google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
160-180 حکمت شرح ابن میثمحکمت ها شرح ابن ميثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 176 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)خلافت

شرح ابن‏ ميثم

176- و قال عليه السّلام: وَا عَجَبَا أَنْ تَكُونَ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ- وَ الْقَرَابَةِ قال الرضى: و روى له شعر فى هذا المعنى

فإن كنت بالشورى ملكت أمورهم
فكيف بهذا و المشيرون غيب‏

و إن كنت بالقربى حججت خصيمهم
فغيرك أولى بالنبي و أقرب‏

المعنى

روى هذا القول عنه بعد بيعة عثمان و هو صورة جواب ما كان يسمعه من تعليل استحقاق عثمان للخلافة تارة بالشورى و تارة بأنّه من أصحاب رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله.

تقريره: أنّ استحقاقه للخلافة إمّا أن يكون معلّلا بالشورى أو بصحبة رسول اللّه أو بقرابته. فإن كان الأوّل فكيف يملك عثمان امور الناس للشورى و أكثر من يستحقّ الاستشارة منهم لم يكونوا حاضرين و ذلك معنى إشارته بقوله: فإن كنت بالشورى. إلى تمام البيت، و إن كان الثاني فكيف يملك امورهم بالصحبة بوجود من له الصحبة التامّة و القرابة معا بل يكون هذا أولى، و إن كان الثالث فغيره أولى منه بالنبىّ و أقرب إليه. و عنى نفسه في الوجهين. و قوله: فكيف بهذا. أى فكيف يملكه بهذا.

مطابق با حکمت 190 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

176- امام (ع) فرمود: وَا عَجَبَا أَنْ تَكُونَ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ- وَ لَا تَكُونَ بِالصَّحَابَةِ وَ الْقَرَابَةِ

ترجمه

«شگفتا آيا خلافت به صحابى بودن و خويشاوندى (با پيامبر (ص)) بستگى دارد».

شرح

سيد رضى مى‏گويد: «از آن حضرت شعرى در اين باره نقل كرده ‏اند: اگر تو به سبب شورا زمام امر مردم را به دست گرفتى، پس اين چگونه شورايى بوده است كه مشورت كنندگان در آن حضور نداشتند و اگر به خويشاوندى بر مخالفان آنان پيروز شدى، ديگرى [على (ع)] به پيامبر (ص) سزاوارتر و با او خويشاوندتر است.» اين سخن از امام (ع) پس از بيعت مردم با عثمان نقل شده است، و اين عبارت پاسخنامه سخنى است كه امام (ع)- راجع به استحقاق عثمان براى خلافت- يك بار به دليل شورا و بار ديگر به دليل اين كه او از اصحاب پيامبر (ص) است، شنيده بود.

توضيح مطلب آن است كه شايستگى براى خلافت يا به دليل شورا و يا به سبب همدمى با رسول خدا (ص) و يا با خويشاوندى با آن بزرگوار است. پس اگر به دليل اول باشد چگونه عثمان مى‏تواند زمام امور مردم را به خاطر شورايى در دست بگيرد كه بيشتر مردم سزاوار مشورت در آن حاضر نبوده ‏اند و اين همان معنى است كه با عبارت: فان كنت بالشورى اشاره فرموده است، و اگر به دليل دوم باشد چگونه عثمان زمام امر مردم را به دليل همراهى با پيامبر (ص) با وجود كسى كه هم مصاحبت كامل و هم خويشاوندى با پيامبر (ص) داشته است، به دست گرفته است بلكه چنين كسى سزاوارتر است. و اگر به دليل سوم بوده است باز هم ديگرى از او سزاوارتر و نزديكتر به پيامبر است. و در هر دو مورد مقصود، خود آن بزرگوار است و عبارت فكيف هذا، يعنى چگونه به اين دلايل زمام امور را به دست گرفته است.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=