google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
1-20 حکمت شرح ابن میثمحکمت ها شرح ابن ميثم

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 12 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن میثم)

 

12- و سئل عن قول الرسول صلى الله عليه و آله و سلم «غيروا الشيب و لا تشبهوا باليهود» فقال عليه السلام: إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ- فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ- فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ

اللغة

النطاق: شقّة طويلة عريضة تنجرّ على الأرض إذا لبست. و جران البعير: صدره.

المعنى

و كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله في أوّل الإسلام يأمر أهل الشيب من المسلمين بتغيير شيبهم و يبدئهم إليه، و كان ينفّرهم عن تركه بكونه تشبّها باليهود لأنّ اليهود لم يكونوا يفعلون ذلك.

فكانوا يخضبون بالسواد. و قيل: بالحنّاء. و الغرض أن ينظر إليهم الكفّار بعين القوّة و الشبيبة فينفعلون عنهم و لا يطمعون فيهم. فسئل عليه السّلام عن ذلك في زمن خلافته فجعله من المباح دون المندوب، و أشار إلى أنّ تلك السنّة إنّما كانت حيث كان المسلمون قليلين فأمّا الآن و قد كثروا و ضعف الكفّار فهو مباح، و كنّى عن ذلك بقوله: فامرء و ما اختار. و استعار لفظ النطاق لمعظمه و ما انتشر منه. و لفظ الضرب بالجران لثباته و استقراره و ملاحظة لشبههه بالبعير البارك. و قوله: فامرء مبتدأ و ما اختار عطف عليه، و ما مصدريّة و خبر المبتدأ محذوف تقديره مقرونان كقولهم كلّ امرء وضيعته. و باللّه التوفيق.

مطابق با حکمت 17 نسخه صبحی صالح

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ميثم

12- «از امام (ع) راجع به سخن پيامبر (ص) غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ«» پرسيدند، فرمود: إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ- فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ- فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ

لغات

نطاق: لباسى كه هنگام پوشيدن به دليل درازى و پهنا روى زمين كشيده مى‏ شود.
جران البعير: سينه شتر.

ترجمه

«اين سخن را پيامبر (ص) هنگامى فرمود كه مسلمانان اندك بودند، اما اكنون كه اسلام گسترش يافته و پابرجا شده، هر مردى اختيار خودش را دارد».

شرح

پيامبر (ص) در آغاز اسلام، به پير مردان مسلمان دستور مى‏داد و آنان راوادار مى‏كرد كه پيرى خود را تغيير دهند، و از ترك آن برحذر مى‏داشت، به دليل اين كه پيرى شباهت به يهود دارد، زيرا يهوديها اين كار را نمى‏كردند، اين بود كه به رنگ سياه خضاب مى‏كردند، و بعضى گفته‏ اند: با حنا خضاب مى‏ كردند.

هدف اين بود كه كفّار آنها را با چشم توانمندى و جوانى بنگرند، و از آنها بترسند و طمع بر آنها نكنند. از امام (ع) در زمان خلافتش راجع به آن [خضاب كردن‏] پرسيدند، امام (ع) آن را مباح قرار داد نه مستحب، و بر اين مطلب اشاره فرمود كه آن سنّت هنگامى مقرّر شد كه مسلمانان اندك بودند، امّا اكنون كه زيادند و كافران ناتوان شده ‏اند، خضاب كردن مباح است، و عبارت: هر مردى اختيار دارد كنايه از همين است.

و لفظ: النّطاق را براى عظمت و گستردگى اسلام، استعاره آورده است و كلمه «ضرب بالجران» استعاره براى پابرجايى و پايدارى دين به لحاظ شباهت آن به شترى است كه روى زانويش نشسته است. كلمه امرؤ مبتدا و ما اختار عطف بر اوست ما مصدريه، و خبر مبتدا محذوف، و در تقدير مقرونان» است مانند اين سخن عربها «كلّ امرء و ضيعته» توفيق از خداست.

ترجمه‏ شرح‏ نهج‏ البلاغه(ابن‏ ميثم)، ج5 // قربانعلی  محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا
-+=