google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
140-160 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدید

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 159 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)

حکمت 157 صبحی صالح

157-وَ قَالَ ( عليه‏السلام  )قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ

حکمت 159 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 18   

159: وَ قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ قال الله تعالى وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ-  فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏- . و قال سبحانه وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ- . و قال بعض الصالحين ألا إنهما نجدا الخير و الشر-  فجعل نجد الشر أحب إليكم من نجد الخير- . قلت النجد الطريق- . و اعلم أن الله تعالى قد نصب الأدلة-  و مكن المكلف بما أكمل له من العقل من الهداية-  فإذا ضل فمن قبل نفسه أتى- . و قال بعض الحكماء الذي لا يقبل الحكمة-  هو الذي ضل عنها ليست هي الضالة عنه- . و قال متى أحسست بأنك قد أخطأت-  و أردت ألا تعود أيضا فتخطئ-  فانظر إلى أصل في نفسك حدث عنه ذلك الخطأ-  فاحتل في قلعه-  و ذلك أنك إن لم تفعل ذلك عاد فثبت خطأ آخر-  و كان يقال-  كما أن البدن الخالي من النفس تفوح منه رائحة النتن-  كذلك النفس الخالية من الحكمة-  و كما أن البدن الخالي من النفس-  ليس يحس ذلك بالبدن‏ بل الذين لهم حس يحسونه به-  كذلك النفس العديمة للحكمة ليس تحس به تلك النفس-  بل يحس به الحكماء-  و قيل لبعض الحكماء ما بال الناس ضلوا عن الحق-  أ تقول إنهم لم تخلق فيهم قوة معرفة-  فقال لا بل خلق لهم ذلك-  و لكنهم استعملوا تلك القوة على غير وجهها-  و في غير ما خلقت له-  كالسم تدفعه إلى إنسان ليقتل به عدوه فيقتل به نفسه

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (159)

و قد بصّرتم ان ابصرتم، و قد هديتم ان اهتديتم. «به درستى كه فرا نمودند شما را اگر ببينيد و راهنمايى كردند شما را اگر راهنمايى مى‏ شديد.» خداوند متعال فرموده است: «اما، ثمود را هدايت كرديم ولى آنان كورى را بر هدايت برگزيدند.» و خداوند متعال فرموده است: «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ»، «و راه نموديم او را خير و شر.» يكى از صالحان گفته است: منظور از نجد در اين آيه كه به معنى راه است يعنى دو راه خير و شر و راه شر براى شما دوست داشتنى ‏تر است.

و بدان كه خداوند متعال دلايل بسنده ارزانى فرموده و چون براى مكلف عقل قرار داده او را متمكن براى هدايت فرموده است و چون شخص گمراه شود از ناحيه نفس خويش گمراه شده است. يكى از حكيمان گفته است: آن كس كه حكمت را نمى‏ پذيرد، اين اوست كه آن را گم كرده است و گرنه حكمت از او گم شده نيست.

و همو گفته است: هر گاه احساس كردى كه خطا كرده‏اى و خواستى كه ديگر آن را تكرار نكنى به نفس خود بنگر و ببين چه انگيزه‏اى موجب آن خطا شده است، در ريشه كن كردن آن چاره انديشى كن و اگر آن را ريشه كن نسازى به حال خود برمى‏گردد و خطاى ديگرى سر مى ‏زند.

و گفته شده است: همان گونه كه بدن بى‏ جان بوى گند مى ‏دهد، جان خالى از حكمت هم متعفن است و همان گونه كه بدن بى‏جان چيزى را حس نمى‏ كند و اين جانداران هستند كه مى ‏فهمند، نفس بدون حكمت هم همان گونه است، خود احساس نمى‏ كند و حكيمان احساس مى‏ كنند.

به يكى از حكيمان گفته شد: مردم را چه مى‏ شود كه از حق گمراه مى‏ گردند آيا معتقدى كه در ايشان قوت شناخت آفريده نشده است گفت: نه، قوت شناخت در ايشان آفريده شده است ولى ايشان آن را در غير راه خودش و براى چيزى كه بدان جهت آفريده نشده است به كار مى ‏برند، مثل اينكه زهرى به كسى بدهى كه دشمنش را با آن بكشد و او با آن زهر خودكشى كند.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد ۷ //دکتر محمود مهدوى دامغانى

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=