، در نزد او، سخن از زيور و زينت كعبه و زيادى آن به ميان آمد. حاضران گفتند، اگر آنها را بردارى و صرف تجهيز سپاه اسلام كنى، پاداش بيشترى دارد، و كعبه زينت نمى‏ خواهد. عمر تصميم به برداشتن زيورها گرفت، و در آن باره با امير المؤمنين (ع) مشورت كرد، امام (ع) فرمود: لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ عَنْهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ ع إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْ‏ءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمْسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا- وَ تَرَكَ الْحَلْيَ بِحَالِهِ

ترجمه

«هنگامى كه قرآن بر پيامبر (ص) نازل شد، اموال چهار نوع بودند:

1- مال مسلمانان كه پيامبر (ص) آنها را بين وارثان، از روى حساب ارث، تقسيم كرد.

2- غنيمت، كه بين مستحقّانش تقسيم كرد.

3- خمس، كه خداوند آنجا كه بايد قرار دهد، قرار داد.

4- صدقات كه خداوند آنها را در جاى خود قرار داد، و زينت كعبه آن روز، در كعبه بود كه خداوند آن را به حال خود گذاشت و اين نه از روى فراموشى بود و نه از آن روى كه جاى آن از خداوند پوشيده بود پس تو نيز آن را به همان گونه قرار بده كه خدا و رسولش (ص) قرار داده بودند». پس عمر گفت: اگر تو نبودى رسوا مى‏ شديم، و آن زيورها را به حال خود گذاشت.

شرح

اين داستان مشهور است، و خلاصه برهان امام (ع) قياس مضمرى است كه بر مقدّمه صغراى آن اشاره فرموده است و تقدير آن چنين است: زيور كعبه را خداوند و رسولش در جاى خود نهادند- بدون فراموشى و غفلت از مكان آن- بااين كه به همه اموال پرداخته بودند، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر چه را كه خدا و رسولش به جاى خود قرار داده باشند، در اين عمل پيروى از آنها واجب است. و از اين رو به عنوان نتيجه قياس، امر كرد، همان طورى كه خدا و رسولش قرار دادند، تو نيز همان طور قرار ده كلمه نسيانا منصوب است چون حال است، و مكانا منصوب است چون تميز است.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=