شرح ابن ميثم
239- و قال عليه السّلام: يقول: أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ- بِأَنَّهُ بَرِيءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ- فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ- الْعُقُوبَةَوَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ- لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى
المعنى
قد يرى المجتهد تأكيد اليمين بمثل ما ذكر عليه السّلام لغاية نكول الكاذب عنها و أداء الحقّ، و ذلك أنّ نفس الكاذب ينفعل عن مثل هذا اللفظ لعلمه بظلمه و توهّمه تصديق اللّه تعالى و مطابقته لقوله بفعل المدعوّ به بخلاف اليمين المعتادة فيستعدّ بذلك لمعاجلته بالعقوبة. و روى أنّ واشيا سعى بالصادق عليه السّلام إلى المنصور فاستحضره و قال: إنّ فلانا ذكر عنك كذا و كذا. فقال عليه السّلام: لم يكن ذلك منّى. و أبى الساعى إلّا كونه منه. فحلّفه الصادق بالبراءة من حول اللّه و قوّته إن كان كاذبا. فحلف. فما انقطع كلامه حتّى أصيب بالفالج فصار كقطعة لحم فجرّ برجله.
و نجا الصادق منه.
مطابق با حکمت 253 نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن ميثم
239- امام (ع) فرمود: أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ- بِأَنَّهُ بَرِيءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ- فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ- الْعُقُوبَةَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ- لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ تَعَالَى
ترجمه
«ستمگر را هرگاه بخواهيد سوگند خورد، سوگند دهيد به اين كه از نيرو و توانايى خدا بيزار است، زيرا اگر به اين سخن، سوگند دروغ بخورد، زود به كيفر مى رسد، و اگر سوگند ياد كند به خدايى كه جز او خدايى نيست در مجازاتش عجله نمىتوان كرد، زيرا خداوند را به يگانگى ياد كرده است.»
شرح
گاهى نظر مجتهد بر اين قرار مى گيرد كه بر سوگند- همانند آنچه كه امام (ع) فرموده- پافشارى كنند تا شخص دروغگو از سوگند خوددارى كند و حق ادا شود، توضيح آن كه شخص دروغگو با علم به ستمكارى خود و تصوّر اين كه خدا را باور دارد، و اين باور، با كارى كه به خاطر آن قسم خورده هماهنگ است، تحت تأثير اين عبارت قرار مىگيرد، و بر خلاف سوگند معمولى، آمادگى براى سرعت مجازات پيدا مىكند.
آورده اند كه سخنچينى نزد منصور، از امام صادق (ع) سخنچينى كرد،منصور، امام (ع) را احضار كرد و گفت: فلانى از تو چنين و چنان مىگويد. امام صادق (ع) فرمود: اين سخنان از من نيست. امّا سخنچين، انكار كرد و گفت: خير از اوست. امام صادق (ع) او را قسم داد بر اين كه، اگر دروغ بگويد، از نيرو و توان خدا بيزار است، سخنچين قسم خورد، و هنوز كلامش تمام نشده بود كه بدنش فلج گشت و پايش مثل يك تكه گوشت شد كه روى زمين كشيده مىشد، به اين ترتيب امام صادق (ع) از دست او خلاص شد.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج5 // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده