وصف فقر
۹۷۵٫ مرگى بزرگ تر از مرگ حقیقى
الفقر الموت الاکبر
فقر و بى چیزى مرگى است بزرگ تر از مرگ حقیقى ! (۹۶۹)
۹۷۶٫ خوشا به حال فقیران !
و قال علیه السلام فى صفه الانبیاء -: و اءن شئت ثنیت بموسى کلیم الله صلى الله علیه و آله حیث یقول : (رب اءنى لما اءنزلت اءلى من خیر فقیر) و الله ما ساءله الا خبزا یاءکله !
امام در صفت پیامبران علیه السلام این گونه فرمودن : اگر بخواهى دومین مثل موسى کلیم الله علیه السلام را بیاورم ، آنگاه که عرض کرد: خداوند! به آن خیرى که براى من فرستادى محتاجم ، سوگند به خدا، او از خدا، جز نانى که بخورد چیزى سوال نکرده بود! (۹۷۰)
۹۷۷٫ غربت در وطن
الفقر فى الوطن غربه .
فقر و بى چیزى در وطن به منزله غربت است . (۹۷۱)
۹۷۸٫ معناى فقر
لا فقر کالجهل .
هیچ نیازمندى و احتیاجى مانند جهل نیست . (۹۷۲)
۹۷۹٫ بزرگ ترین فقر
اءکبر القر الحمق .
بزرگ ترین بینوایى ها و نیازمندى ها، حمق و نادانى است . (۹۷۳)
۹۸۰٫ نتیجه سلامت تن
اءلا و اءن من البلاء الفاقه ، و اءشد من الفاقه مرض البدن ، و اءشد من مرض البدن مرض القلب . اءلا و اءن من النعم سعه المال . و اءفضل من سعه المال سحه البدن ، و اءفضل من صحه البدن تقوى القلب
آگاه باشید ندارى از جمله بلاهاست و سخت تر از ان بیمارى تن است و از ان سخت تر، بیمارى دل است . بدانید که تقواى دل ، از سلامتى بدن است .(۹۷۴)
۹۸۱٫ زیور فقر
العفاف زینه الفقر.
پاکدامین و عزت نفس ، موجب زیبایى فقر است . (۹۷۵)
۹۸۲٫باعث بى دینى
عنه علیه السلام لابنه محمد بن الحنفیه -: یا بنى ! اءنى اءخاف علیک الفقر فاستعذ بالله منه ، فان الفقر منقصه للدین ! مدهشه للعقل ، داعیه للمقت .
به فرزندش محمد بن حنفیه فرمود: فرزند عزیزم ! براى تو از فقر مى ترسم ، زیرا فقر عامل کاهش دین است و عقل را به دهشت مى اندازد و باعث دشمنى مى گردد. (۹۷۶)
۹۸۳٫ فقر زیرکان
الفقر یخرس الفطن عن حجته ، و المقل غریب فى بلدته
فقر، زیرک را از بیان دلیل خود باز مى دارد و بیچاره در شهر خود غریب است . (۹۷۷)
۹۸۴٫ او فقیر نیست !
لا یقع اسم الا ستصعاف على من الحجه فسمعتها اءذنه و وعاها قلبه .
عنوان استضعاف (قصور حجت شناسى ) بر کسى که حجت به او رسیده و گوشش آن را شنیده و قلبش آن را دریافته است صدق نمى کند. (۹۷۸)
۹۸۵٫ نیازمندى بلاست !
اءلا و اءن من البلاء الفاقه ، و اءشد من الفاقه مرض البدن ، و اءشد من مرض آلبدن مرض القلب
آگاه باشید! نیازمندى بلاست و سخت تر از ان بیمارى تن است و از آن بدتر بیمارى قلب است . (۹۷۹)
۹۸۶٫ توانگرى و فقر حقیقى
الغنى و الفقر بعد العرض على الله .
توانگرى و بینوایى بعد از عرضه (اعمال ) بر خدا معلوم مى شود. (۹۸۰)
۹۶۹- حکمت ۱۶۳٫
۹۷۰- خطبه ۱۶۰٫
۹۷۱- حکمت ۵۶٫
۹۷۲- حکمت ۵۴٫
۹۷۳- حکمت ۳۸٫
۹۷۴- حکمت ۳۸۸٫
۹۷۵- حکمت ۶۸٫
۹۷۶- حکمت ۳۱۹٫
۹۷۷- حکمت ۳٫
۹۷۸- خطبه ۱۸۹٫
۹۷۹- حکمت ۳۸۸٫
۹۸۰- حکمت ۴۵۲٫
نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیزی